اینجا بقیع است!/ به مناسبت هشتم شوال سالروز تخریب بارگاه ملکوتی ائمه بقیع

۱۳۹۹/۰۳/۱۰ ۱۳:۳۸:۴۳

بقیع به معنای زمین وسیعی است که دارای انواع درختان باشد؛ لذا آن را جنه البقیع [باغستان بقیع] نیز گویند. برخی بقیع را از بقعه گرفته اند؛ زیرا قبور آن بقعه دارند.

بقیع به معنای زمین وسیعی است که دارای انواع درختان باشد؛ لذا آن را جنه البقیع [باغستان بقیع] نیز گویند. برخی بقیع را از بقعه گرفته اند؛ زیرا قبور آن بقعه دارند. بقیع را از آن رو «بقیع الغرقد» نامیده اند که نوعی درخت خاردار در آنجا می روییده و نامش «غرقد» بوده است.


در ابتدا این مکان قبرستان مردم یثرب بود و قبل از اسلام اموات خود را در آن به خاک می سپردند. پس از اسلام، تنها به دفن اموات مسلمانان اختصاص یافت.

مردم مدینه که از قبل اجساد درگذشتگان خود را در نقاط مختلف و در دو گورستان عمومی به نام گورستان «بنی حرام» و «بنی سالم» و گاهی در داخل منازل خود دفن می کردند، با رسمیت یافتن بقیع به مناسبت دفن جسد عثمان بن مظعون و ابراهیم فرزند رسول خدا(ص)، مردم به ویژه صحابه به آنجا توجه کردند.

بدین وسیله صحابه و یاران رسول خدا(ص) به تدریج خارها و ریشه درخت های موجود در بقیع را قطع و اموات خود را آنجا دفن کردند. در آن زمان مردم مدینه اموات خود را داخل خانه دفن می کردند و در میان این خانه ها تنها خانه عقیل بن ابی طالب بود که مورد توجه پیامبر(ص) و افراد سرشناس قرارگرفت. این خانه گرچه از نظر ساختمانی یک خانه مسکونی و منتسب به عقیل بن ابی طالب بود، اما در عین حال به آرامگاه خصوصی و خانوادگی اقوام و فرزندان رسول خدا تبدیل شد.

اولین کسی که در داخل آن دفن شد، فاطمه بنت اسد و پس از آن عباس عموی پیامبر بود. پس از آنها پیکر پاک و مطهر چهارتن از ائمه هدی(ع) در این بیت به خاک سپرده شدند. این خانه در زمان پیامبر(ص) و شاید مدتی بعد از آن در ابتدای بقیع بوده است. پیامبر(ص) در جایی نزدیک به آن می ایستاد و به اهل قبور سلام می داد و دیگران نیز به پیروی از آن حضرت، همان جا می ایستادند و به دفن شدگان بقیع احترام می کردند.

البته هاشمیان به تناسب ارتباطشان با همدیگر و انتسابشان به رسول خدا«ص» در یک نقطه معین و جایگاه مخصوص و در کنار هم دفن شده اند. به طور مثال قبور ائمه چهارگانه با قبر عباس و فاطمه بنت اسد در یک نقطه و در کنار هم و همسران پیامبر(ص) در یک نقطه معین و رقیه و ام کلثوم دختران پیامبر در کنار هم دفن شده اند. در مجموع این بخش به نام «مقابر بنی هاشم» معروف شده است. ساخت بنا بر قبور

از عصر رسول خدا(ص) هر قبیله ای تلاش می کرد برای حفظ قبور علما و صحابه خود بنا و بقعه ای هر چند کوچک بسازند. این روند ادامه داشت تا اینکه برای حفظ قبر عباس بن عبدالمطلب بنایی روی آن ساختند. از آنجا که قبر عباس در کنار قبر چهار امام و فاطمه بنت اسد بود، بقعه یاد شده یکجا بر روی همه آنها بنا شد.


