همیاران لبیک می نویسند؛
حسین(ع) را زندگی باید کرد...

۱۳۹۸/۱۰/۲۵ ۱۳:۵۴:۴۰

ای کاش آدم کربلا برود و اصلا برنگردد و از همانجا به آغوش حقیقی ارباب عالمین پر بکشد چون وقتی بر می گردی عشق حسین(ع) تازه برایت نمود ملموس تر از قبلی پیدا می کند که جز به جنون و آوارگی راهی برایت نیست.

حالا تو می مانی و دلتنگی های بی شمار،دلتنگی های طاقت فرسا، دلتنگی برای آن درد لذتبخش پاها هنگام قدم برداشتن ؛ دلتنگی برای آن حال و هوای بی نظیر عاشقی، دلتنگی برای تاول های پا وقتی درد می گرفت ؛ فکر به اینکه به عشق حسین (ع) است ، دل را جلا می داد و جگر انسان را خنک می کرد.

عجب دردهای خوبی بود ؛ جانم فدای همان دردها که هیچ جای دیگری نظیرش نیست . لذت بخش تر و دل آرا تر و روح افزاتر از آن به ظاهر خستگی ها و دردها و به باطن انوار پاکسازی و تزکیه . حالا دلتنگی ها جنسشان فرق کرده است.

اصلا برایت بگویم که دلتنگی معنایش برایم فرق کرده است. از حالا به بعد وقتی به مفهوم دلتنگی فکر می کنم فقط یک مسیر در ذهنم می آید و چند کلمه ؛ کلماتی مانند موکب و عمود و عباراتی مثل هلبیکم زوار ... و این جنس دلتنگی جوری است که توان آدم را نابود می کند و طاقت انسان را به یغما می برد!

ای کاش آدم برود و اصلا برنگردد و از همانجا به آغوش حقیقی ارباب عالمین پر بکشد چون وقتی بر می گردی عشق حسین(ع) تازه برایت نمود ملموس تر از قبلی پیدا می کند که جز به جنون و آوارگی راهی برایت نیست ؛ بعد از آمدن از این سفر عشقِ حسین (ع) آدم را آواره و دیوانه می کند، به صورتی که دیگر برایت روضه ها مفهوم جدیدتری پیدا می کند ؛ مداحی ها، سینه زدن ها و هیئت رفتن ها و همه چیز خیلی خیلی درونی تر می شود تا به حدی که مطمئنم دیگر از وجود هیچ زیارت رفته ای جدا شدنی نیست و تکه ای از خودت می شود، اگرچه ما را از همان بدو تولد دیوانه و مجنون ارباب عالم نوشته اند و مادرمان با عشق حسین (ع) ما را شیر داده است اما منظورم از این عمق فزاینده بسیار فراتر از یک حالت نرمال است و معنا و مفهوم این حرف را جز آنها نمی فهمند که به اقیانوس عاشقی اش در اربعین دل به دریا زدند و بدجوری هم غرق شدند ... حسین را زندگی باید کرد ؛حسین را زندگی باید کرد، حسین را زندگی باید کرد؛ حسین را زندگی بایدکرد، حسین را زندگی باید کرد ...

صدبار هم بنویسم نه من از نوشتنش خسته می شوم نه توی عاشق از خواندنش ...

می بینی ؟... این همان دُرّ ِ گرانبهایی است که درهیچ جای دیگری به غیر از کربلا وجود ندارد ؛ این عشق را آن مسیر در وجودت غلیانی همیشگی می بخشد که تا عمر داری اگر از شعله های پرحرارتش محافظت کنی بیشتر و بیشتر و بیشتر مجنونش می شوی ...

زندگی بدون حسین ، زندگی بدون کربلا ؛ جهنمی بیش نیست رفیق دقت کن که سرت کلاه نرود ...

دو کلام هم با شخص شخیص حضرتتان می خواهم سخن بگویم. یا ایها الارباب! می شود بگویید چه چاره کنیم از این حالات سخت ؟ می شود به ما نظری کنید و راحتمان کنید ؟ می شود فقط یک نگاهی به ما کنید ؟بخدا درد دلتنگی وجودمان را تکه تکه کرده است ...

#ولایکمن_الفرار_من_العشق_حسین(ع)

امیرحسین‌ تشکری،همیار لبیک

ارسال نظر