سیره عملی امام حسن مجتبی علیه السلام

۱۴۰۱/۰۷/۰۲ ۰۷:۵۵:۰۴

یکی از دغدغه های ائمه ما آموزش مردم بود تربیت مردم بوده تعلیم و جهل زدایی بوده. در این گفتار به نمونه هایی در زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام اشاره می شود.

از استاد رفیعی

یکی از دغدغه های ائمه ما آموزش مردم بود تربیت مردم بوده تعلیم و جهل زدایی بوده من دو سه تا نمونه در زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام خدمت شما عرض می کنم.

در مسجد یک شخصی وارد شد دید تعدادی حلقه درس برقرار است که در نقاط مختلف مسجد نشسته اند. پیش یکی از آنهایی که داشت درس می داد رفت و گفت: آیه ای هست که من معنایش را نمی فهمم می شود برای من تفسیر کنید گفتند کدام آیه؟ گفت این آیه که قرآن می فرماید :

«وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ» [1] شاهد و مشهود یعنی چه؟ در سوره بروج این آیه آمده. آن آقایی که درس می داد گفت شاهد روز عرفه است مشهود عید قربان است[2]منظور از شاهد و مشهود این است. آمد آن طرفتر از حلقه دوم معنای این آیه را پرسید؟ و شاهد و مشهود آن هم یک تفسیری شبیه همین با کمی تفاوت برایش کرد که مشهود را عرفه گرفت شاهد را عید قربان گرفت شخص دیگر باز همین تفسیر. تا می گوید رسیدم دیدم یک جوانی( معلوم می شود تازه یک مدتی از رحلت پیامبر گرامی اسلام گذشته بود) با سیمای زیبا گوشه مسجد نشسته است پرسیدم این آقا کیست؟ گفتند حسن بن علی علیه السلام است. رفتم خدمت ایشان عرض سلام کردم گفتم آقا تفاسیر مختلفی برای من شده شاهد و مشهود معنایش چیست؟ فرمود : شاهد رسول الله است مشهود روزقیامت است[3] آقا به چه دلیل فرمود در قرآن :«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا»[4].

از این جا معلوم می شود که کهنترین تفسیر، تفسیر قرآن به قرآن است و این یک هنر است که کسی بتواند قرآن را با قرآن تفسیر کند و ائمه ما این کار را کرده اند گر چه همه روایاتشان به ما نرسیده است. بعضی از مفسرین مثل مرحوم علامه طباطبایی کل تفسیرش مبنایش تفسیر قرآن به قران است. فرمود شاهد رسول الله است به این دلیل مشهود هم قیامت است چون قیامت اسمهای زیادی دارد یک اسمش خدا می گوید :«و یوم مشهود» روزی که در آنجا شهادت داده می شود شاهد پیامبر است به اعمال ما گواهی میدهد مشهود روزقیامت است یعنی روزی که شهادت در آن ایفا میشود عرض کردم خدا می داند رسالت را کجا قرار می دهد «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ»[5].

خدا می داند درست است درباره شما اگر گفتند شما در واقع مفسر قرآنی مخاطب قرآنی آقا هر کجا رفتم کسی تفسیر را برای من بیان نکرد این نقش تعلیم و نقش آموزش در زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام است.


حکایت

شخصی آمد وقتی ابهت و عظمت و بزرگواری امام حسن را دید دید آقا سوار بر اسب در یک نماد و هیئت بسیار زیبا لباس خوب یک نگاهی کرد آمد عرض کرد«إِنَّ فِيكَ كِبْراً»[6]. من در شما تکبر می بینم

باید توجه داشت هر که با عظمت و با ابهت بود نشانه تکبرش نیست. امام در جوابش چنین فرمود: اینکه در من می بینی عزت است این تکبر نیست«ان فیی عزه» این عزتاست .

عزت یا تکبر

فرق عزت با تکبر این است عزت را خدا می دهد تکبر را آدم خودش برای خودش ایجاد می کند متکبر خودبزرگ بین است عزیز خدا او را بزرگ کرده«مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا»[7].

