گرچه درباره بقیع و وقایعی که بطور مرتب در اطراف آن اتفاق می افتد سخن های بسیار گفته شده اما در واقع آنچه که می توان برای تحولات "بقیع" نام نهاد بی شک چیزی جز جنگ روانی و نرم نیست.
اگر جنگ نرم را عملیات جامع روانی و تبلیغاتی برای به زانو در آوردن طرف مقابل بدانیم و سخن، کلام، گفتار ، کتاب و حتی ابزارهای نوینی همچون لوح فشرده را یکی از ابزارهای این شیوه بدانیم در واقع بقیع را می توان نمونه بارز و عینی جنگ روانی یا به تعبیری جنگ دیدگاهها به جای جنگ قرارگاه ها دانست.
برای تببین دو مفهوم جنگ روانی و نرم به توصیفی کوتاه از هر دو آنها اشاره می کنیم.
جنگ روانی چیست؟
"جنگ روانی یعنی نبرد و نزاعی برای دستیابی به افكار مردم و اراده آنها".
مفهوم اساسی جنگ روانی عبارت از دستكاری عقاید از طریق به كارگیری یك یا چند رسانه ارتباطی و به بیان دیگر، ناتوان كردن دشمن برای عمل و عكس‌العمل است.
بنابراین می‌توان گفت كه جنگ روانی از جمله بدترین سلاح‌های جنگی دوران معاصر علیه فكر، عقیده، اطمینان و میل به جنگیدن است. این جنگ در عین حال كه نوعی دفاع به شمار می‌رود حالت هجومی نیز دارد، چرا كه در عین تقویت روحیه ملت و سربازان خودی، به تضعیف روحیه طرف مقابل می‌پردازند.
این نوع جنگ، قسمتی از جنگ همه جانبه است كه پیش از نبرد آغاز می‌شود و در حین و پس از آن ادامه می‌یابد، چرا كه این نوع جنگ، از قوانین و شیوه‌های جنگ عادی تبعیت نمی‌كند و بر مبنای توصیفی كه از صحنه نبرد یا سازماندهی عملیات جنگی ارایه می‌شود قابل تعریف نیست.
جنگ نرم (Soft War) چیست؟
در تعریف جنگ نرم گفته شده است که: جنگ نرم(جنگ نرم افزاری)؛ شامل هرگونه عملیات جامع روانی و تبلیغات رسانه ایست که جامعه یا گروه هدف را نشانه می گیرد و بدون انجام درگیری نظامی و گشودن آتش، رقیب را به انفعال، عقب نشینی یا شکست وا می دارد.

البته تعاریف دیگری نیز از جنگ نرم بعمل آمده که عبارتند از : جنگ تغییر باورها، استحاله عقاید و جابجایی دیدگاهها ؛ جنگ مغزها، نه مرزها ؛  جنگ دیدگاههاست نه قرارگاهها؛ جنگ تقدس زدایی از ارزشها و شبهه افکنی در اذهان ؛ جنگ تغییر گروههای مرجع و شکل دهی تضادهای جدید اجتماعی است؛ جنگ تغییر و جابجایی مفاهیم زشت و زیبا در فرهنگ جامعه و آسان سازی ترویج انحرافات؛ جنگ هنجارشکنانه، ترویج نافرمانی های مدنی و تکمیل حلقه مقاومت جامعه در برابر حاکمیت؛ جنگ تغییر ذائقه ها و "شکاف بخشی" کاذب فرهنگی بین نسلها؛ جنگ توسعه مکاتب کاذب اجتماعی، عرفانی، و غیره .
حال با این دو مقدمه و شرح حالی از دو مفهوم جنگ نرم و جنگ روانی می توان به این نکته اعتراف کرد که بقیع آوردگاهی است که فرقه ای عجیب به نام وهابیت با استفاده از تمامی ترفندهای عنوان شده و ابزارهای لازم، به جنگ "وحدانیت" می رود. فرقه ای که نگرش سیاه و سفید دارد و افکار حامیان آن جامعه انسانی را به دو دسته دوست و دشمن تقسیم می کند. این نگرش سیاه و سفید  و بی اعتنایی به خاکستری بودن، دیگران را به دو گروه "له" یا "علیه" تقسیم می کند. در واقع تقسیم دیگران به دوست یا دشمن تفکری است که ریشه آن در ایدئولوژی انجمن صهیونیستی "سنهدرین" دارد، انجمنی که تعمیق این تفکر در بدنه آن در نهایت پیامبر خدا عیسای ناصری را مصلوب کرد .
در واقع اگر "جنگ تقدس زدایی از ارزش ها و شبهه افکنی در اذهان" را به عنوان یکی از تعاریف بکار رفته برای جنگ نرم اساس و پایه تحلیل خود قرار دهیم لاجرم چاره این جز این نمی بینیم که بپذیریم آنچه که در بقیع مظلوم رخ می دهد مصداق بارز و عینی جنگ نرم در ابعادی نه چندان کوچک است.
یعنی آنچه که در این بخش کوچکی از اماکن مقدس صورت می گیرد ؛ جنگ ارزش ها و ایستادگی آن در برابر لرزش ها ، جنگ بین سحر بلاغت و شهد عبادت، کمال و جمال معنا و صورت و سیرت در برابر خیال کج و قیاس باطل است.

گر چه ابزارهای مورد استفاده در این جنگ قدیمی و پوسیده و کهنه به نظر می رسد، اما شیوه اعمال این ابزار کاملاً امروزی و مدرسه ای است. یعنی فردی با تمام تلاش خود با استفاده از زبان قابل درک برای زائران، اساس فکری که یک نفر طی سالیان متمادی آن را بنا کرده با استفاده بولدوزر تعصب تخریب می کند بدون اینکه "هدف" به راحتی متوجه آن باشد.
پایان پیام.اجاقی
http://hajj.ir/hadjwebui/news/wfShowOpinion.aspx?id=49588&searchStr=