زمزمه‌های ملتمسانه پشت پنجره فولاد/ روایتی از حاجات زائران در روز میلاد شمس‌الشموس(ع)

۱۳۹۹/۰۴/۱۴ ۱۰:۵۵:۱۸

بعید است زائر حرم امام رضا(ع) باشی و حاجتت و نگاهت را به پنجره فولاد گره نزنی؛ از دیرباز هر زائر و مجاوری که به حرم رضوی مشرف می‌شد، شتابان خودش را به صحن انقلاب می‌رساند...

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی لبیک به نقل از آستان نیوز، بعید است زائر حرم امام رضا(ع) باشی و حاجتت و نگاهت را به پنجره فولاد گره نزنی؛ از دیرباز هر زائر و مجاوری که به حرم رضوی مشرف می‌شد، شتابان خودش را به صحن انقلاب می‌رساند و دستش را به پنجره فولاد متبرک و چشمش را به مشبک‌های طلایی‌اش گره می‌زد و زیر لب نجوا می‌کرد.

نجواهایی که هرکدام حاکی از حال دلی بود و حاجتی می‌خواست؛ زائران دستان خالی را در پنجره فولاد گره می‌زنند و با دستان پر و دل قرص از حرم خارج می‌شدند؛ حال و هوای پنجره فولاد اما در این روزهای میلاد امام رضا(ع) نیز روایت خاص خود را دارد؛ در این روزها که رواق‌های حرم منور رضوی همچنان به روی زائرانش بسته است؛ پنجره فولاد حضرت قبله‌گاه تمام حاجات و آمال و آرزوهای زائرانش شده....

سخت است در روز و شب میلاد از زائران بپرسی خواسته‌ آنان از حضرت چه بوده و چه زمزمه‌ای پشت پنجره فولاد زیر لب می‌گفتند؛ زمزمه‌ها حال دل است و مختص هر زائر؛ اما اشک که بر چشم جاری می‌شود حال دل را هم بیان می‌کند و زائران راحت‌تر هم‌کلام می‌شوند.

با یکی از زائران حضرت که دقایقی است به پنجره فولاد متوسل شده هم‌کلام می‌شوم؛ می‌گوید: هیچ نخواستم و نمی‌خواهم جز اینکه شر این ویروس منحوس از جامعه مسلمین بریده شود؛ امام رضا(ع) را به عزت و کرمش قسم دادم که نزد پروردگار شفاعت کند تا این ویروس از جامعه ما رخت بربندد.

این زائر حضرت ادامه می‌دهد: دلمان برای دیدن ضریح حضرت رضا(ع) پر کشیده و امیدواریم هرچه زودتر چشممان به ضریح منور و متبرک حضرت روشن شود.

زائر دیگری نیز با چشمان اشک‌بار از پنجره فولاد جدا می‌شود؛ وقتی به سمتش می‌روم همچنان زیر لب زمزمه می‌کند؛ زمزمه‌هایی که بخش زیادی از آن‌ها را حتماً با آقا در میان گذاشته اما همچنان ادامه دارد زیرا می‌داند که حرم یعنی امام رضا(ع) و صحن و رواق و پنجره فولاد نیز یعنی امام رضا(ع) و اصلاً هرکجا که ذکر رضا رضا بگوید همان‌جا حرم است و نیاز نیست حتماً خودش را تا پشت پنجره فولاد برساند.

این زائر امام رضا(ع) می‌گوید: این روزها حرم رضوی شور و شوق زیادی دارد هرچند که به‌واسطه این ویروس منحوس، جمعیت سال‌های قبل در حرم رضوی نیست اما ذره‌ای از ارادت زائران به این خاندان کم نشده و دوچندان گشته است.

می‌گوید: از حضرت خواستم سال آینده در روز میلادشان حرم رضوی جا برای سوزن انداختن هم نباشد؛ ایشان را به اعتبار و عزتشان قسم دادم و امام رئوف هیچ‌کس را دست‌خالی از حرمش راهی نمی‌کند.

زائران با رعایت تمامی نکات بهداشتی و پروتکل‌ها خودشان را به پنجره فولاد می‌رسانند؛ زمزمه و نجوا و اشک چشمی سر می‌دهند و بلافاصله جای خود را به سایر زائران می‌دهند؛ نظم چشم‌نوازی با مشارکت خادمان بارگاه رضوی در این گوشه از صحن انقلاب اسلامی رقم خورده است.

زائر دیگری می‌گوید: سلامتی بزرگ‌ترین نعمت الهی است؛ از حضرت خواستم تن سالم به ما عطا کند تا بتوانیم در راه اهل‌بیت(ع) قدم برداریم.

وی که هنرمند نیز است ادامه می‌دهد: حرم رضوی معدن ذوق و هنر است؛ هرگاه به بارگاه امام رضا(ع) مشرف می‌شوم معمولاً چند بیتی نیز شعر می‌گویم و این جوشش هم هدیه‌ای است که از امامم دارم.

با زائر دیگری هم‌کلام می‌شوم که به‌تازگی نجواهای خود را با حضرت پشت پنجره فولاد به پایان برده است. می‌گوید: امام رضا(ع) رئوف است؛ از لحظه‌ای که پا به حرمش می‌گذاری و سلام می‌دهی، حاجتت را متوجه می‌شوند و از همان هنگام سبک می‌شوی؛ انسان با امامش راحت است؛ اگر خواسته‌ای از فرد دیگری داشته باشی باید هزار بار آن را در دهان بچرخانی و شاید آخر هم نگویی اما با امام، با هر زبانی که می‌خواهی سخن می‌گویی و پرده‌ای وجود ندارد.

وی ادامه می‌دهد: زائر حضرت، حاجت ‌روا است و هر خواسته‌ای داشته باشد برآورده می‌شود؛ به جمعیت نگاه کنید که چه سبک‌بال از حرم حضرت خارج می‌شوند.

این زائر شیرین لهجه حضرت رضا(ع) خاطرنشان می‌کند: پشت پنجره فولاد برای مادرم دعا کردم و از حضرت سلامتی و عمر با عزت ایشان را خواستم؛ مهم‌تر هم اینکه حاجت تمام مسلمین این روزها این است که هرچه زودتر چشمشان به ضریح حضرت بیفتد و بتوانند به‌ راحتی آن را زیارت کنند.

وقتی از پنجره فولاد حضرت دور می‌شوم همچنان سیل زیادی از جمعیت هستند که در انتظارند تا خود را به پنجره فولاد برسانند؛ چه زیباست این نظم و نجوا؛ جمعیت دقایقی منتظر می‌مانند و سپس به پنجره فولاد نزدیک و متوسل می‌شوند؛ چه راز و نیازهایی که در این گوشه از حرم حضرت در جریان است...