۱۳۹۸/۱۱/۲۸ ۱۳:۱۸:۳۸
چه خاطرات لطیفی در این حرم دارم
چه ارتفاع رفیعی در این حرم دارم
دلی که خسته شده از هوای آلوده
نشسته تا که بریزد دوباره شالوده
اگر که از سر رحمت به قلب من نظری...
همان کنی دل من را که ذره را نظری...
امیر عالم امکان امیر ملک وجود
تمام هستی زهرا امام بخشش و جود
منم گدای تو و پادشاه عالم تو
کجا بروم من بغیر خانه تو
خوشا به حال گدایی که در نماز آمد
همان که در وسطش وحی انما ... آمد
*
باران به نجف چه شور و حالی دارد
ایوان نجف عجب صفایی دارد
هم دیده و دل هر دو به هنگام وداع
مانند نجف ابر بهاری دارد
وداع بارانی با نجف- ۷ فروردین ۹۵
سجاد جلائی فر - کاروان میثم تمار