این طرف پی به اشتباهش برد که عزت معنایش چیست؟ از این موارد زیاد داریم من فرصت نیست عرض کنم متعدد من دیدم گاهی حتی امیرالمومنین به او مراجعه می شد سوالات را ارجاع می داد به امام حسن می فرمود: از نور چشمم سوال کنید که صاحب تحف العقول در این کتاب ارزشمند حدیثی اش که در قرن چهارم نوشته شده ایشان یک سوال و جواب مفصلی را می آورد که امیرالمومنین پرسیده و امام حسن جواب داده پسرم جود و سخاوت چیست کرامت چیست بابا«أَفْضَلُ الْجُودِ الْعَطِيَّةُ قَبْلَ ذُلِّ السُّؤَالِ»[8].

کرامت این است که قبل از این که طرف طلب کند بروی شناسایی اش کنی کمکش کنی.

پسرم سداد چیست محکمی چیست بابا محکمی این است منکررابا معروف جواب دهی. « دَفْعُ الْمُنْكَرِ بِالْمَعْرُوفِ»[9].

پسرم غفلت چیست؟ بابا غفلت این است نزدیک مسجد باشی نماز را در مسجد نخوانی. پسرم مروت و جوانمردی چیست؟ یک سوال و جواب مفصلی است در تحف العقول.

این بحث مربوط به بعد علمی و بعد آموزشی زندگی امام حسن میشود.

بعد عاطفی و خانوادگی امام حسن

اما نکته دوم بعد عاطفی و بعد خانوادگی که بحث ما این روزها در بحث معاشرت است یکی دو نکته بگوییم و دیگر سلام بدهم چون ذکر مصیبت هم می خواهیم بکنیم بحث را جمع کنم

وجود مقدس امام حسن فوق العاده به پدر بزرگوارش به مادر بزرگوارش به جد بزرگوارش به برادران وخواهرانش احترام قائل می شد جوانان عزیز گفت من با مادرم سر یک بشقاب و سر یک کاسه غذا نمیخورم فاطمه زهرا سلام الله علیها پرسیدند چرا حسنم چرا عزیزم گفتند مادر میترسم نگاه شما به لقمه ای باشد نظر شما به لقمه ای باشد و من این لقمه را بردارم تا این حد یک وقت بی احترامی به شما نشود میترسم نگاه شما به بخشی از غذا باشد و من آن بخش را بردارم و استفاده کنم فرمود پسرم مانعی ندارد من به تو اجازه می دهم با اجازه مادر درروایت دارد با مادر سر یک کاسه غذا می خورد این احترامی است که برای وجود مقدس مادرش قائل بود همه ائمه این طور بودند من در روایت دیدم امام حسین هیچ گاه جلوی پای امام حسن راه نمی رفت هیچ گاه تا امام حسن سخن می گفت سخنش را قطع نمیکرد و صحبت نمی کرد هیچ گاه ندیدند قبل از امام حسن در یک جریانی موضع بگیرد و نظر دهد با اینکه می دانید همسن و سال بودند یک سال فاصله شان بود تقریبا چهل و هفت سال هم باهم بزرگ شدند دو برادر چهل و هفت سال باهم کنار هم بودند شب وروز در کوفه درمدینه بینشان جدایی نبود اما وقتی می نشیند کنار برادرش امام حسن تا نگاه می کند امام حسن می بیند اشک در چشمان امام حسین حلقه زده از مصیبت مسموم شدن امام حسن می فرماید برادرم «لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ»[10]. روزی به سختی روز تو نیست حسین جان همه گریه می کنند برای من اما تو گریه نکن برای من لا يوم کيومک ببین این احترام و عظمت و ابهتی است که امام حسن برای امام حسین امام حسین برای امام حسن مگر وقتی که بدنش را در قبر گذاشت نفرمود من غارت زده ام غارت زده آن نیست که مالش را می برند«و ليس حريب من اصيب بماله »[11]. غارت زده من هستم که با دست خودم برادرم را در قبر می گذارم آقایان برادران خواهران مگر تا زینبش وارد اتاق شد نفرمود ببرید این تشت را طبق بعضی از نقلها یا اجازه ندهید زینب ببیند چرا اینها اینقدر باهم مهربان بودند باهم صمیمی بودند.

