شرحي بر صلوات شعبانيه

۱۳۸۹/۰۴/۲۳ ۱۴:۴۱:۰۸



به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد عمره دانشگاهیان به نقل از «شبکه خبر دانشجو»، حجت الاسلام و المسلمين ميرباقري در شرحي بر صلوات شعبانيه گفت:
وَ جَعَلَ صَلَاتَنَا عَلَيْكُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَايَتِكُمْ طِيباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً لَنَا وَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا ، يکي از اعمال اين ماه کثرت صلوات است . باطن صلوات تعظيم در برابر نبي اکرم و ائمه اطهار و شئون ايشان است که اين تعظيم طريق سجده در مقابل خداي متعال مي باشد.
اللهم صل على محمد و آل محمد الفلك الجارية في اللجج الغامرة يأمن من ركبها و يغرق من تركها
ـ انسان سالک مي بايست در اين دنيا حالت غريق داشته باشد که در روايات هم تأکيد شده است در غير اينصورت انسان مبتلاي به شرک مي شود. حالت غريق يعني کسي که در اوج نياز همه اسباب از کار افتاده است واز همه تکيه گاه ها منقطع گرديده است. اين توجه مقدمه درک حضور خداوند و رسيدن به مقام اخلاص است :
ـفَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُون (العنكبوت:65)
ـ در توحيد صدوق نقل شده که فردي نزد حضرت آمد و گفت من از بحثها متکلمان در مورد خدا خسته شده ام خدا را به گونه ايي توصيف کن که بفهمم ؛ حضرت او را به يک تجربه شخصي اش در زندگي حين غرق شدن در کشتي ارجاع دادند ، که آنکسي که حين غرق و انقطاع اسباب به او توسل جستي او همان خداست.
ـ اللَّهُ هُوَ الَّذِي يَتَأَلَّهُ إِلَيْهِ عِنْدَ الْحَوَائِجِ وَ الشَّدَائِدِ كُلُّ مَخْلُوقٍ عِنْدَ انْقِطَاعِ الرَّجَاءِ مِنْ كُلِّ مَنْ هُوَ دُونَهُ وَ تَقَطُّعِ الْأَسْبَابِ مِنْ جَمِيعِ مَا سِوَاه..( توحيد صدوق)
انسان تا مضطر نشود و حالت غريق پيدا نکند ، متکي به خدا نمي شود و تا متکي نشود در سلوک خود به نتيجه نمي رسد. يعني حتي به رياضات خود به عقل خود و عبادات خود نبايدتکيه کند .وقتي اين حالت در انسان شکل گرفت کشتي نجات او اهل بيت ع خواهند بود. شرط نجات ، رسيدن به حالت غريق است چراکه تا احساس نياز نکند و خود را مستغني بداند اين دستگيري اتفاق نمي افتد . عبور از همه فتنه ها و ابتلائات نيز با تکيه براين تکيه گاه ممکن است واين مخصوص امت مانيست همه امم در فتنه ها با صلوات عبور مي کردند.
مثل اهل بيتي کمثل سفينه النوح من رکبها نجي و من ترکها غرق  ؛
اللهم صل على محمد و آل محمد الكهف الحصين و غياث المضطر المستكين و ملجإ الهاربين و عصمة المعتصمين
ـ وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْف (الكهف:(16 انسان وقتي از بت ها کناره گرفت و احساس غربت به او دست داد و جز خدارا نخواست به کهف حصين پناه مي آورد.
ـ اينکه سرحضرت سيدالشهدا(ع) بر سر نيزه اين آيه را مي خواندند: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَبا (الكهف:9) اشاره به اين حقيقت دارد که واقعاً اصحاب کهف آيات عجيب خداوند نبوده اند بلکه اصحاب سيدالشهدا آيات عجيب بوده اند که که در اين فتنه به کهف حصين يعني سيدالشهدا پناه آورده اند.