حرم، گنبد و ضریح های بقیع


گنبد و بارگاه حرم ائمه بقیع که از استحکام بسیار بالایی برخوردار بود و به مدت هشتصد سال آسمان مدینه به نور آن منور بود به دستور مجدالملک ابوالفضل اسعد بن محمد ابن موسی البراوستانی القمی وزیر برکیارق از سلاطین سلجوقی ساخته شده است. تاریخ نگاران زمان اتمام ساختمان و بنای گنبد را در اواخر قرن پنجم به ثبت رسانده اند.

اولین ضریح

تاریخ تقریبی ساخت اولین ضریح همزمان با ایجاد بقعه ائمه بقیع، در نیمه دوّم قرن پنجم هجری بود و به دستور مجدالملک ساخته شد.

ضریح دوم

این ضریح مسلماً پس از قرن دهم ساخته شده، ولی متأسفانه از تاریخ و همچنین از مشخصات سازنده آن هیچ اثری به دست نیامده است.


ضریح سوم

در اصفهان ضریح دیگری از فولاد برای قبور ائمه بقیع به صورتی ظریف و زیبا ساخته شد که در قسمت های بالای آن اسمای حسنا با آب طلا و خط زیبا ترسیم شده بودند. این ضریح پس از جلب موافقت دولت عثمانی به وسیله دولت ایران و انتقال آن به جدّه، روی ضریح قبلی نصب شد.


ویژگی های حرم ائمه بقیع قبل از تخریب

قبر نورانی این چهار امام، در بقعه بزرگی قرار داشت که به طور هشت ضلعی ساخته و داخل گنبد آن سفیدکاری شده بود. این قبّه دو در داشت که یکی از آنها هر روز برای زیارت باز می شد. دور بقیع نیز حصاری بود که دو در داشت. یکی از این دو روبروی بقعه ائمه(ع) و دیگری روبروی در ورودی شهر مدینه قرار داشت.

حرم شریف بقیع مانند سایر حرم ها دارای خادم، کفش دار و زیارتنامه خوان های متعدد و همچنین دارای ضریح، روپوش، چلچراغ، شمعدان و فرش بود؛ اما بر خلاف حرم سایر ائمه، بقیع صحن و سرا نداشت. برای حفظ حرم بقیع با این خصوصیات در طول اعصار مختلف بارها تعمیر صورت گرفت تا اینکه در سال های ۱۲۲۱ و ۱۳۴۴ق، توسط وهابی ها تخریب شد که شرح آن خواهد آمد.



تخریب بقیع در ادوار تاریخ


مروان بن حکم نخستین کسی بود که به برداشتن سنگ قبر اولین مدفون بقیع یعنی «عثمان بن مظعون» اقدام کرد. این سنگ قبر با دست مبارک پیامبر«ص نهاده شده بود. براین اساس می توان او را جزو اولین کسانی به حساب آورد که قصد تخریب بقیع قبر ائمه(ع) را داشته اند.


وهابیان، بار نخست در سال ۱۲۲۱ ه. ق. بخشی از بناهای قبرستان بقیع را ویران کردند، آنان پس از طرد شدن از سرزمین حجاز به وسیله نیروهای عثمانی، تجدید قوا کردند و با تکمیل سلطه خود بر حجاز، در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ ه. ق. تمام این بناها و گنبدها و آثار را ویران کردند و اموال و اشیاء گران قیمت موجود در این اماکن را به تاراج بردند و نه تنها در مدینه، بلکه در هر جا گنبد و بارگاه و زیارتگاهی بود، ویران کردند.


چهره بقیع پس از تخریب

علامه محسن امین در مقدمه خود در کشف الارتیاب در این باره می نویسد: «آنها پس از تخریب قبور ائمه و بزرگان مسلمین و هم سطح کردن قبور آنان با زمین، این مکان ها را محل رفت و آمد، ریختن کثافات و سرگین چهار پایان و سگ ها و محل استراحت آنها و انواع اهانت های دیگر قرار دادند.»

