حضرت رضا(ع)، پاره تن رسول الله(ص)...

۱۳۹۹/۰۷/۲۳ ۱۰:۱۲:۳۷

در بین تمام معصومین دو معصوم از سوی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) "بضعه" نامیده شدند، اول حضرت زهرا (سلام الله علیها) و بعد امام هشتم (علیه السلام)...
حضرت رضا(ع)، پاره تن رسول الله(ص)
در بین تمام معصومین دو معصوم از سوی رسول اکرم صلی الله علیه و آله "بضعه" نامیده شدند، اول حضرت زهرا علیها السلام و بعد امام هشتم علیه السلام که فرمودند: بضعه ی من در سرزمین خراسان دفن می شود. ایشان حتی برای امام حسین علیه السلام تعبیر بضعه نداشتند و فرمودند حسین از من و من از حسینم.
بضعه در ترجمه ها به پاره ی تن ترجمه شده اما بضعه در اصل به معنی بضاعت و سرمایه است و آن بخش از وجود انسان که سرمایه اش است بضعه است. برای مثال در بدن انسان کبد و قلب بضعه اند. اینکه رسول الله صلی الله علیه و آله این دو عزیز را بضعه نامیدند به این علت است و ایشان فرمودند سرمایه ی وجود من فاطمه علیها السلام است و بخشی از وجود من در سرزمین خراسان دفن می شود.

بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله انحراف رهبری از خط امامت به نقطه ای رسید که به عنوان یک اصل تثبیت شد با گذشت 70 روز از جریان غدیر و نصب امیر المومنین علیه السلام به عنوان وصی و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله در ثقیفه بنی ساعده خلیفه انتخاب شد وفرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله زیر پا نهاده شد، این مطلب به عنوان یک مسئله قطعی برای مسلمین جا افتاد و اگر این روال ادامه پیدا می کرد این انحراف قطعی جزء دین می شد. حضرت فاطمه زهرا علیها السلام در مقابل این جریان انحرافی ایستادگی کردند که اگر اینگونه نبود جریان در مسیر قطعی اسلام قرار می گرفت.

اسلام را رسول اکرم صلی الله علیه و آله پیامبری کردند اما تثبیت آن در سایه ی مبارزات علی علیه السلام بود، پس اگر علی نبود رسالت بی معنی بود اما اگر زهرا علیها السلام نبود که این مجاهدت ها باعث شود اسلام ناب محمدی علی وار پابرجا گردد آمدن محمد صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام هم بی معنی بود لذا رسول اکرم صلی الله علیه و آله از فاطمه علیها السلام به عنوان بضعه تعبیر کردند.

در بیان علت این تعبیر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای امام رضا علیه السلام باید گفت : دقیقا همین نقش حضرت زهرا علیها السلام را امام رضا علیه السلام داشتند،بعد از ایجاد جریان انحرافی درخط ولایت و امامت و اینکه مردم حاضر به هزینه در مقابل عدل علی علیه السلام نشدند جریان حکومت و مدیریت اسلام در مسیر شیطانی بنی امیه و بنی عباس قرار گرفت. تا قبل از مامون خلفا همگی سعی بر سرکوبی عزیزان پیغمبر داشتند که این باعث شد مظلومیت اهل البیت علیهم السلام عمق اسلام را در دل ها و اندیشه ها بیشتر کند اما مامون تصمیم گرفت عکس این عمل را انجام دهد و دست به فتنه دیگری بزند که اگر این فتنه سر می گرفت ریشه تمام مسائل فکری و اعتقادی دین از بین می رفت.

در تشریح فتنه مامون و پاسخ امام علیه السلام باید گفت : مامون دو کارکرد را دنبال می کرد، اول یرای اسلام ومعارف دینی رقیب آورد و دستور داد کتب فلسفه یونان به عربی ترجمه و ترویج شود. دوم با توطئه ای امام رضا علیه السلام را ازمدینه به خراسان آورد تا اول امام علیه السلام را به خلافت برساند و خود ولیعهد ایشان باشد و بعد با کشتن ایشان با رسیدن خلافت و امامت به مامون جریان امامت به عنوان تداوم حاکمیت وحی از بین برود. که این دو شگرد توسط امام رضا علیه السلام نقش بر آب شد وبه همین علت بود که رسول اکرم صلی الله علیه و آله از امام رضا علیه السلام به عنوان بضعه تعبیر کردند.
مامون برای اینکه جریان امامت را کنترل و منحرف کند خود را شیعه نامید و برای اثبات خلافت امام علی علیه السلام جلسات و مباحثات به راه می انداخت تا بتواند شیعه را به عنوان یک جریان اعتراضی ضد حکومتی در دست بگیرد تا اینکه امام رضا علیه السلام با بیان حدیث سلسله الذهب در دروازه نیشابور و بیان "انا من شروطها" نه "علی من شروطها" تاکید کردند که هر کسی میخواهد نظام توحیدی تشکیل بدهد باید به سراغ من بیاید نه علی علیه السلام چون مامون می خواست مردم را به حضرت علی علیه السلام ارجاع دهد.



امام هشتم علیه السلام در بین مردم بصیرت افزایی کردند و این تفکر را بین مردم ایجاد کردند که هر حاکمیت جز حاکمیت الهی حاکمیت شرک است،تا حاکمیت الهی نباشد توحید کامل نیست. این بصیرت از آن روز در شیعه تداوم یافت تا با عنوان انقلاب مقدس اسلامی ما بروز پیدا کرد و اسلامی تشکیل شد.