ـ غياث المضطر المستکين : غوثي که خداوند براي دستگيري مضطرين قرارداده است ائمه معصومين (ع) هستند. اين اضطرار و اعتزال از مراحل متکامل سيرو سلوک  معنوي انسان مومن است که ترکيبي از خوف و عجز است. اين حالت را بايد در همه احوال زندگي داشته باشيم چرا که حقيقتا فقير هستيم . کسي که ملتفت به اين فقر مستمر خودش نيست دنبال پناهگاهي هم نيست.
ـ ملجاء الهاربين : اگر براي انسان هرب حاصل شد از شيطان و اهواي نفس خود به اين ملجاء مي رسد.
ـ عصمه المعتصمين : انسان بايد درهمه امور خود اهل اعتصام و توکل باشد حتي در خودسازي و سلوک خود.
ـ بنابراين مشکل ما در اين است که به حالت اضطرار و هارب و مستکين و معتصمين نرسيده ايم که اگر برسيم معصومين(ع) را به عنوان کهف و غياث و ملجاء و عصمت خواهيم يافت.
اين صلواتها مقدمه اين نکته پاياني صلوات ها است:
هذا شهرُ نبيک سيدُ رسلک شعبان الذي حففته بالرحمه و الرضوان الذي کان رسول الله صلي الله عليه و اله و سلم يدأب في صيامه و قيامه في لياليه و ايامه بخوعاً لک  في اکرامه و اعزامه الي محل حمامه
ـ باطن اين ماه از شئون نبي اکرم (ص) و شفاعت ايشان است.
ـ خداوند اين ماه را محفوف به رحمت و رضوان خودش قرار داده و اگر انسان اهل سير در اين ماه شد پايانش رضوان الهي است.
ـ رضوان : مقامي فوق همه مقامات بهشت است  وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَر(التوبة:72)
ـ اين مقام رضوان هم بدون شفاعت و دستگيري اهل بيت(ع) بدست نمي آيد « بکم يسلک الي الرضوان »
ما بايد چکار کنيم تا به رحمت و رضوان اين ماه برسيم؟
اللهم فاعنا علي الاستنان بسنته فيه و نيل شفاعت لديه
ـ ما بايد تمسک کنيم به سنت حضرت و مُستَن به اين سنت بشويم که در سايه اين تمسک به شفاعت حضرت برسيم.
ـ اين استنان به سنت باعث مي شود که خود را در معرض رحمت اين ماه قرار دهيم، شيخ علي صفائي: اينهايي که هندوانه پرت مي کنند وقتي پرت مي کنند که حواست باشه وگرنه اگر توجه تو به سمت ديگري است نمي اندازند اگر بياندازند هم ميوه ضايع مي شود و هم تو آلوده مي شوي. در لحظه توجه انسان مي تواند نعمت را جذب کند. درک شفاعت نبي اکرم(ص) و رحمت و رضوان خداي متعال که با صلوات وصيام در اين ماه تنزل پيدا مي کند متوقف بر اين استنان به سنت است.
اين چه شفاعتي است؟
اللهم اجعله لي شفيعاً مشفعا
شفيعي است که شفاعتش مقبول است.
وطريقاً اليک مهيئا و اجعلني له مُتبعا حتي القاک يوم القيامت راضياً و عن ذنوبي قاضياً قد اوجبت لي منک رحمتاً و الرضوان
طريق و واسطه همه عالم نبي اکرم (ص) است.
ـ تبعيت لازمه اين سير و سلوک است.
ـيوم القيامه راضياً: اشاره به همان مقام رضوان است.
ـعن ذنوبي قاضياًو.. : مقام شفاعت حضرت که به وسيله ان به رحمت و رضواني که محفوف به اين ماه است مي رسيم.
