شخصيت امام خميني (ره) از نگاه بزرگان

۱۴۰۱/۰۳/۱۱ ۱۷:۰۷:۵۴

سلام خدا بر روح خدا که با ستيز و پيکار بي امان با دشمنان اسلام تمامي معادلات سياسي آنان را در هم شکست و بر بزرگترين قدرتهاي استعماري جهان پيروز گرديد...

شخصيت امام خميني (ره) از نگاه بزرگان

حضرت آية الله العظمي اراکي (ره):

سلام و صلوات خدا بر روح بزرگ مردي که: با مجاهدات بزرگ و فداکاري ها و رهبري هاي قاطع خود اسلام را در عالم اسلام زنده کرد و نداي تکبير و توحيد را به گوش جهانيان رساند و مجد و عظمت مسلمانان را به آنها باز گردانيدو فريادکوبنده اش دل هاي مستکبران ابرقدرت را به لرزه درآورد.[1]

حضرت آية الله العظمي گلپايگاني (ره):

سلام خدا بر روح خدا که: با ستيز و پيکار بي امان با دشمنان اسلام تمامي معادلات سياسي آنان را در هم شکست و بر بزرگترين قدرتهاي استعماري جهان پيروز گرديد.[2]

حضرت آية الله العظمي مرعشي نجفي (ره):

صلوات و سلام بر امام مسلمين: که مقاومت ايشان در راه هدف و در مقابل ظلم و ستم و فراخواني امت اسلامي به خدا و رسول (ص) جبهه کفر و شرک را به واکنش واداشت و بدين سان استکبار با تمام قدرت و توان عليه آن بزرگوار به توطئه برخاست.[3]

حضرت آية الله العظمي بهاءالديني (ره):

خميني کبير در نگاه مؤمنان با بصيرت و عالمان رباني، تجلي گر تداوم دعوت انبيا و استمرار حضور محمد (ص) و برپايي حکومت الهي در زمين بوده است.[4]

حضرت آية الله مصباح يزدي:

در ميان پيروان پيامبر اکرم (ص) طي چهارده قرن که از تاريخ اسلام گذشته است کمتر کسي را مي توان پيدا کرد که تأثير جامعي چون (ايشان) از خود برجاي گذاشته باشد. [5]

آية الله شهيد سيد محمد باقر صدر:

در حقيقت، امام خميني يکي از بزرگترين نايبان امام معصوم (ع) بود.[6]

حضرت آية الله جوادي آملي:

ايمان و علم و اخلاص و صداقت و مجاهدت و شجاعت غيرت و عظمت و نورانيت و... منحصر به فردشان همگان را براين باور استوار ساخته است که، ديگران را نمي شود با امام خميني مقايسه کرد.[7]

حضرت آية الله اشرفي اصفهاني:

بايد اعتراف نماييم در جامعيت بين ابعاد عظيم شخصيتي در زمان غيبت کسي را مانند امام امت نديده ايم.[8]

حضرت آية الله اشرفي اصفهاني:

امام جداً مصداق انسان کامل بودند شايد در طول تاريخ روحانيت تشيع و جهان اسلام نتوانيم نظير و بديلي براي ايشان پيدا کنيم.[9]

حضرت آية الله فاضل لنکراني:

چهره نوراني و طمأنينه دائمي ايشان همواره نگاه عميق هر بيننده اي را به خود فرا مي خواند قيافه آرام و آراسته و حرکات و سکنات موزون و حساب شده و متناسب نگاه هاي نافذ و منظم و به موقع حرکات (وزين) دست ها و سر و گردن در موقع نشست و برخاست سخن گفتن آرام و شمرده و وقار زايد الوصف در وقت راه رفتن[10] که حاکي از روح بلند ايشان بود بر جذابيت بي بديل ايشان افزوده بود.

