تحول آفرین تر از هر بهار

۱۳۹۵/۰۹/۲۵ ۱۰:۰۹:۴۲

حریر دامان «آمنه»، خورشید باران شده است از بی همتاترین مدیحه، از دسته دسته تبسم ثانیه ها، از شکفتن یکباره عطر محمدی. نه تنها گرداگرد این بانوی عفیف که هر جای آسمان، جمال موزون احمدی، پرتو افکن شده است.

حریر دامان «آمنه»، خورشید باران شده است از بی همتاترین مدیحه، از دسته دسته تبسم ثانیه ها، از شکفتن یکباره عطر محمدی.

نه تنها گرداگرد این بانوی عفیف که هر جای آسمان، جمال موزون احمدی، پرتو افکن شده است.

لهجه سلیس توحید از راه می رسد و بت های گنگ جاهلیت یکی یکی شکسته می شوند.


کسی که پرچم «لولاک» بر جبینش بود

جواز کشتن بت ها در آستینش بود...


فقط نه هرچه بتی بود بر زمین افتاد

که بر جبین مداین هزار چین افتاد...


رسید و پشت ابوجهل دشت جهل شکست

بنای بتکده با یک اشاره سهل شکست


آن پیام آور نیک بختی و رستگاری از راه رسید تا جان های جمله خوبان، لباس زیبای تعالی بپوشند.

درست در لحظه صلوات، عقربه های دنیا معطر شدند و او از راه رسید تا فصاحت آمدنش را حجاز با صوتی دلنشین به ترتیل بنشیند. «یس».


«تو ای رسول تعهد، رسالت موعود!

قدوم مقدم پاکت مبارک و مسعود»


لحظه شماری نورها به پایان رسید تا همه مستقر شوند در گلنام پرطراوتش.

با نام واپسین پیامبر بزرگ، حتی آسمان های پر از پرواز در پوست خود نمی گنجند.

محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می آید و با آمدنش، حس دریایی عشق، چقدر بی کرانه است! محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می آید و لذت هم آوایی با عرش، چه بی اندازه است!

عطر هفدهم ربیع و دست افشانی کائنات، به امتزاج درآمده اند. نسیم نبوی می وزد و همراه با سوره های اعجاز و اشارات سبز، دل به اهتزاز درمی آید. «ربیع» است و چلچله ها، طربناک ترین سرود تماشا را می خوانند. «ربیع» است و بامدادان خنک فروردین در دل های مشتاق شوریدگان جاری می شود.

پیغمبر مهربانی های بی نظیر می آید و از این پس در مسیر فطرت، گلبوته های امید و رهایی کاشته می شود. یقین، برگ و بار می دهد و خدا از هر واژه ای خواناتر می شود. روایت »لولاک» را آینه های دلشده، دست به دست به تکثیر می رسانند تا جهان، کوچکی خود را بیشتر از هر چیز ببیند.

می آید و از این پس روشنی بی وقفه عقل است و موسم روح نواز دانستن.


بیا که بادیه لم داده بر تمامت جهل

مگر به عزم تو افتد به خاک، قامت جهل


ای دیباچه قشنگ هر اتفاق سپید! طلیعه دل انگیز هر شعر به وجد آمده! ای روح معانی تسبیح در شبانه های عارفان! ای جام ریز آسمانی ها در جان عشاق! ای رایحه سبز دلداری در هجوم زخم های اماره!

ای رسول صبور دلسوز! تو تمنای کدام شاه بیت غزل های معرفت نیستی؟! ای فرستاده نجیب! کدام اقیانوس، قطره ای ناچیز در برابر رفتار زلالت نیست؟!


گلشن آیات ز ذاتت پر است

حنجره گل ز صفاتت پر است


صفات تو، رهنمای هر دقیقه وامانده و متروک است. کلام تو از نژاد باران، لطیف تر است که بر دل ها می بارد و تحول آفرین تر از هر بهار است.

