۱۳۸۸/۱۰/۰۷ ۱۲:۵۲:۲۵
جناب آقای حجت الاسلام دکتر رمضانعلی رفیعی قوچانی محقق و مولف، متولد 1335، در سال 1344 شمسی به قصد تحصیل علوم دینی وارد مدرسه علمیه فاروج از توابع شهرستان قوچان شد و سه سال بعد در مدرسه آیت الله العظمی گلپایگانی (مدرسه تولیت) ادامهی تحصیل داد. وی چهار سال در سمت فرماندهی سپاه قوچان مشغول به خدمت بود و پس از آن برای ادامهی تحصیل مجددا به قم بازگشت؛ که موفق به دریافت مدارج علمی «سطح 3» و «سطح 4» در سال 1373 شد. از جمله تألیفات و پژوهشهای ایشان میتوان به پانزده کتاب در سطوح مختلف علمی و آموزشی در موضوع تاریخ اسلام اشاره کرد. این شخصیت برجستهی علمی، همچنین کتابی ارزشمند از سیدجعفر مرتضی آملی با نام "تلخیص الصحیح" را به عنوان دو واحد آموزشی برای حج تلخیص کرده که با نام " من سیره النبی الأعظم" چاپ شده است؛ و به همین خاطر در همایش روحانیون حج ِ امسال برگزیده شدهاند.
گزارش کامل گفت و گوی پایگاه اطلاعرسانی حج با آقای رمضانعلی رفیعی را در ادامه میخوانیم.
به عنوان سوال اول، هر عملی دارای یک روح و خمیرمایهای است؛ خمیرمایه و روح حج از دید شما چیست؟
از مجموع رهنمودهای معصومان علیهمالسلام درباره حج، و فلسفه و حکمت این مناسک سیاسی میتوان استنباط کرد که روح و خمیرمایهی حج، «ولایت» است. «بنی الاسلام علی خمس: الصلوة و الزکوة و الصوم و الحج و الولایة»، لیکن هیچ یک از ارکان نماز و روزه و زکات و حج، همچون ولایت، رکن استوار اسلام نیست. از این رو در ادامهی روایت از زبان امام باقر(ع) آمده است: «ولم یناد ُ بشیءٍ کما نودی بالولایه».
از سر دیگر وقتی به خود حج مینگریم میبینیم تمامیت حج به ولایت است و حج بدون ولایت ناقص است. در روایتی امام باقر(ع) تمامیت حج را منوط به لقاء امام(ع) دانسته است: «تمام الحج لقاء الامام» یا در آیه شریفه: «لیقضوا تَفَثَهُم»، سپس باید آلودگی خود را بزدایند؛ به لقاء الإمام تفسیر شده، یعنی طهارت از پلیدیها و پلشتیها در حج، منوط به ولایت است و یا در روایتی دیگر از امام باقر(ع) آمده است: مردم فرمان دارند که بیایند و گرد این سنگها بگردند (طواف کنند و حج به جا آورند) و پس از آن نزد ما بیایند و نسبت به ما اظهار ولایت و دوستی کنند و هواداریشان را از ما اعلام نمایند.
همهی این بیانات، جایگاه ممتاز «ولایت» را در حج به عنوان روح و خمیرمایه حج، و متمم و مکمل مناسک حج بیان میکند. در حقیقت، حج بدون «ولایت»، و طواف کعبه بدون «امامت»، و حضور در عرفات بدون معرفت امام زمان، و قربانی در منی بدون ایثار در راه امامت، و رمی جمرات بدون ستیز با دشمنان ولایت، و سعی بین صفا و مروه بدون جهاد در راه تحقق آرمانهای امامت و ولایت، بیمعنا و نتیجه خواهد بود. بنابراین آنان که در حج سال شصت هجری به دعوت امام حسین(ع) پشت کردند، و با نادیده گرفتن ولایت و امامت حج گزاردند، هیچ بهرهای از حج خود نبردند و صرفا مناسکی بی روح و بدون اثر به جای آوردند.
حج چه نقشی در زندگی انسان امروز میتواند ایفا کند؟
انسان امروز به رغم پیشرفتهای چشمگیری که در زمینههای علمی و زیست مادی پیدا کرد، با ناهنجاریهای فراوانی در بعد انسانی و روحی مواجه است که برجستهترین آنها، بحران معنوی و بیهویتی است. مهمترین و کارسازترین نقش حج برای بشر امروز با توجه به جامعیت آن در ابعاد فردی و اجتماعی از یک سو، و عبادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از سویی دیگر، پر کردن این خلأ است.