هم اباالفضل العباس بوده امام حسن بوده امام حسین بوده همه باهم خاندان امیرالمومنین بودند یک مقدار یاد بگیریم احترام امام حسنی که چهل سال بعد از شهادت مادرش تا نگاهش به مغیره می افتد اشک می ریزد می گوید این خبیث مادرم را کتک زد «انت الذیضربت امی حتی ادميتها»[12]. این ها نکته دارد زندگی ما مادرانمان احترام دارند پدرانمان را احترام کنیم وقتی پدرش به شهادت رسید آمد بالای منبر بعد از شهادت فرمود مردم کسی دیشب از دنیا رفت که نه در گذشته نظیر داشت نه در آینده نظیر خواهد داشت کنار بستر پدر اشک می ریخت بابا کاش من می مردم و اینگونه تو را در این وضعیت نمی دیدم مگر زینب شب عاشورا به امام حسین عرض نکرد «ليت الموت اعدمنی الحياه»[13]. برادر کاش دعا می کردی زینب قبل از تو بمیرد و این حادثه را نبیند اینها نکته درونش است اینها تمام زندگی شان بر اساس این مبانی است به برادرمان به خواهرمان ماه رمضان است نیمه ماه شد سرازیر دارد می شود ماه فرصت ها زود می گذرد اگر کینه ای هست کدورتی هست رفع کنیم باهم صمیمی شویم برسیم به هم اینقدر ارزشی ندارد دنیا که ما در مصیبتها باهم مهربان شویم غالبا در مصیبتها باهم مهربان می شویم اینقدر ارزشی ندارد که برای هم مخصوصا برادر و خواهر و پدر را بزنیم اگر او رعایت نمی کند شما رعایت کنید از رو ببر کاری کن که شرمنده کنی و خودش بیاید در زندگی طبیعتا موازین اخلاقی را رعایت کند شخصیت امام حسن مجتبی علیه السلام تجسم حلم و جود و سخاوت و بردباری و شجاعت وعظمت بود شخصیتی بود که دشمنانش گفتند «عليه سيماءالانبياء و بهاء الملوک»[14]. چهره ات چهره پیامبر است چهره انبیاست عظمتت عظمت ملوک است.

مروان با آن خباثتش تشییع جنازه آمده بود زیر تشییع جنازه بدن را بگیرد و شرکت کند یک کسی گفت تو دیگر چرا؟ تو که اینقدر این آقا را زجر دادی آزار دادی گفت این آقا کوه حلم بود کوه بردباری بود وواقعا چنین بود آقایی که اینقدر مظلوم است در خانه خودش همسرش دشمنش است می داند می فرماید من نمی توانم قبل ازواقعه تصمیم بگیرم آقایی که در مقابلش بعضی دوستانش در مدینه به او جسارت می کردند آقا چرا صلح کردی؟ چرا جنگ نکردی؟ چرا پذیرفتی؟ در صورتی که خود رسول الله در تولد امام حسن طبق بعضی نقلها فرمود فرمود حسنم کاری می کند که خون مسلمانان را حفظ می کند وهمین هم شد این صلح مقدمه قیام عاشورا را فراهم کرد امروز منصوب به این شخصیت بزرگوار است

خدایا به عظمت امام حسن قسمت می دهیم همه ما را بر سر خان کرامت وجود و احسانش امروز مهمان بگردان خدایا به جود و سخاوت و عظمتش قسمت می دهیم همه فقرا همه کسانی که قرض دارند گرفتارند مستاجرند خدایا گرفتاریشان را به خان کرامت امام مجتبی مرتفع بگردان خدایا به همه ما در این روزها مخصوصا امروز که به عنوان کمک به فقرا اعلام شده خدایا به همه ما دست دهنده و بخشنده عنایت بفرما

[1] . البروج: ٣.

[2] . وسائل الشيعه، ج13، ص549.

[3] . بحارالانوار، ج43، ص345.

[4] . الأحزاب: ٤٥.

[5] . الأنعام: ١٢٤. «وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَن نُّؤْمِنَ حَتَّىٰ نُؤْتَىٰ مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِندَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ».

[6] . بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج 24 / ص305/ باب 67 جوامع تأويل ما أنزل فيهم عليهم السلام و نوادرها.

