۱۳۸۸/۱۰/۱۳ ۱۲:۴۲:۱۰
اين واقعه يكي از تحولات مهم تاريخ اسلام است كه در سال دوم هجرت اتفاق افتاد.
طبق روايات بدست آمده؛ پيامبر اکرم(ص) در مدت سيزده سال پس از بعثت در مکه و چند ماه بعد از هجرت در مدينه، به امر خداوند متعال به سوى بيتالمقدس عبادت مىکردند و نماز ميخواندند (بيتالمقدس زادگاه حضرت عيسى و قبله يهود و نصارا بود) در حالى که مردم و اهالي شهر مکه در آن زمان براي کعبه اهميت بسياري قائل بوده و آنجا را بتخانه خود قرار داده بودند.
هنگاميکه پيامبر اکرم(ص) به مدينه آمدند و به طرف بيتالمقدس نماز خواندند، يهوديان ساکن در مدينه شروع به بهانهجويى و اعتراض و تبليغ بر عليه مسلمين کردند، مبنى بر اينکه اينان از خود استقلال ندارند و اينکه به طرف قبله ما نماز مىخوانند و اين مطلب دليل بر حقانيت ماست.
تمامي اين مسائل، دستاويزى براى سرزنش پيامبر اکرم(ص) شده بود. لذا پيامبر(ص) از اين موضوع بسيار رنج ميبردند و شبها به انتظار وحى (در اين مورد) به آسمان چشم ميدوختند و ساعت شمارى مىکردند. سرانجام يک روز در حالى که دو رکعت از نماز ظهر را خوانده بودند، جبرئيل(ع) مأمور شد که به وي وحي الهي را نازل کند. وي بازوى پيامبر(ص) را گرفت و روى او را به سوى کعبه گرداند. و اين آيه شريفه را از سوي پروردگار به وي ابلاغ کرد كه؛
"ما توجه تو را بر آسمان به انتظار وحي و تغيير قبله بنگريم و البته روي تو را به قبلهاي که بدان خشنود شوي بگردانيم پس روي کن به طرف مسجدالحرام و شما مسلمين نيز هر کجا باشيد در نماز روي بدان جانب کنيد و گروه اهل کتاب به خوبي ميدانند که اين تغيير قبله به حق و راستي از جانب خدا و خداوند از کردار (ناپسند ) آنها غافل نيست." (سوره بقره، (آيه 144)
ابن مسعود نيز در اين مورد روايت ميكند كه؛ «مردم به سوي بيتالمقدس نماز ميكردند و چون هيجده ماه از هجرت پيغمبر(ص) گذشت، به هنگام نماز سر به آسمان برميداشت و منتظر فرمان خداوند بود و سوي بيتالمقدس نماز ميخواند ولي دوست داشت بهسوي كعبه نماز گذارد و خداوند اين آيه را نازل فرمود: «قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ» (سوره بقره، آيه 144)
«نگاههاي منتظر تو را به سوي آسمان ميبينيم. اكنون تو را به سوي قبلهاي كه از آن خشنود باشي، باز ميگردانيم. روي خود را به جانب مسجدالحرام كن! هر جا باشيد روي خود را به جانب آن بگردانيد و كساني كه كتاب آسماني به آنها داده شده بهخوبي ميدانند اين فرمان حقي است از ناحيه پروردگارشان صادر شده و خداوند از اعمال آنها غافل نيست» (تاريخ طبري، ص941)
علي بن ابراهيم نيز از امام صادق(ع) نقل ميكند؛ "پس از اينكه پيامبر(ص) سيزده سال در مكه و هفت ماه در مدينه بهسوي بيتالمقدس نماز خواند، او را بسوي كعبه متوجه كرد و علت اين امر اين بود كه يهود پيغمبر اسلام(ص)، را سرزنش ميكردند و ميگفتند تو تابع ما هستي و بهسوي قبله ما نماز ميگذاري. رسول اكرم(ص) از اين سرزنشها سخت غمگين ميشود و در دل شب از خانه بيرون ميآيد، و به آفاق چشم ميدوزد و منتظر فرمان الهي در اين زمينه ميشود. چون آن شب سپري شده و روز فرا ميرسد، در هنگام نماز ظهر در مسجد "بني سالم" در حاليكه دو ركعت نماز ظهر خوانده بود، جبرئيل نازل گرديده و بازوهاي آن حضرت را گرفته و او را به سوي كعبه برميگرداند و اين آيه را ميآورد. (تفسير مجمع البيان، ص92)
