دل نوشته ای زیبا و خواندنی از حال و هوای این روزهای نجف؛
این روزهای نجف را با کدامین صفت ها وصف کنم؟...

۱۳۹۶/۱۲/۱۹ ۱۳:۳۲:۰۷

وقتی مسافر نجف شده ای یعنی داری به خانه بر می گردی.یعنی جایی رفته بودی مسافرت؛ حالا داری بر می گردی!نجف خانه پدریست،بی جهت نیست که در آن احساس آرامش می کنی.نجف وطن است...


وقتی مسافر نجف شده ای یعنی داری به خانه بر می گردی.یعنی جایی رفته بودی مسافرت؛ حالا داری بر می گردی!نجف خانه پدریست،بی جهت نیست که در آن احساس آرامش می کنی.نجف وطن است...

هر جای عالم که بروی مسافری.روز مادر باید به خانه برگردی.سراغت را می گیرم از هر رهگذری سراغ خانه پدری،سراغ مادر را.مادری که نشانی ندارد؛باید سراغش را از بابا بگیری...

مگررسول نفرمود که من و علی پدران امتیم؟کوچه ها را یکی یکی رد می کنی تا برسی به حرم.به وادی امن،به خانه.

خانه ای که صاحبش مولا بُوَد...

خانه دارش حضرت زهرا بُوَد...

دلم آرام می گیرد میان حرم،چشمم روی تابلوها می چرخد تا صحن و سرای فاطمی را بیابم.انگار در صحن مادر راحت تر می توانم درد و دل کنم.بگویم که فرزند خوبی برایش نبوده ام.بگویم بارها به قول و قرارهای مادر و فرزندیمان خیانت کرده ام.بگویم که دوستش دارم،بگویم که طاقت اخمش را ندارم.بگویم تمام عمرم را می دهم که یک لبخندش را ببینم.صحن شلوغ است...

مادری ها آمده اند خانه پدری. عرض تبریک بگویند.حرم را گل باران کرده اند.انگار همه منتظرند مادر از میان ضریح بیرون بیاید.مادرانه ترین لحظات زمین این شب هاست.و اشرقت الارض بنور ربها. زمین روشن شد بوسیله نور پروردگار و فرمود که هذا نور من نوری.خلق کرده است از نور خودش،اینگونه شد که زهرا نامیدند او را.

با کدامین صفت ها وصف کنم نجف را؟مگر می شود نوشت که مادرکیست؟آسمان ها و زمین،صفا ومروه و بیت الحرام،ملائک و پیامبران،بهشت و جهنم و بگذار به یکبار بگویم عالم را به حُرمتش خلق کرده است.

مادرم لولاک(اگرنبودی)،نبودم.درصحن مقدس فاطمه زهرا هر روز جواب سلامتان را می دهم.یادم نمی رود که در لحظات آخر فرمودید:علی جان سلام من را به فرزندانم تا روز قیامت برسان...

من اکنون در نجف اشرف جواب سلام مادر را می گویم:

السلام علیکِ یا محبوبه المصطفی و یا سیده النساء العالمین،السلام علیک یا اماه یا فاطمه الزهرا.....