«كنز، كنز جامع الفوائد و تأويل الآيات الظاهرة مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ عَنْ أَبِي الْأَزْهَرِ عَنِ الزُّبَيْرِ بْنِ بَكَّارٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ قَالَ رَجُلٌ لِلْحَسَنِ ع إِنَّ فِيكَ كِبْراً فَقَالَ كَلَّا الْكِبْرُ لِلَّهِ وَحْدَهُ وَ لَكِنْ فِيَّ عِزَّةٌ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ ».

[7] . فاطر: ١٠. «مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُولَٰئِكَ هُوَ يَبُورُ».

[8] . عيون الحكم و المواعظ (لليثي) / ص111 / الفصل التاسع في وزن أفعل و يعبر عنه بألف التعظيم.

[9] . بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج 75 / ص101 / باب 19 مواعظ الحسن بن علي ع.

«ف، تحف العقول أَجْوِبَةُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع عَنْ مَسَائِلَ سَأَلَهُ عَنْهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع أَوْ غَيْرُهُ فِي مَعَانٍ مُخْتَلِفَةٍ قِيلَ لَهُ ع مَا الزُّهْدُ قَالَ الرَّغْبَةُ فِي التَّقْوَى وَ الزَّهَادَةُ فِي الدُّنْيَا قِيلَ فَمَا الْحِلْمُ قَالَ كَظْمُ الْغَيْظِ وَ مِلْكُ النَّفْسِ قِيلَ مَا السَّدَادُ قَالَ دَفْعُ الْمُنْكَرِ بِالْمَعْرُوفِ قِيلَ فَمَا الشَّرَفُ قَالَ اصْطِنَاعُ الْعَشِيرَةِ وَ حَمْلُ الْجَرِيرَةِ قِيلَ فَمَا النَّجْدَةُ قَالَ الذَّبُّ عَنِ الْجَارِ وَ الصَّبْرُ فِي الْمَوَاطِنِ وَ الْإِقْدَامُ عِنْدَ الْكَرِيهَةِ قِيلَ فَمَا الْمَجْدُ قَالَ أَنْ تُعْطِيَ فِي الْغُرْمِ وَ أَنْ تَعْفُوَ عَنِ الْجُرْمِ قِيلَ فَمَا الْمُرُوَّةُ قَالَ حِفْظُ الدِّينِ وَ إِعْزَازُ النَّفْسِ وَ لِينُ الْكَنَفِ وَ تَعَهُّدُ الصَّنِيعَةِ وَ أَدَاءُ الْحُقُوقِ وَ التَّحَبُّبُ إِلَى النَّاسِ قِيلَ فَمَا الْكَرَمُ قَالَ الِابْتِدَاءُ بِالْعَطِيَّةِ قَبْلَ ».

[10] . الأمالي( للصدوق) / النص / ص116 / المجلس الرابع و العشرون.

«الْحَسَنِ ع فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ بَكَى فَقَالَ لَهُ مَا يُبْكِيكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قَالَ أَبْكِي لِمَا يُصْنَعُ بِكَ فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ ع إِنَّ الَّذِي يُؤْتَى إِلَيَّ سَمٌّ يُدَسُّ إِلَيَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَكِنْ لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَزْدَلِفُ إِلَيْكَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ ص وَ يَنْتَحِلُونَ دِينَ الْإِسْلَامِ فَيَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِكَ وَ سَفْكِ دَمِكَ وَ انْتِهَاكِ حُرْمَتِكَ وَ سَبْيِ ذَرَارِيِّكَ وَ نِسَائِكَ وَ انْتِهَابِ ثَقَلِكَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِي أُمَيَّةَ اللَّعْنَةُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ يَبْكِي عَلَيْكَ كُلُّ شَيْ ءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ فِي الْفَلَوَاتِ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَار»

[11] . تسلية المجالس و زينة المجالس (مقتل الحسين عليه السلام) / ج 2 / ص65 / أبيات للحسين عليه السلام في رثاء أخيه الحسن عليه السلام.

و ليس حريب من اصيب بماله

[12] . بحارالانوار، ج44، ص81.

[13] . بحارالانوار، ج45، ص2.

[14] . بحارالانوار، ج43، ص338.

ارسال نظر