اگر مسلمانان جهان امروز به حج آنگونه که اسلام ترسیم و تشریح کرده توجه کنند و با توجه به همهی ابعاد آن سالانه در این کنگرهی عظیم اسلامی گرد هم آیند، قطعا این تفرق و تشتت فعلی جوامع اسلامی را نداشتیم و همه مسلمانان جهان حکم ید ِ واحدهای در برابر کفر جهانی را پیدا میکردند و هویت اسلامی خود را باز مییافتند و آنچنان میشد که در سرتاسر جهان جز خدای یکتا پرستش نمیشد.
برای تداوم روح و عناصر معنوی حج پس از بازگشت حجاج، چه باید کرد؟
یکی از علل ناکارآمدی فعالیتهای تبلیغی نسبت به حجاج در درازمدت، رهاکردن آنان به حال خود پس از بازگشت است. به نظر میرسد برای رفع این نقیضه و اثربخش شدن برنامههای آموزشی و تبلیغی یک ماههی حج در درازمدت، باید بعثهی مقام معظم رهبری، با حاجیان از حج برگشته، ارتباط مداوم داشته باشد.
جزئیات بیشتری از شاخصههای این ارتباط را شرح میدهید؟
بله. مثلا 1. تهیهی بروشورها و جزوات کوچک و مختصر که در یک یا دو ماه یک جزوه با محتوای مباحث، و تکالیف پس از حج، و طرح سوالاتی در این زمینه، و تدارک مسابقات و جوایزی برای این کار 2. برگزاری نشستها و همایشهای سالانه؛ مثلا هر شش ماه یک بار، در سطح استانها و شهرستانها 3. ارتباط روحانیون و مدیران کاروانها با حجاج به صورت فردی و به اقتضای موقعیت فکری و فرهنگی زائر هر از چند ماه یک بار 4. ایجاد زمینههای تعامل بین سازمان و زائر پس از بازگشت، و استفاده از تخصص و توانمندیهای آنان در جهت ارتقای سطح فرهنگی و معنوی حج، و بهینهسازی امور مربوط.
حج در بعد سیاسی و اجتماعی چه حکمتها و نتایجی دربردارد؟
بدون شک، رویکرد سیاسی-اجتماعی حج از مهمترین ابعاد و کارکردهای حج به شمار میرود. اینکه خداوند کعبه را موجب قیام و قوام مردم قرار داده: «جعل الله الکعبة البیت الحرام قیاما للناس» و اینکه آن را هدایتگر برای همهی جهانیان میداند: «للذی ببکة مبارکا و هدی للعالمین» ناظر به بعد اجتماعی و سیاسی آن است. بنابراین، ایجاد وحدت و همدلی میان مسلمانان جهان، زمینهسازی برای تشکیل امت واحد اسلامی، تقویت هویت اجتماعی و سیاسی مسلمانان در برابر جبههی کفر، نمایش عزت و عظمت اسلام و مسلمانان، و برائت از شرک و مشرکان، ارعاب دشمنان اسلام، همزیستی مسالمتآمیز مسلمانان با ملیتهای مختلف و رنگ و نژادهای گوناگون، تبادل نظر و مشورت در رفع مشکلات و ناهنجاریهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جهان اسلام و ...، همه و همه از آثار و نتایج حج در بعد سیاسی و اجتماعی آن است.
و به عنوان سوال آخر؛ از آنجایی که خودتان تاریخدان و پژوهشگر تاریخ هستید، آیا در میان اقوام و مذاهب و ادیان دیگر میتوان مشابهی برای حج یافت؟
تا آنجا که حقیر اطلاع دارم جواب این سوال منفی است. چنین مناسکی که پیروان آن مذهب هر ساله از سرتاسر جهان در یک نقطهی مشترک گرد هم آیند و به اعمال و عباداتی ویژه مشغول بشوند، وجود ندارد؛ و این از امتیازات آیین مقدس اسلام است که از حضرت آدم آغاز شده و به پیامبر خاتم(ص) پایان پذیرفته و نشان دهندهی جامعیت اسلام در همه ابعاد است. از این رو، مسلمانان باید آن را مغتنم شمرده و از آثار و برکاتش حداکثر بهره را ببرند.
پایان.اجاقی