گفتگویی متفاوت با زائر عتبات دانشگاهیان؛
دانشجویی که مداح هم کاروانی هایش شد/ امام حسین(ع) آغوشش را برایم باز کرد

۱۳۹۸/۱۱/۲۳ ۱۳:۱۷:۳۳

در سفر عتبات دانشگاهیان مداح هم کاروانی هایش شد تا در لحظات ناب معنوی آنها شریک باشد.به جوان های هم سن خودش توصیه می کند که به زیارت عتبات بروند چون به نظر او بهترین سفر روی کره زمین،سفر به کربلاست.

علیرضا فیاضی، دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات است. در حال حاضر پروژه پایان نامه خود را با یک کار تحقیقاتی در انستیتو پاستور ایران آغاز کرده و مشغول تحقیقات علمی است. برای اولین بار در شهریور سال جاری مسافر کربلا شده است.تجربه های شنیدنی از سفرش دارد.چند سالی است که محبت خود را به اهل بیت(علیهم السلام) با مداحی به حضرات معصومین(ع) نشان می دهد. در سفر عتبات دانشگاهیان مداح هم کاروانی هایش شد تا در لحظات ناب معنوی آنها شریک باشد.به جوان های هم سن و سال خودش توصیه می کند که به زیارت عتبات بروند چون به نظر او بهترین سفر روی کره زمین،سفر به کربلاست.

از چه طریقی با ستاد عمره و عتبات دانشگاهیان آشنا شدید؟

دو سه سالی بود که ثبت نام می کردم و اسمم در نمی آمد.هر سال ایمیل فراخوان ثبت نام از ستاد به دستم می رسید. امسال از طریق زیرنویس در برنامه های سیما از زمان ثبت نام اطلاع پیدا کردم.اصلش اطلاع رسانی ستاد از طریق پیامک یا ایمیل بود .دو دوره قبل ثبت نام کردم، پذیرفته نشدم و بار سوم زائر کربلا شدم.

اولین بار بود که به زیارت عتبات می رفتید؟چه حسی داشتید؟

توصیف سفر عتبات، غیر قابل بیان است و به قولی «تا یار که را خواهد و میلش به که باشد».دو دوره ثبت نام کردم و انتخاب نشدم اما این بار حضرت ما را طلبید و قسمتم شد به این سفر بروم.اکثر افرادی که به این سفر می روند به این حرف اعتقاد دارند که هر گل یک بویی دارد.عتبات که می رویم هر کدام از حرمین حتی امامزاده ها حس و حال خاص خودش را دارد به طور کلی حسش قابل بیان نیست.

ویژگی ممتاز عتبات دانشگاهیان چه بود؟

ویژگی اصلی، یکدست بودن زائرین است همه قشر تحصیل کرده و دانشجو. به خصوص در این سفر دوستی های پایداری ایجاد می شود. افراد از یک قشر و یک فکر هستند، شاید بعضا اختلافات فکری هم باشد اما به رفاقت ها لطمه ای نمی زند.

اکثر زائرین سفر اولی هستند، این خود تلنگری می شود برای ادامه زندگی فرد.بحث مجوز خروج از کشور هم برای دانشجویان پسر از طریق ستاد پیگیری می شود که از نقاط مثبت این سفر است.

زیارت اماکن مقدس در عتبات به ویژه زیارت حضرت اباعبدالله(ع) چه تاثیری بر روی افراد می گذارد؟

قطعا از لحاظ معنوی تاثیر می گذارد .من در سفر دوستی داشتم که خیلی اهل نماز نبود، ولی در آن سفر متحول شد.سفر اولش هم بود، حتی خانوادگی هم خیلی معتقد و اهل نماز نبودند، اما در آن سفر کلا مسیر زندگی اش عوض شد، به نظر من تنها اثر معنوی زیارت ائمه(ع) باعث این تحول شد.

آیا این تاثیر معنوی مقطعی است یا ماندگار است؟

بستگی به خود شخص دارد، ائمه(ع) راهی را برای آدم باز می کنند که آن بستگی به لیاقت و ظرفیت افراد دارد که بتوانند گنج گرانبهایی که اهل بیت(ع) به آنها دادند را نگه دارند یا از دست بدهند. معمولا افراد قدر این حال معنوی را می دانند و آن را از دست نمی دهند.