مسجدي كه تغيير قبله در آن انجام شد در تاريخ اسلام به مسجد ذوقبلتين معروف شده است. تغيير قبله از مسجدالاقصي به مكه، بر يهود و منافقان دشوار بود و به همين علت بر مسلمانان خرده ميگرفتند كه چرا تاكنون در نماز به مسجدالاقصي رو ميكرديد و اكنون قبله شما تغيير يافت، که در اين هنگام آيه ذيل نازل شد كه؛ «سيقولُ السُّفهاء مِنَ النَّاس ما وَلاَّهمْ عَن قِبْلتهم الّتِي كانُوا عليها قُل لِلّهِ المشرِقُ و الْمَغرِبُ يَهدي من يشاء إِلى صراطٍ مستقيم» (سوره بقره، آيه 142)
«بزودي مردم سبك مغز ميگويند چه چيز آنها را از قبلهاي كه به آن بودند باز گردانيد؟ بگو شرق و مغرب از آن خداست، خدا هر كسي را بخواهد به راه راست هدايت ميكند» (تاريخ تحليلي اسلام تا پايان امويان، ص58)
علامه حسين طباطبايي نيز در تفسيرالميزان آورده است كه؛ عدهاي به اين تغيير قبله ايراد گرفته و ميگويند: "تغيير قبله آن هم از خانهاي كه آنقدر شرافت دارد و خدا آنرا قبله پيغمبران پيشين قرار داده براي چيست؟ اگر گفته شود بهدستور خداست، اين حرف قابل قبول نيست زيرا خداوند خودش بيتالمقدس را قبله قرار داده و او فرمان خود را نقض نميكند. چون بهعقيده يهود، نسخ در احكام الهي ممكن نيست. و اگر بدون دستور خداست آن هم انحراف از جاده مستقيم و بازگشت بضلالت و گمراهي است.
شکي نيست كه قبله بودن كعبه يا بيتالمقدس يا سنگي كه در آن است، از آثار ذاتي آن بناء مخصوص باشد تا به هيچوجه قابل تغيير و تبديل نباشد و قبله بودن بيتالمقدس يك حكم ابدي و غيرقابل نسخ باشد، بلكه تمام جهتهايي كه انسان ممكن است به طرف آن بايستد از اين نظر مساويند، خداوند هر طور بخواهد و هر وقت بخواهد درباره آنها حكم ميكند، البته حكم او براي هدايت و اصلاح مردم است.
از اين رو؛ مسجدي به يادبود مسجد قديمي در مدينه احداث و يادآور لحظات شکوهمند تغيير قبله مسلمين از بيتالمقدس به کعبه شد. اين مسجد لحظاتي براي خود به يادگار دارد که پيامبر عظيمالشأن پس از نزول وحي بر ايشان، در حالي که نصف نماز را به قبله بيتالمقدس اقامه کرده بودند، نصف ديگر آن را به امر خداوند درست از شمال به جنوب برگشته و به خانه خدا و کعبه، آمال مسلمين ادا فرمودند و بدين ترتيب بود که قبله مسلمين در همان مکان و در همان زمان تغيير کرد و حکمت نامگذاري اين مسجد به مسجد ذوقبلتين نيز بر همين مبناست.
عوامل تغيير قبله؛
1- مصلحتي كه فقط خداوند آن را ميداند؛
شايد مصلحت آن در اين بود که مسلمانان از يهوديان ممتاز باشند. چون تا هنگامي كه مسلمانان در مكه اقامت داشتند، مأمور بودند بهسوي بيتالمقدس نماز بخوانند تا از مشركين مكه كه بهسوي كعبه متوجه بودند، مشخص باشند و وقتي به مدينه مهاجرت کردند، مسلمانان مأمور شدند كه بهسوي كعبه توجه كنند، چون يهوديان بهسوي بيتالمقدس متوجه بودند.
