۱۳۸۸/۰۹/۳۰ ۱۵:۲۲:۰۲
دكتر «انسیه خزعلی«دارای مدرک دکترای زبان و ادبیات عربی، استادیار گروه ِ زبان و ادبیات عربی است. او به کار ترجمه و تالیف هم مشغول است. کتابهایی مانند «تصویر عصر جاهلی در قرآن»، «امام حسین (ع) در شعر معاصر عربی» از آثار ایشان است؛ همچنین کتاب «وهابیت و بازنگری از درون»، که نسخهی دیجیتالی این کتاب در کتابخانهی دیجیتالی حج و زیارت در اختیار عموم کاربران نیز قرار گرفت. دکتر انسیه خزعلی در سال 1342 در قم به دنیا آمد. پس از اتمام دوره راهنمایی، همزمان با ادامه دروس جدید، در سال 1356 وارد حوزه علمیه خواهران شد. حوزهای که در آن سالها به همت شهید قدوسی تأسیس شده بود. پس از پایان سطح، تحصیلاتش در رشته زبان و ادبیات عرب را تا مقطع دكتری در دانشگاه تهران ادامه داد. در ادامه متن کامل گفت و گوی سرکار خانم انسیه خزعلی با پایگاه اطلاع رسانی حج را می خوانیم: " حج سه ساحت متمایز دارد. پیش از تشرف، حین تشرف و پس از تشرف. چه کنیم تا در هر سه ساحت، برای مرحلهی بعد آماده شویم؟ " بی شک مهیا شدن برای مهمانی، آن هم مهمانی بزرگ خداوند، با همهی عظمت و هیبتش، نیازمند آمادگی و زمینهسازیهای روحی و معنوی بسیار است که گاه این جنبهی مهم و معنوی نادیده گرفته شده و زائر خانهی خدا تنها به فراهم نمودن اسباب ِ سفر، لباس احرام و ملزومات مادی بسنده میکند؛ و در نهایت با آموزش دیدن مناسک، خود را برای اعمالی صوری مهیا میسازد؛ در حالی که پاکسازیِ قلب و روح برای حضور معنوی، و مهیا کردن قلب و ظرف برای دریافت توشههای ِ مناسب از این ضیافت روحانی، از اولیات ضروری هر حاجی است. چرا که حاجی باید طبق نص صریح قرآن، در این سفر توشه برگیرد و برترین توشه در این راه تقوی است؛ آنچنانکه در سوره مبارکه بقره آمده «و تزوّدوا فإن خیر الزاد التقوی». و تا پرهیزهای لازم از گناه و مال شبههناک و حفظ گوش و زبان را انجام ندهد، آمادگی دریافت و پذیرش جلوههای حق را نمییابد. چرا که غبار معصیت، مانع از تابش نور الوهیت بر دل و فکر و جوارح میشود. اگر چه حتی کسانی که توشه برنگرفته و قلب مهیا نکرده و جوارح تطهیر ننمودهاند نیز وقتی در فضا و جو ملکوتی و روحانی حج قرار میگیرند، متأثر شده و تحول میپذیرند و از خوان ِ نعمت الهی در این ایام بهره میبرند ولی زائری که موقف بزرگ مهمانی را میشناسد و روح بسیاری از اعمال ِ حج را میداند و با بصیرت و شناخت گام در این مسیر برمیدارد، بیشک توشهی بزرگ و چشمگیری از این مهمانی نصیب خود خواهد ساخت. اگر مناسک با روح و محتوای خود انجام پذیرد، حاجی را در مرحلهی سوم بیمه میکند و پس از بازگشت، از توشهی برگرفته در حج بهره میبرد. حج، یک تغییر، یک حرکت، یک تولد دوباره و یک زندگی نو و جدید است و حاجی زندگی از سر میگیرد؛ چرا که خدا در عرفه به او وعده کرده که اگر بندهی من در عرفات حاضر شود و گمان کند که او را نبخشیدهام، این گناه او را و این سوءظن او را نمیبخشم. چه وعده و امیدی زیباتر از این میتواند حاجی را فراگیرد و او را غرق در رحمت و لطف الهی سازد. اگر این مفاهیم را به درستی دریابد، خواه ناخواه در موسم حج و پس از آن، زندگی او با عنایت الهی تأمین و تضمین خواهد شد. |
هر عمل عبادی یک قالب دارد و یک روح. حتی تشریفات و مراسم ِ هر عمل عبادی هم باید با روح ِ عمل هماهنگ شود. چه کنیم تا روح حج در همه آیینهای درون حج مثل بدرقه، چاووشی، استقبال، قربانی و مهمانی جریان یابد و حج یک مدرسه بزرگ بشری گردد؟
هر عبادتی نمادهایی از معنا و روح است که اساس عبادت و اعمال بر پایهی آن بنا شده، و اگر معنا و اهداف عبادت و مناسک از آن حذف شود پوستهای بیش نخواهد بود که از ارزش واقعی تهی، و به کمال نفسانی هدایت نخواهد کرد. اینکه در همهی عبادات نیت را اصل دانستهاند برای صیانت عبادت از هرگونه شبهه یا تظاهر و غیرخواهی است، ضمن اینکه نفس مناسک و چگونگی ادای آن، بیانگر روح حاکم بر آن است؛ اعم از بریدن از تعلقات و کندن لباس زینت و تفاخر و یکرنگی و یکدلی با سائر خلائق در پوشیدن لباس سفید احرام، یا همگامی و همراهی با سایر مسلمین حول محور ِ واحد در طواف، و بیزاری و انزجار از شیاطین بزرگ و کوچک در رمی جمرات، تا بریدن از زوائد و چیدن وابستگیها در حرکت نمادین و تولدی دوباره و بیعتی محکم و ناگسستنی با رب و خالق در نهایت ضیافت.