و انزلتني دار القرار و محل الاخيار
اخيار دسته اي هستند که به صورت مستقيم برخوردار از نور حضرات هستند ؛ انتم نور الاخيار
باقي مانده ازشعبان چه کنيم؟
1- سفارش شده (از امام رضا(ع) در مفاتيح) : صلوات و قرائت قرآن ؛ چرا که تا لحظه آخر امکان ورود به ضيافت شعبان وجود دارد. مانند کسي که از عمرش استفاده نکرده که در روايت آمده مابقي عمر سرمايه ايست که ارزش آن نامعلوم است.
2- اخبات و انکسار: انسان اگر با عبادتهاي خودش به عُجب برسد عبادتهايش حبس مي شوند؛َ« لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْب» (صحيفه سجاديه) و اگر با گناهش به مرحله تقصير و ندامت برسد، خداوند گناهش را تبديل به حسنه مي کند. اين سرمايه بزرگي براي انسان است.
ـ کسانيکه اهل سلوک حقيقي هستند اين حالت قصور و تقصير را تؤام با همه تلاشهايشان دارند « وَ الَّذينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلى‏ رَبِّهِمْ راجِعُونَ» (المؤمنون:60) ( ماآتوا: نهايت سعي خود را کرده اند. وجله: هرسناک) .
« وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً (8) إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً (9) إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَريراً (10)»  در عين تلاش خود خوف دارند.
ـ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ:  قَالَ أَكْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ- اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْنِي مِنَ الْمُعَارِينَ وَ لَا تُخْرِجْنِي مِنَ التَّقْصِيرِ- قَالَ قُلْتُ أَمَّا الْمُعَارُونَ فَقَدْ عَرَفْتُ أَنَّ الرَّجُلَ يُعَارُ الدِّينَ ثُمَّ يَخْرُجُ مِنْهُ فَمَا مَعْنَى لَا تُخْرِجْنِي مِنَ التَّقْصِيرِ فَقَالَ كُلُّ عَمَلٍ تُرِيدُ بِهِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَكُنْ فِيهِ مُقَصِّراً عِنْدَ نَفْسِكَ فَإِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ فِي أَعْمَالِهِمْ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ اللَّهِ مُقَصِّرُونَ إِلَّا مَنْ عَصَمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل.
( الكافي، باب الاعتراف بالتقصير) .( معارين : ايمانشان عاريه است و از آنها گرفته مي شود.)
ـ شيخ علي صفائي: بچه اگر ظرف را بشورد و بعد سرش را بالابگيرد معجب باشد و پيش شما بيايد شما تحويلش نمي گيريد اما اگر ظرف را شکست و خجالت کشيد و شرمنده شد شما دلداري اش مي دهيد و مي گوييد: فداي سرت و نوازشش مي کنيد.
ـ اگر گناه انسان او را به انکسار برساند بهتر است از اينکه عبادتش به عجب برساند.
ـ روايت : اگر مومنين به خاطر ترک گناه معجب نمي شدند خداوند باب گناه را در زندگي آنان سد مي کرد و نمي گذاشت شيطان وارد زندگي آنان شود.
ـ در دعاي وداع رمضان : « فَأْجُرْنَا عَلَى مَا أَصَابَنَا فِيهِ مِنَ التَّفْرِيطِ أَجْراً نَسْتَدْرِكُ بِهِ الْفَضْلَ الْمَرْغُوبَ فِيه » (الصحيفة السجادية) به خاطر اين مصيبتي که اين ماه را از دست داديم به ما اجري بده که همه فضيلت هاي از دست رفته را جبران کند. يعني اگر انسان حالت مصيبت زده داشته باشد اميد اينکه خداوند همه فضيلتهاي ازدست رفته در عمل را به او بدهد وجود دارد.
ـ همه اعمال ما در بارگاه الهي چيزي نيست ؛ خدا اگر بخواهد با آن اعمال عنايت کند بدون آن هم مي تواند عنايت کند چون بود و نبود اين اعمال يکي است.
پایان.اجاقی
http://snn.ir/NewsContent.aspx?NewsID=154029

ارسال نظر