تاثیر زیارت بر فضای فرهنگی دانشگاه ها را چگونه ارزیابی می کنید؟

قبل از اینکه عازم سفر بشوم خیلی از دوستانم می گفتند بیکاری! چرا هزینه می کنی که عتبات بروی؟! من به آنها گفتم اعتقاد من این است و من تا به حال به این سفر نرفته ام.وقتی برگشتم کمی با آنها صحبت کردم، آنها هم علاقمند شدند. غیر از آنکه خودمان در مورد آن فضا صحبت کنیم و بخشی از آن را به دانشجویانی که اهل این زیارت نیستند منتقل کنیم،حس و حالی که ائمه(ع) در گفتار ما قرار می دهند کلام را تاثیر گذار می کند.

اثرات سفر کربلا را چطور در خانواده نشر دادید؟

شاید جالب باشد، اواخر شهریور و اوایل مهر به عتبات سفر کردم و من تا به حال مشرف نشده بودم. دو هفته بعد از بازگشت به ایران با مادرم به سفر اربعین مشرف شدیم، ایشان هم تا کنون اربعین کربلا نرفته بودند اما شور و شوق من باعث شد ایشان هم با من همراه شوند.

تاثیر گذارترین برنامه سفر خود را کدام برنامه می دانید؟

به نظر من همه برنامه های ستاد در نوع خودش خوب بود، به خصوص بعضی اماکن مذهبی که کاروان های عادی نمی بردند، مثلا زیارت جناب حر که به من خیلی لذت داد با اینکه بعضی دانشجویان نیامدند.در حرم امیرالمومنین(ع) هم علمایی که داخل حرم دفن بودند را به ما معرفی کردند شاید در کاروان های عادی این کار را نمی کنند.

به جز حرم امام حسين(ع)، يكي از مكان هاي زيارتي كه حال بنده را عوض كرد و روزشماري مي كنم براي زيارت مجدد آن، مسجد كوفه و حرم جناب مسلم ابن عقيل بود،حس غربتي كه حتي با وجود زوار، هيچ جاي ديگری نبود.

از مدیر کاروان شما شنیدم که برای کاروان مداحی می کردید آیا مداحی را قبل از سفر هم انجام می دادید یا در عتبات شکل گرفت؟

چند سالی هست که این سعادت را اهل بیت(ع) به من عنایت کردند که به ایشان خدمت کنم و خداوند را بابت این نعمت شکر می کنم .در این سفر دیدم جاهایی نیاز بود مثلا حرم امیرالمومنین(ع) زیارتنامه خواندم یا در مسجد کوفه یا مسیر نجف تا کربلا در ماشین که بودیم، یک مثنوی برای امام صادق (ع) و حضرت رقیه (س) خواندم. آن شعر را حفظ بودم، هم به خودم چسبید و هم حس کردم وقت زائرین را نگرفته ام.

به کربلا هم که رسیدیم در بین الحرمین، شب جمعه قبل از اینکه وارد حرم شویم، برای هم کاروانی هایم مداحی کردم، برای خودم خاطره شد.

عصر ساعت چهار و نیم همه مقابل باب قبله بودیم و مداح ستاد روضه خواندند. روحانی و مسئول کاروان به ما گفتند امشب به خاطر ازدحام شب جمعه داخل حرم نمی توانید بروید، اما من رفتم. وارد حرم شدم و با سیل جمعیت حرکت کردم. هنوز آن صحنه جلوی چشمم هست، انگار امام حسین(ع) آغوشش را برایم باز کرد. شب جمعه بود و حرم خیلی شلوغ بود، ولی راه برایم باز شد. حتی در حرم جایی برای نماز جماعت هم پیدا کردم.

روز آخر سفر بود.مسیر هتل طوری بود که باید از باب قبله بیرون می آمدیم.این باب خیلی حس خوبی داشت وقتی از آن سرازیری می روی و می خواهی از حرم بیرون بروی دلت نمی آید، چون هنوز حتی از خیابان هم ضریح پیداست. با چند نفر از دوستان بیرون می آمدیم، رفقای خوبی هم بودند و هنوز هم با آنها ارتباط دارم، به من گفتند بخوان! من هم این نوحه به ذهنم رسید که بخوانم. با هم چندتایی سینه زنی هم کردیم که خیلی به یادماندنی شد.

به سرازیری باب القبله

تو سرازیری قبرم آقا

منو تنها نگذار

به شلوغی شبهای جمعه

تو شلوغی قیامت جانا

منو تنها نگذار

منو تنها نگذار که من از تنهایی می ترسم

منو تنها نگذار که من از رسوایی می ترسم

می ترسم بخون برای من ذکر لا تَخَف و لا تَحزن

لبیک یا ابی عبدالله

اگر الان بخواهید با امام حسین(ع) حرف بزنید به ایشان چه می گوئید؟

خیلی ساده به حضرت می گویم هر چه زودتر و هر چه بیشتر ما را بطلب تا بیائیم .هر چقدر ظرف خودمان را برای این سفر بیشتر کنیم، اهل بیت(ع) هم بیشتر ما را می طلبند، خواستن مهم است.