2- امتحان مسلمانان و بازشناسي منافقان؛
«لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُّ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ»، «قبله را به اين جهت تغيير داديم تا پيروان پيامبر(ص) را از كساني كه به مخالفت او بر ميخيزند معلوم كنيم» (بقره، آيه 143)
«قل لله المشرق و المغرب ...» خداوند به پيامبرش ميفرمايد؛ "به كساني كه از انصراف مسلمانان از بيتالمقدس به كعبه انتقاد ميكردند، بگويد: "كه مشرق و مغرب هر دو ملك خداست و در آنها به هر طور كه مصلحت و حكمت او اقتضا كند تصرف ميكند". خداوند بهوسيله اين گفتار قول كساني را كه گمان ميكردند، بيتالمقدس از كعبه با شرافتتر است و بهتر است كه هميشه قبله باشد(تفسير مجمع البيان، ص 89-91)، را باطل و مردود ساخت كه همه مكانها ملك خداست و هر يك از آنها را در هر زماني كه بخواهد طبق مصلحت و حكمت، شرافت و عظمت ميبخشد."
فلسفه تغيير قبله؛
پيامبر اکرم(ص) وقتى در مکه بودند چون ميخواستند صفوف مسلمين از مشرکان که به کعبه اهتمام مىورزيدند جدا گردد، لذا به بيتالمقدس متوجه شدند و همين که به مدينه آمدند، در مرحله اول به طرف بيتالمقدس نماز خواندند ولي خواستار تغيير قبله شدند که اين امر به واسطه اين بود که يهوديان مسئله قبله را به عنوان دستاويزي قرار داده بودند و از اين امر سوء استفاده ميکردند و اين در حالي بود که يهود و نصارا در کتابهاى دينى خود خوانده بودند که پيامبرى خواهد آمد که به دو قبله نماز مىخواند، همچنان که قرآن نيز به اين مساله اشاره دارد. براى آزمايش افراد مسلمانى که هنوز رسوبات دوران شرک در آنها بود و هنوز به مقام تسليم نرسيده بودند اطاعت از اين دستور بسيار کار دشوارى بود و در قرآن کريم نيز به اين مسئله اشاره شده است كه؛ "... و اي پيغمبر ما قبلهاي که بر آن بودي نگردانيديم مگر براي اينکه بيازمائيم و جدا سازيم گروهي را که از پيغمبر خدا پيروي کنند، از آنانکه به مخالفت او برخيزند و اين تغيير قبله بسي گران بود جز در نظر هدايت يافتگان به خدا و خداوند اجر پايداري شما را در راه ايمان تباه نگرداند که خدا به خلق مشفق و مهربانست." (سوره بقره، آيه 143)
قبله مدينه آنچنان که پيغمبر اکرم(ص) به سوي آن نماز خوانده است، تا امروز به حال خود باقي است و دانشمندان رياضي به نام با قواعد رياضي قبله مدينه را چنان يافتند که رسولالله بدون آنها يافت و اين ممکن نيست مگر به وحي و الهام ملکوتي زيرا از مدينه تا مکه به مسافت قريب صد فرسنگ است و هيچکس نقل نکرده است که رسولالله به قواعد رياضي و آلات نجومي توسل جسته باشد. گفتني است؛ طبق تقويم امسال و سالهاي گذشته روز تغيير قبله مسلمين از بيتالمقدس به مكه معظمه مصادف با 18 محرم سال دوم هجري قمري مشخص شده است. اما با تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي مناسبتهاي جديدي در تقويم سال 1389 هجري شمسي لحاظ خواهد شد كه تغيير قبله مسلمين از بيتالمقدس به مکه معظمه نيز 15 رجب تعيين شده است.
منبع:ایسنا