همچنین یکی از جهانگردان غربی به نام مستر ریتر که به فاصله کوتاهی از ویرانی این حرم و سایر مقابر و حرم ها، بقیع را دیده، ویرانی آنجا را چنین ترسیم کرده است:

«چون وارد بقیع شدم، آنجا را همانند شهری دیدم که زلزله شدیدی در آن به وقوع پیوسته و آن را به ویرانه ای مبدّل ساخته است؛ زیرا در جای جای بقیع به جز قطعات سنگ و کلوخ به هم ریخته و خاک ها و زباله های روی هم انباشته و تیرهای چوب کهنه و شیشه های درهم شکسته و آجرها و سیمان های تکه تکه شده، چیز دیگری نمی توان دید. فقط در بعضی از رهگذرهای تنگ این قبرستان از میان این زباله ها راه باریکی برای عابرین باز کرده اند.

و اما آنچه در کنار دیوار غربی بقیع دیدم، تلّی بود از تیرهای قدیمی و تخته های کهنه و سنگ ها و قطعات آهن روی هم انباشته که اینها بخشی از زباله ها و بقایای مصالح ساختمان های ویران شده بودند. این ویرانی ها و خرابی ها نه در اثر وقوع زلزله و یا حادثه طبیعی، بلکه با عزم و اراده انسان ها به وجود آمده و همه آن گنبد و بارگاه های زیبا و سفید رنگ که نشانه قبور فرزندان و یاران پیامبر اسلام بود، با خاک یکسان گردیده اند».


واکنش مسلمانان پس از تخریب


خبر هتک حرمت مقابر ائمه و نام آوران تاریخ صدر اسلام موجی از نگرانی و نفرت را در بین مسلمانان جهان به وجود آورد. هنگامی که این خبر در ایران انعکاس یافت، علما دست به تشکیل مجالس مشورتی زدند و در مجلس شورای مّی نیز مذاکراتی صورت گرفت. در روز هشتم شهریور، مطابق با دهم صفرالمظفّر همان سال مدرس در مجلس شورای ملی سخنرانی و دولت نیز روز شانزدهم صفر را تعطیل کرد. مراجع، علما و حوزه های علمیه نیز با ارسال نامه و مخابره تلگراف، خواستار برخورد قاطع با عوامل تخریب قبور اماکن متبرکه شدند.

سلمانان مناطق دیگر نیز با ارسال تلگراف انزجار خود را از این عمل ننگین اعلام کردند و بر حفظ و حراست این اماکن مقدس تأکید ورزیدند. در ایران کمیسیونی با عنوان «کمیسیون دفاع از حرمین شریفین»، تشکیل شد؛ ولی ترور نا فرجام مدرس در تاریخ ۷/ ۸/ ۱۳۰۵ش، باعث شد که از فعالیت های کمیسیون کاسته شود.

در فروردین سال ۱۳۰۹ ه. ش. حبیب اللَّه هویدا که از بهائیان شناخته شده بود با سمت کاردار و به عنوان یکی از دو نماینده ایران برای بررسی وضعیت بقیع و دیگر اماکن تخریب شده در رأس هیئتی عازم جده شد؛ اما او این حادثه مهم را بسیار کمرنگ تلقی و عملکرد مفسدین را به نوعی تبرئه کرد. همه این عوامل دست به دست هم دادند تا هویدا گزارشات ضد و نقیضی را برای دولت ایران ارسال کند. خیانت هویدا باعث شد تلاش های ایران بی نتیجه بماند.

سفرا و وزرای خارجه بعد از آن نیز با قوّت و ضعف تلاش های گذشتگان را دنبال کردند. تا آنکه بالاخره در سال ۱۳۳۳ ه. ش، بر اثر فشار مراجع دینی و اقدامات سیاسی، به دستور سعود بن عبد العزیز گذرگاه هایی از سیمان ساختند تا آمد و شد زائران را آسان کند. همچنین در زمان فیصل بن عبدالعزیز در بزرگی برای بقیع تهیه و نصب و با تلاش شهردار مدینه، دیواری نیز در اطراف مقبره حمزه ساخته و پنجره های مشبکی در دیوارهای جنوبی آن نصب شد.


(برگرفته از سایت حوزه.hawzah.net ، مقاله علل و چگونگی تخریب بارگاه ائمه بقیع(ع) )

ارسال نظر