۱۴۰۰/۰۲/۱۱ ۰۹:۵۸:۱۸
«قدر» در لغت
به معناى اندازه و اندازه گيرى است.
«تقدير» نيز به معناى اندازه گيرى و تعيين است. در اصطلاح «قدر» عبارت است از: ويژگى هستى و
وجود هر چيز و چگونگى آفرينش آن .
«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه گيرى است. «تقدير» نيز به معناى اندازه گيرى و تعيين است. در اصطلاح «قدر» عبارت است از: ويژگى هستى و وجود هر چيز و چگونگى آفرينش آن . به عبارت ديگر، اندازه و محدوده وجودى هر چيز «قدر» نام دارد.
بر اساس حكمت الهى در نظام آفرينش، هر چيزى اندازه اى خاص دارد و هيچ چيز بى حساب و كتاب نيست. جهان حساب و كتاب دارد، بر اساس نظم رياضى تنظيم شده و گذشته، حال و آينده آن با هم مرتبط است.
استاد مطهرى (رحمه الله) در تعريف قدر مى فرمايد: «... قدر به معناى اندازه و تعيين است ... حوادث جهان ... از آن جهت كه حدود و اندازه و موقعيت مكانى و زمانى آنها تعيين شده است، مقدور به تقدير الهى است» . پس در يك كلام «قدر» به معناى ويژگى هاى طبيعى و جسمانى اشياء است كه شامل اندازه، حدود، طول، عرض و موقعيت هاى مكانى و زمانى آنها مى گردد و تمام موجودات مادى و طبيعى را در بر مى گيرد.
اين معنا از روايات استفاده مى شود؛ چنان كه در روايتى از امام رضا (عليه السلام) پرسيده شد: معناى قدر چيست؟ فرمود:«تقدير الشىء طوله و عرضه»؛«اندازه گيرى هر چيز اعم از طول و عرض آن است». در روايت ديگر، اين امام بزرگوار در معناى قدر فرمود:«هو الهندسة من الطول و العرض و البقاء»؛
«اندازه هر چيز اعم از طول و عرض و بقا است». بنابراين، معناى تقدير الهى اين است كه در جهان مادى، آفريده ها از حيث هستى و آثار و ويژگى هايشان، محدوده اى خاص دارند. اين محدوده با امورى خاص مرتبط است؛ امورى كه علتها و شرايط آنها هستند و به دليل اختلاف علل و شرايط، هستى و آثار و ويژگى هاى موجودات مادى نيز متفاوت است. هر موجود مادى، به وسيله قالب هايى از داخل و خارج، اندازه گيرى و قالب گيرى مى شود. اين قالب- يعنى، طول، عرض، شكل، رنگ، موقعيت مكانى و زمانى و ساير عوارض و ويژگى هاى مادى- حدود آن به شمار مى آيد. پس معناى تقدير الهى در موجودات مادى؛ يعنى، هدايت آنها [از جانب خداوند] به سوى مسير هستى شان كه براى آنها مقدر گرديده است و آنها در آن قالبگيرى شده اند.
در قرآن مى خوانيم: «وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدى» « [خداوند] آن كسى است كه تقدير كرده، پس هدايت مى كند». البته چون انسان موجودى آگاه و با اراده است، لذا انتخاب سعادت يا شقاوت و نيز راه رسيدن به اين دو، به اراده او گذاشته شده است. بنابراين شب قدر، شبى است كه همه مقدرات سالانه انسان با ملاحظه، اراده و اختيار و قابليت هاى او تقدير مى گردد. شب قدر يكى از شب هاى نيمه دوم ماه رمضان است كه طبق روايات ما، يكى از شبهاى نوزدهم يا بيست و يكم و به احتمال زيادتر بيست و سوم ماه مبارك رمضان است. در اين شب- كه شب نزول قرآن به شمار مى آيد- امور خير و شر مردم و ولادت، مرگ، روزى، حج، طاعت، گناه و خلاصه هر حادثه اى كه در طول سال متناسب با اراده و قابليت انسان واقع مى شود، تقدير مى گردد .
شب قدر هميشه و هر سال، تكرار مى شود. عبادت اين شب، فضيلت فراوان دارد و بهره بردارى از آن در نيكويى سرنوشت يك ساله، بسيار مؤثّر است. در اين شب تمام حوادث سال آينده، به امام هر زمان ارائه مى شود و وى از سرنوشت خود و ديگران با خبر مى گردد. امام باقر (عليه السلام) مى فرمايد:
«انه ينزل فى ليلة القدر الى ولى الامر تفسير الامور سنةً سنةً، يؤمر فى امر نفسه بكذا و كذا و فى امر الناس بكذا و كذا» ؛ «در شب قدر به ولى امر (امام هر زمان) تفسير كارها و حوادث نازل مى شود و وى درباره خويش و ديگر مردمان مأمور به دستورهايى مى شود».
امام باقر (عليه السلام) در جواب معناى آيه «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ» فرمود: «شب قدر شبى است كه همه ساله در ماه رمضان و در دهه آخر آن، تجديد مى شود. شبى كه قرآن جز در آن شب نازل نشده و آن شبى است كه خداى تعالى درباره اش فرموده است: «فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ ...» . در شب قدر هر حادثه اى كه بايد در طول آن سال واقع گردد، تقدير مى شود: خير و شر، طاعت و معصية و فرزندى كه قرار است متولد شود، يا اجلى كه بنا است فرا رسد، يا رزقى كه قرار است برسد و ...». بنابراين در قرآن كريم نسبت به تقدير الهى و شب قدر، توجه خاصى شده است كه ارتباط ويژه جهان هستى و عالم ماده و انسان را با حق تعالى بيان مى كند. اگر هر كس به اين ارتباط اعتقاد داشته و بر طبق آن حركت كند، به سرنوشت بسيار مطلوبى نايل خواهد شد.