۱۳۹۸/۰۱/۰۱ ۱۱:۵۵:۲۰
حجتالاسلام والمسلمین حسینی قمی گفت: بیاییم در لحظه تحویل سال در حرم مطهر امام حسین (ع) کینهها را از دل بزداییم، اگر از کسی یا کسانی گلایهای داریم یکدیگر را حلال کنیم و بگذریم و دلها را از کینه پاک کنیم.
به گزارش خبرگار اعزامی لبیک از کربلای معلّی، حجتالاسلام والمسلمین سید محمد حسینی قمی؛ استاد حوزه و کارشناس برجسته صدا و سیما چهارشنبه شب در مراسم سال تحویل در حرم مطهر امام حسین (ع) طی سخنانی گفت: خیلی از خانمها برای آمدن به کربلا طلا و جواهرات خود را فروختند و خیلی از آقایان نیز از دیگران پول قرض کردند تا هزینه این سفر را فراهم کنند و بتوانند در لحظه تحویل سال در حرم و بارگاه حضرت سیدالشهداء (ع) باشند.
وی افزود: ما میخواهیم در این لحظه با مولایمان علی (ع) بار دیگر تجدید پیمان کنیم. روزی حضرت نشسته بودند و فردی هدیهای برای ایشان آورد، حضرت فرمود: این هدیه به چه مناسبتی است؟ آن فرد عرضه داشت: «امروز نوروز ما است ـ برخی میگویند آن فرد سلمان فارسی بوده است ـ حضرت فرمود: اگر نوروز به هدیه آوردن است، هر روز را نوروز قرار دهید». ای مردم اگر نوروز خانه تکانی است، بیاییم نه فقط خانه ظاهریمان را بلکه خانه دلهایمان را تطهیر کنیم.
حجتالاسلام والمسلمین حسینی قمی گفت: بیاییم در لحظه آن هم در حرم مطهر امام حسین (ع) کینهها را از دل بزداییم، اگر از کسی یا کسانی گلایهای داریم یکدیگر را حلال کنیم و بگذریم و دلها را از کینه پاک کنیم.
این استاد حوزه اظهار کرد: امیرالمومنین (ع) در دوران خلافتشان با دشنام افراد مختلف روبرو میشد، اما میفرمود: میگذرم. آن حضرت حتی به فرزندانشان فرمود: اگر از قاتل من بگذرید، این عفو من را به خدا نزدیک میکند. پس بیاییم ما نیز همچون مولایمان رفتار کنیم. از خدا بخواهیم تا علاوه بر بیماریهای جسمی، بیماریهای روحیمان را نیز درمان کند، اگر گرفتار حسادت، بخل، بد زبانی، کینه، تکبر و ... هستیم، همه را دور بریزیم و دلهایمان را تطهیر کنیم.
وی با اشاره به روایتی عبرتآموز گفت: یک عالم سنی نقل میکردکه فقیری نزد حضرت علی(ع) آمد و درخواست کمک کرد، در آن زمان حضرت به تازگی به مدینه آمده بودند و از جهت مالی در شرایط مساعدی نبودند و لذا به آن سائل فرمودند که چیزی ندارم. وقتی آن حضرت این را فرمود، آن سائل عرضه داشت به خدا قسم، در روز قیامت باید جواب خدا را بدهی چراکه منِ نیازمند را ناامید کردی.
حجتالاسلام والمسلمین حسینی قمی افزود: بعد از این، امیرالمومنین (ع) به شدت به گریه افتادند و سائل نیز رفت، حضرت به دنبال آن سائل فرستاد و به قنبر فرمود: قنبر برو ببین چه داریم تا به این مرد بدهیم، قنبر عرضه داشت یا مولا! خودتان میدانید که هیچ نداریم. حضرت فرمود: این زره من را به آن سائل بدهید، قنبر عرضه داشت: آقاجان! این زره را شما لازم دارید، حضرت فرمود: نمیخواهم همه عالم برای من باشد اما یک نفر بگوید که فردای قیامت تو را نگه میدارم.