به راستی که تشنگان سبوی عشق را جرعه ای از «نهج الفصاحه»ات، کافی است.

اللهم صل علی محمد و آل محمد

بهار، قرائت همین جمله فرح بخش آسمانی است. ای حبیب پروردگار یگانه! درود بر تو که وقتی نامت می آید بوی قرآن در جان های ما می شکفد.

درود بر تو که شبستان ها با چراغ نامت، زینتی از بهشت را جلوه گر می شوند.


نام تو را خواندم و شعری سپید

در غزلستان خیالم دمید


در پی نام تو غزل مست مست

آمد و در خلوت شعرم نشست


حرف تو را گفتم و گویی بهار

با دل من داشته صدها قرار


مجله اشارات اسفند 1387 - شماره 118، محمدکاظم بدرالدین



یک جرعه آفتاب

در پرتو سخنان حضرت رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ

نماز

«الدُّعاءُ مِفْتاحُ الرَّحْمَةِ وَ الْوُضُوءُ مِفْتاحُ الصَّلاةِ وَ الصَّلاةُ مِفْتاحُ الجَنَّةِ؛[1] دعا، کلید رحمت و وضو، کلید نماز است و نماز، کلید بهشت».

پاک دامنی

«مازانَ اللهُ عَبْداً بِزینَةٍ اَفْضَلَ مِنْ عَفافٍ فی دینِه وَ فَرْجِه؛[2] خدا به بنده خویش زینتی بهتر از عفت در دین و دامن نداده است».

خانواده

«اِنَّ مِن اَکمَلِ المُؤمنینَ ایماناً أحسَنَهُم خُلقاً و اَلطَفَهُم بِأَهلِه؛[3] از همه مؤمنان ایمان آن کس کامل تر است که اخلاقش نیک تر است و با خانواده اش بهتر رفتار می کند».

کار نیک

«اِسْتِتمامُ الْمَعْرُوفِ خَیرٌ مِنْ اِبْتِدائِهِ؛[4] به انجام رساندن کار نیک بهتر از آغاز کردن آن است».

کار بی خلل

«اِیاکَ وَ کُلَّ آمِرٍ یعْتَذَرُ مِنْهُ؛[5] از هر کاری که از آن، عذر باید خواست، بپرهیز».

اسراف

«مَنْ قَدَّرَ رَزَقَهُ اللهُ، وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ الله؛[6] هرکه اندازه نگه دارد خدا به او روزی دهد و هرکه زیاده روی کند، خدا او را محروم دارد».

فراگیری دانش

«اَلْغُدُوُّ وَ الرَّواحُ فِی تَعْلِیمِ الْعِلْمِ أَفْضَلُ عِنْدَاللهِ مِنَ الْجِهادِ؛[7] صبح و شب در کار تعلیم علم به سر بردن، نزد خدا از جهاد بهتر است».

خودشناسی

«ما هَلَکَ امْرُؤٌ عَرَفَ قَدرَهُ؛[8] هر که حد خویش بداند، هلاک نشود».

محبت

«اَلْعَبْدُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ؛[9] هرکسی هم سنگ چیزی است که دوست دارد».

سخن حکیمانه

«نَعْمَ الهَدِیةُ الکَلِمَةِ مِنْ کَلامِ الْحِکْمَةِ؛[10] چه نیکو هدیه ای است یک کلمه گفتار حکمت آموز».

شناخت از طریق دوستان

«اِعتَبِرُوا الصّاحِبَ بالصّاحِبِ؛[11] یار را به یار توان سنجید».





[1]. نهج الفصاحه، ح 1588.

[2]. همان، ح 2600.

[3]. همان، ح 910.

[4]. همان، ح 271.

[5]. همان، ح 1010.

[6]. همان، ح 2754.

[7]. همان، ح 2037.

[8]. همان، ح 2701.

[9]. همان، ح 2003.

[10]. همان، ح 3132.

[11]. همان، ح 336.

ارسال نظر