حاشیه نگاری خبرنگار لبیک از لحظات تحویل سال در کربلا

۱۳۹۷/۰۱/۰۱ ۱۳:۲۹:۵۲

چند ساعت قبل از نو شدن سال، شهر کربلا شلوغ تر از همیشه بود به طوری که ترافیک انسانی گاهی عابران را به یاد بازار تهران در شب عید می انداخت.

«سین اول سال نو»

چند ساعت قبل از نو شدن سال، شهر کربلا شلوغ تر از همیشه بود به طوری که ترافیک انسانی گاهی عابران را به یاد بازار تهران در شب عید می انداخت.طبق معمول کاروان های دانشگاهی که تازه به کربلا رسیده بودند را برای زیارت اول به مقابل باب القبله حرم حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) می بردیم، زوج ها و دانشجویان جوانی که از استان های مختلف در قالب کاروان ها در سالن انتظار هتل جمع شده اند حال و هوایی خاص داشتند، عده ای پیراهن سیاه پوشیده و بعضی ها سربند بسته اند، صحنه آشناست انگار به سمتی که خودشان انتظارش را نداشتند در حرکت اند.

کم کم پس از چند دقیقه بیرون آمدن از هتل به شارع جمهوری رسیدیم، جایی که ازدحام جمعیت در آنجا بیشتر می شد، کاروان های دانشجویی نیز به جمعیت ملحق شدند، سیل مردمی که عاشقانه روانه حرم ها بودند قابل توصیف نبود، دوریبن ها و عکاسان از وصف حال و هوای ساعت 5 عصر خیابان جمهوری کربلا ناتوان بودند.

عده ای از دانشجویان گونه هایشان خیس شده بود و چشم هایشان قرمز، وقتی برای چند دقیقه با آن ها همکلام می شدی شور و هیجانی در کلام و جانشان حس می کردی، انگار اسیری رها شده اند که به وطن بازگشته، «حال سال نو اینبار فرق دارد» جمله ای کوتاه از دانشجویی بود که به همسرش می گفت.

مقابل باب القبله رسیده اند، با اشاره مداح همه آماده سلام اول هستند ولی نیازی به روضه نیست، اینکه در لحظات پایانی سال 96 و آغاز سال 97 امامشان آن ها را در این مکان جمع کرده است چشمه های اشک را از صورت هایشان روان می کند.

دلهره عجیبی دارند، از پشت دوربین که می خواهم چند عکس را برای ثبت خاطرات بگیرم متوجه آن می شوم.اشک ها نمی گذارد سر بالا بگیرند و آن همه جلال و عظمت را ببینند، صدا ها کم کم بلند می شود و ناله سر می دهند، روضه به لحظات خداحافظی عقیله بنی هاشم (سلام الله علیها) و برادرش رسیده مدیر کاروان که بارها زیارت نصیبش شده است بیشتر از دیگران ناله می کند، او جانباز هست و بیاد دوستانی که در کنارش و حتی روی دستش جان داده اند افتاده و ناله می کند.

سلام اول تمام شده است و وارد حرم می شوند، تا آغاز سال جدید کمتر از یک ساعت مانده، صحن ها آنچنان شلوغ و پر جمعیت اند که راه رفتن هم هم سخت شده است چه برسد به نشستن و نماز خواندن، اذان که گفته می شود همه می ایستند و نماز را به جماعت می خوانند.

مراسم تحویل سال نو آغاز شد، قرآن کریم که تلاوت می شود هیجان را چند صد برابر می کند و پس از آن یک مناجات کوتاه قرائت شد، مجری شروع به خواندن دعای معروف تحویل سال می کند، بعضی ها اشک می ریزند، عده ای ایستاده اند، یا مقلب القلوب والابصار که تمام می شود همه رو به مضجع شریف سیدالشهدا (علیه السلام) می ایستند و با مجری مراسم یکصدا ادامه دعا را تلاوت می کنند.

پس از حول حالنا الا احسن الحال صحنه ای روی می دهد که دوباره روزهای اربعین را تداعی می کند، جمعیت همصدا شعار می دهند «لبیک یا حسین»! اشک و شور و شعور با هم اولین لحظات سال 1397 را پر می کند.

امسال سین های هفت سین را یک سین عظیم پر کرده بود، «سامرا» جایگاهی که نه تنها تشییع بلکه از مذاهب و ادیان مختلف نیز با این نام ارتباط خاصی برقرار کرده اند.

ارسال نظر