مرحوم علي دواني (ره):

امام از مصاديق بارز کساني بودند که مشمول اين حديث شريف قرار مي گيرند: يحزنون لحزننا و يفرحون لفرحنا.[11]

آية الله علامه محمد تقي جعفري (ره):

در چهره يک حاکم و زمامدار و رهبر امام بزرگوار مردي هوشيار و با شهامت و با تدبير و با ابتکار و دريا دل بود امواج سهمگين در مقابل او چيز کم اهميتي محسوب مي شدند و هيچ حادثه سنگيني نبود که بتواند او را شکست دهد و او از همه اين حوادث قوي تر و بزرگ تر بود.[12]

رهبر معظم انقلاب اسلامي:

در حقيقت امام کبير ما با قيام الهي خود جان ها را حيات بخشيد... و در پرتو احياي جان علوم الهي را احيا کرد و خداوند سبحان نيز همواره با امداد غيبي او را تأييد نمود. امام راحل قرآن مهجور را مشهور و سنت مستور را سنت مشهور و دين مهجور را دين مأنوس کرد.[13]

امام از نگاه يک خبرنگار غربي (آمريکايي)

روبين وود زورث در تشريح جريان ملاقات خود با امام (ره) در جماران مي نويسد:

... . زماني که امام خميني از در وارد مي شد احساس مي کردم که از لا به لاي آن گردبادي از نيروي معنوي وزيدن گرفت. گويا در وراي آن عباي قهوه اي عمامه مشکي و ريش سفيد روح زندگي جريان داشت؛ به طوري که همه بينندگان را محو تماشاي خود کرد در آن هنگام حس کردم که با حضور او همه ما کوچک شده ايم و گويا در سالن کسي جز او باقي نمانده است.

زماني که بر روي صندلي خود نشست احساس کردم که نيرويي از وجودش ساطع مي شود نيرويي بسان يک گردباد که اگر با دقت نگاه مي کردي در مي يافتي که نوعي آرامش مطلق در درون آن نهفته است چرا که (امام) خميني (ره) بسيار جدي و استوار و مسلط بود.

... کمترين چيزي که مي توانم بگويم اين است که گويا او يکي از انبياي گذشته است و يا اين که او موساي اسلام است و آمده تا فرعون کافر را از سرزمي خود براند.[14]

صداي امام خميني براي مردم ايران حکم صداي خدا را داشت[15] در نظر ميليون ها انسان موحد: او دست خدا بر روي زمين[16] و هديه آسماني و ملکوتي براي خاکيان بود. [17]

گويي شخصيتي از شخصيت هاي آزمون بزرگ صدر اسلام (فتنه الکبري) با معجزه اي به دنيا بازگشته تا پس از پيروزي امويان و به خون غلتيدن شهيدان اهل بيت (ع) سپاه علي (ع) را رهبري کند. [18]

اعتراف بيگانگان به عظمت امام خميني (ره)

شخصيت امام علاوه بر انگيختن تحسين جهانيان دشمنان امام و انقلاب را هم بر آن داشت تا از ويژگي هاي خيره کننده او سخن به ميان آورند. الفضل ما شهدت به الاعداء[19] تا آن جا که برخي از کارگزاران شيطان بزرگ نيز با تسليم در برابر عظمت امام (ره) در اعتراف به آن اظهار داشتند:

آية الله روح الله خميني رهبر 79 ساله ايران را نمي شود با زير فشار گذاشتن تضعيف کرد و نمي شود او را به تغيير و تبديل وظيفه اي که به نظر او از جانب خداوند به وي محول شده است وادار کرد. [20]

ترديدي نمي باشد که ايشان يکي از مردان بزرگ تاريخ در اين قرن بود کمتر کسي را امروز مي توان يافت که از جاذبه و نفوذي همانند آن چه که نه تنها در ايران بلکه در جهان داشت برخوردار باشد و توجه قدرتهاي بزرگ را تا اين حد به خود معطوف دارد.[21]

آية الله خميني غرب را با بحران جدي برنامه ريزي مواجه کرد تصميمات او آن چنان رعد آسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامه ريزي را از سياست مداران و نظريه پردازان سياسي مي گرفت.