به جوان های هم سن و سال خود چه توصیه ای دارید؟

اعتقادم این است که یک سری اصلا امام حسین(ع) را نمی شناسند، یا از روی لجبازی نمی خواهند بشناسند. به نظر من خودِ اهل بیت(ع) باید به این ها نگاه کنند، تنها راهش همین است. به همه جوان ها هم می گویم این سفر را بروید چون با همه سفرهای کل عمرشان فرق می کند. بهترین سفری است که می توانند روی این کره خاکی بروند.

چون سفر اولی بودید، از حس و حالتان در نجف و سامرا هم برایمان بگوئید.

نمی توانم بگویم کدام شهر لذت معنوی بیشتری برایم داشت. اولین جایی که رفتیم نجف، حرم امیرالمومنین(ع) بود، نجف حال دیگری دارد، آدم احساس آرامش می کند. در نجف احساس غربت نمی کنی، انگار در خانه پدری هستی! عظمت ایوان طلای امیرالمومنین(ع) و گنبد را که می بینی حس می کنی دیگر روی زمین نیستی. «ایوان نجف عجب صفایی دارد».مکانی است که باید ببینید و درکش کنید.

سامرا را اگر بخواهید در یک کلمه تعریف کنید فقط «غربت» حرف اول را می زند، انگار آنجا باید غریب باشد. دو ساعت سامرا بودیم حرم خلوتی ائمه(ع) در سامرا دارند و این غربت را وقتی احساس می کنی تا اعماق وجودت آتش می گیرد.

در مورد کاظمین زائرانی که بار اول می روند، می گویند حس و حال حرم امام رضا(ع) را دارد حس شما چطور بود؟

کاظمین فوق العاده بود، حتی از لحاظ ظاهری! واقعا همین طور است احساس می کنی در حرم امام رضا(ع) هستی، با فضای کربلا، نجف و سامرا فرق می کند.

نکته ای که در کاظمین دیدم، شیعیان هفت امامی بودند که دلم به درد آمد .امام جواد(ع) و امام کاظم(ع) یک ضریح مشترک دارند. هفت امامی ها می آمدند، بخش موسی بن جعفر(ع) که نیمی از ضریح به آن اختصاص دارد را زیارت می کردند و می رفتند، این برای من خیلی سخت بود!

در کاظمین آن شب غربت امام جواد(ع) را که دیدم در صحن حرم نشستم. نیت کردم خودم برای خودم ،برای امام جواد(ع) روضه بخوانم آن روضه به من چسبید.

تا هست خدای را خدایی

تو جود کنی و ما گدایی

ای پای به فرق عالمینت

شهر دل ماست کاظمینت

لطفی، کَرمی که بی نوایم

هرچند بدم من از شمایم

آبای تو مقتدای عالم

ابنای تو رهنمای عالم

ای هستی اولیا ولایت

دل عاشق و روح، مبتلایت

شمس نهم و امام هشتم

گفتا پدرم شود فدایت

از صبح ازل جواد بودی

تا شام ابد همه گدایت

یک خاطره برایمان تعریف کنید

با دوستم که هم اتاقی هم بودیم برای زیارت اول رفتیم به سمت بین الحرمین.دوستم می گفت اول برویم حرم حضرت عباس(ع) و من می گفتم برویم حرم امام حسین(ع)، جفتمان مانده بودیم سمت کدام حرم برویم! چندبار تا نزدیکی حرم امام حسین(ع) رفتیم باز برگشتیم سمت حرم حضرت عباس(ع)، بین دو حرم در دو راهی مانده بودیم، نمی توانستیم داخل حرم شویم .در نهایت از هم جدا شدیم من رفتم سمت حرم امام حسین (ع) و او رفت سمت حرم حضرت عباس(ع) .این زیارت لذت بخش و خاطره انگیز شد.

هر زائری یا یک حرم ارتباط برقرار می کند، من حرم امام حسین(ع) را خیلی دوست داشتم و دوست دارم.

کلام پایانی

قشر دانشجو به این سفر معنوی خیلی نیاز دارد.یک سری دانشجویان از زمان ثبت نام اطلاع حاصل نمی کنند. من وقتی برای این سفر ثبت نام کردم، بعضی دوستانم می گفتند کاش به ما هم گفته بودی تا ثبت نام کنیم.

از مسئولینی که این فضا را در عمره و عتبات برای دانشجویان فراهم کرده اند خیلی تشکر می کنم و امیدوارم روز به روز به تعداد زائران دانشجو اضافه شود.