۱۳۹۹/۰۵/۱۲ ۱۲:۱۵:۰۴
ثبتنام عمره دانشجويي آغاز شد و من و همسرم كه هردو دانشجو بوديم اسمنويسي كرديم و به لطف خداوند و عنايت امام حسن(ع) اسم هردوي ما در آمد.
السلام عليك يا حسن بن علي ايهاالمجتبي
تابستان 91 بود و در مسجد جامع همدان در ايامالبيض ماه مبارك رجب معتكف شده بودم. امسال را برخلاف سالهاي گذشته در گوشهاي از مسجد به تنهايي و بدور از دوستان نشسته و مشغول ذكر بودم. حال خوشي دست داده بود. بياختيار به ياد امام حسن مجتبي(ع) و كريم بودن ايشان افتادم. توي دلم به ايشون عرض كردم بيشك در كرامت و سخاوت در چنان مرتبهاي هستيد كه بدون نياز به اظهارنياز همچون مني لطف و كرم خود را نثار خواهيد كرد. پس هيچ خواستهاي به زبان نميآورم مگر اينكه هر چيزي كه شايسته كريمي چون شماست و براي من ميپسنديد حواله نماييد.
با خودم هم عهد كردم كه امسال را تا اعتكاف سال آينده سال امام حسن مجتبي(ع) نامگذاري كنم و در هر فرصتي براي هديه به محضر ايشان صلوات بفرستم. صلواتشمار را در دست گرفته و شروع كردم. «اللهم صلي علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم» تابستان تمام شد و از مهرماه آثار اين پيمان الهي و زيبا برايم آشكار شد.
آشنايي با خانواده همسرم و ايشان و بعد از چند روز در روز عيد سعيد غديرخم پيمان عقد بين ما بسته شد. بعد از يك هفته بدون اينكه پساندازي براي تهيه خانه داشته باشيم در طرح ساخت يك واحد آپارتمان ثبتنام كردم كه از طرف يكي از دوستان مسجدي برگزار شده و همه همسايههاي آن هم بچه مسجديهاي هممحليمان بودند.
ثبتنام عمره دانشجويي آغاز شد و من و همسرم كه هردو دانشجو بوديم اسمنويسي كرديم و به لطف خداوند و عنايت امام حسن(ع) اسم هردوي ما درآمد. در ماه بعد هم در بخشي كه مرتبط با رشته تحصيليام بود مشغول به كار شده و ترفيع رتبه هم گرفتم. و باز هم با لطف خداوند متعال يك هفته قبل از اين سفر معنوي جشن ازدواج در سالروز ميلاد حضرت زينب(س) برگزار كرديم و با ذكر يا حسن مجتبي(ع) آغاز زندگي مشتركمان را جشن گرفتيم.
ميثم افشاري عنبر، دانشگاه تربيت مدرس تهران