در روایتی که از امام سجاد علیهالسلام خطاب به شبلی آمده که حضرت تک تک مناسک را ذکر نموده و از او می پرسند که آیا در انجام این عمل، چنین نیت کردی و اینگونه تصمیم گرفتی؟ و هنگامی که شبلی پاسخ منفی میدهد، حضرت میفرمایند حج به جای نیاوردهای، بازگرد و دوباره حج نما. این روح و معنا مربوط به مناسک واجب حج به عنوان یک عبادت سیاسی- اجتماعی است.
عادات و رسومی که در جوامع مختلف قبل و بعد از حج مطرح است، برخی در سنن و دستورات اسلامی نیامده و به زبان دیگر قومی و محلی است؛ اموری مانند چاووشی که در محیطهای خاص انجام میشود، یا مهمانیهایی که در شکل ساده به عنوان ولیمه در سنت اسلامی مستحب است ولی تجملات خارج از آن را نمیتوان در این باب توجیه نمود. همین عادات و سنن اگر همراه با اسراف و تبذیر نباشد و با ذکر خاطرات و دستاوردهای حج و بهرههای معنوی آن همراه باشد، قطعا میتوان روح این مناسک را به دیگران منتقل کند؛ همانگونه که در روایات ذکر میشود اثرات روحانی ِ آن تا 40 روز و در برخی روایات بیشتر از آن بر حاجی سایه میافکند و دعای او حتی پس از حج نیز به اجابت نزدیک است و ثوابهایی که بر عیادت کننده از حاجی در روایات آمده، بیانگر این تأثیرگذاری بر دیگران است.
در تبیین مناسک حج باید چگونه عمل کرد که منحصر به فرد بودن این عبادات کاملا جلوه کند؟ چون حج تنها عمل عبادی است که فقط یک بار در عمر واجب میشود. حال سوال این است که این تمایز را چگونه باید به مومنان منتقل کرد؟
تعبیری را در این زمینه رهبر انقلاب دارند که باید در مفاهیم حج و مناسک آن بیشتر تأمل شود. سخن ایشان این است: «چرا خداوند از مردم میخواهد که مشقت و صعوبات سفر را به عهده گرفته و در نقطهی خاصی گرد هم آیند و با مشکلاتی که طبیعتا در این سفر مواجه خواهند بود دور خانهای بگردند و ... .» آیا نمیشد که هر کسی در منطقه و محل خود شبیه کعبه را داشته باشد و این اعمال را به جا آورد؟ آیا مساجد جامع و مراکز تجمع مسلمانان در هر شهر و کشور نمیتوانست پاسخگوی چنین عبادتی باشد؟ این است که باید از این مناسک و اهداف بزرگ سیاسی-اجتماعی آن، که با عبادت و معنویت و اخلاصی آمیخته است نهایت بهره را برد و ضمن تطهیر نفس و روح، به حل مسائل و مشکلات مسلمین، اتحاد آنان، ایجاد ارتباط و معرفت بیشتر نسبت به یکدیگر و نزدیکی ملل مختلف، همت ویژه گماشته شود؛ لذا عبارت معروف امام در مورد این اعمال و استفادهی ایشان از عبارت «حج ابراهیمی» که برائت از شرک و مبارزه با تسلط دشمن بر جامعهی مسلمین را میرساند، نماد بارز عدم جدایی دین از سیاست، حتی در امور عبادی است.
برای حفظ معنویت روزهای حضور در سرزمین وحی پس از حج چه کارهایی میتوان انجام داد؟
حفظ حال و هوای حج، و تذکر مدام حاجی و عهدی که با خدا بسته، و در کنار حجرالأسود دست را به نشانهی بیعت بلند کردن و گفتن «هذه امانتی ادیتها و میثاقی تعهدتها»، و با خدا دست پیمان و عهد دادن، از ضروریات توجه حاجی پس از بازگشت و تذکر مدام اوست.
در سیرهی پیامبر (ص) داریم که اصحاب خدمت حضرت میرسند و تا وقتی که پیامبر برای آنها صحبت میکرد در حال و هوای خوشی بودند ولی بعد که به سوی زندگی عادی خویش بازمیگشتند، برخی از آن حالات و معنویات را از دست میدادند. فردی از اصحاب به حضرت از این احوال خویش شکایت کرد. حضرت فرمودند اگر میتوانستی با ممارست آن حال و هوای معنوی را حفظ کنی با ملائکه مصافحه کرده و بر روی آب راه میرفتی بدون آنکه در آن فرو روی؛ که اشاره به توان فوقالعاده و ماوراء طبیعت انسان دارد؛ اگر متصل شود و از غیر منقطع گردد، و حالتهای روحانی عبادی را در همهی لحظات حفظ نماید. پس اگر حاجی بیندیشد که حج، تولدی دوباره و حفظ معنویات آن ضامن کمال روحی اوست، هرگز این سرمایه و موقعیت را به آسانی از دست نخواهد داد.
پایان پیام.اجاقی
منبع:پایگاه اطلاع رسانی حج