هيچ کس نمي توانست تصميمات او را از پيش حدس بزند او با معيارهاي ديگري غير از معيارهاي شناخته شده در دنيا سخن مي گفت و عمل مي کرد. گويي از جاي ديگر الهام مي گرفت دشمني آية الله خميني با غرب برگرفته از تعاليم الهي او بود او در دشمني خود نيز خلوص نيت داشت.[22]

امام خميني مردي بود که توده ها را با کلام خود مسحور کرد وي به زبان مردم عادي سخن مي گفت و به طرفداران فقير و محروم خود اعتماد به نفس مي بخشيد. اين احساس آنها را قادر ساخت تا هر کسي را که سر راهشان بايستد از بين ببرند وي به مردم نشان داد که حتي مي توان در برابر قدرتهايي مثل آمريکا ايستاد و نهراسيد.[23]

روزنامه هرالدتريبون هم که روزنامه جهاني استکبار آمريکاست درباره امام لب به اعتراف گشوده نوشت:

آية الله خميني (ره) انقلابي خستگي ناپذيري بود که تا آخرين لحظه حيات به آرزوي خود براي پي ريزي يک جامعه اسلامي و حکومت اسلامي در ايران وفادار ماند. آية الله خميني در آن چه براي سرزمين باستاني اش مي خواست لحظه اي درنگ نکرد. وي خود را مأمور مي دانست که مي بايد ايران را از آن چه فساد و انحطاط غرب مي ديد پاک کند و خلوص اسلامي را به ملت باز گرداند.[24]

[1] . حضرت آية الله العظمي اراکي (ره) روزنامه رسالت 12/3/78 ويژه نامه پرتويي از خورشيد.

[2] . حضرت آية الله گلپايگاني (ره) همان.

[3] . حضرت آية الله العظمي مرعشي نجفي (ره) همان .

[4] . حضرت آية الله العظمي بهاءالديني (ره) همان.

[5] . حضرت آية الله مصباح يزدي. مصاحبه با پرفسور لنس با ايشان با ايشان مجله معرفت ش 31 نشر اسراء بهار 78.

[6] . آية الله شهيد سيد محمد باقر صدر همان.

[7] . حضرت آية الله جوادي آملي . کتاب بنيان مرصوص امام خميني ص 6 نشر اسراء 78 چاپ دوم.

[8] . حضرت آية الله اشرفي اصفهاني ويژه نامه رسالت 12/3/78

[9] . حضرت آية الله اشرفي اصفهاني ويژه نامه رسالت 12/3/78

[10] . حضرت آية الله فاضل لنکراني همان

[11] . امام خميني در آئينه خاطره ها حجت الاسلام و المسلمين علي دواني.

[12] . آية الله علامه محمد تقي جعفري ويژه نامه روزنامه رسالت / همان (شيعيان واقعي ما در آنچه اندوه ما است اندوهگين و در آنچه سرور ما است مسرور مي باشند.)

[13] . رهبر معظم انقلاب اسلامي خطبه هاي نماز جمعه 14/3/78

[14] . حضرت آية الله جوادي آملي بنيان مرصوص امام خميني (ره) ص 31.

[15] . روبين وود زورث کاريس زيباترين تجربه من ترجمه خديجه مصطفوي ص 31 و 32 و 36.

[16] . شبکه تلويزيوني ايتاليا در گزارش ويژه اي به مناسبت ارتحال امام (ره) (روزنامه اطلاعات 11/4/68)

[17] . کشيش يوناني موستاکيس نشريهzavartra چاپ مسکو (کيهان هوايي 25/8/73)

[18] . محمد حسنين هيکل نويسنده و روزنامه نگار معروف جهان عرب (روزنامه مصري الاهرام 17/3/68)

[19] . محمد حسنين هيکل مدافع آية الله ص 8 .

[20] . فضيلت آن است که دشمان به آن گواهي دهند و اقرار نمايند.

[21] . فاينشنال تايمز چاپ لندن دهم نوامبر 1979

[22] . هنري پراکت کاردار سياسي و نظامي سفارت آمريکا در ايران (72 ــ 1978) و مسئول دفتر ايران در وزارت امور خارجه اين کشور (78 ــ 1980) فصل نامه حضور خرداد 73.

[23] . هنري کسينجر مشاور رئيس جمهوري آمريکا در دهه 70 ميلادي مجله سروش 20/11/80.

[24] . مصاحبه پروفسور حميد مولانا فصل نامه حضور ش 29 پاييز 78.

منبع:Imam-khomeini.com