مراتب زائران

.مراتب زائران

انسان ها از نظر معرفت، با هم تفاوت دارند. از اين رو زائران نيز در مراتب معرفت، با هم متفاوتند. اگر به معرفي انواع انگيزه ها بپردازيم، در حقيقت مراتب انسانها و انواع زائران را معرفي كرده ايم. هدف از زيارت چيست؟ براي چه به زيارت آمده ايم؟ اگر به اين سوال جواب دقيق بدهيم، مرتبه معرفت ما روشن خواهد شد.از نگاه انگيزه هاي زيارت، زائران را اين گونه مي توان تقسيم كرد:

1. عده اي براي نفرين و شكايت از ديگران به حرم مي روند كه اگر شكايت آنان از دشمنان بزرگ خدا و اهل بيت عليهم السلام باشد، بسيار نيكو و از مصاديق برائت است.

2. برخي براي طلب كردن حاجات دنيوي خود به زيارت مي روند.

3. برخي براي شفاي بيماريهاي جسمي، به سوي اين درگاه مي شتابند.

4. عده اي براي رفع بيماريهاي روحي و رواني نظيركينه و حسد عرض نيازمي كنند.

5. برخي كه طالب علم و حكمت هستند، دست نياز به سوي معادن حكمت و خُزّان علم دراز مي كنند.

آنان همه در تشخيص اهل كرم، راه را درست رفته اند و به جاي خوبي پناه آورده اند و بهترين و پرفضيلت ترين نوع گرايشي را برگزيده اند كه گدايي درگاه مقربان الهي، بهتر از سلطنت بر ديگران است؛ اما آنان فقط در فكر خويش هستند، اينان بازرگاني عبادت مي كنند؛ البته براي كسبِ حاجتي كمتر از بهشت!

6. برخي كه قدري سنخيت با وجود مقدس اولياء دين پيدا كرده اند و با حكمت و هدف و رسالت اصلي امامان معصوم عليهم السلام آشنا شده اند براي عرض ادب و احترام به بزرگان دين مشرف مي شوند .

اينان قدم در حرم مي گذارند كه خود شكنند و در مقابل بزرگي بزرگ، سرخم كنند. زيارتشان اعتراف به فضل برتر از خودشان است. اين زيارت يعني نفي استكبار، و اقرار و اعتراف به برتري آفريده گان برتر خدا: «غير مُنكرٍ و لا مستكبر»؛«مقرٌ معترفٌ بفضلكم» و اين همان كاري است كه پيامبران و ملائكه مقرب با آن به برتري و مقام اولي العزم شدن نائل گشتند.

7. برخي زيارت مي كنند تا ولايت و محبت و اطاعت خويش را به حضور سرور خود عرضه دارند: «اتقرب الي الله بحبكم...و التسليم الي الله راضياً به »[1]

هدف اهل معرفت از زيارت اين است كه عقايد خويش را خدمت معصوم عرضه دارند كه اگر صحيح و مورد رضاي او بود قبول كند و حفظ نمايد و در قبر و قيامت به او برگرداند و اگر اشكالي داشت با هدايت هاي خويش كه رسالت اصلي اوست ، وی را موفق به اصلاح اشكال خويش نمايد. اين زيارت، عرضه خويش بر ميزان، حركت محتاطانه در صراط، و مددخواهي از دست غيبي در راه مستقيم دينداري است.

8 . برخي زيارت مي كنند كه راه و رسم عبوديت راياد بگيرند و از آشناترين و مسلط‌ترين انسانها و بهترين بندگان، راه و رسم عبوديت را فرا گيرند، يعني در مسير آنان قرار گيرند، اينان اگر طلبي هم مي كنند در راستاي همان هدف اصلي و مسئوليت و رسالت خاندان وحي است؛ همان راه بندگي كه قرآن براي آموختن آن نازل شده است.

9. برخي بالاتر از اين را مقصد خويش قرار مي دهند. آنان بندگي را در مكتب اهل بيت آموخته اند و مي كوشند خود را شبيه اهل بيت عليهم السلام سازند و آيينه امام خود باشند. آنان مي كوشند با امام خويش سنخيت پيدا كنند؛ طوري كه امام وقتي به او مي نگرد خود را در آيينه او ببيند، همان گونه كه خدا نيز، خود را در آيينه حجت خويش مي نگرد.

آنان مي خواهند حلم داشته باشند تا حليم شوند مثل ائمه كه «اصول الحلم» هستند. مي خواهند خالص باشند مثل ائمه خويش كه «المخلصون في توحيد الله» هستند. اين شيعيان راستين وقتي زيارت جامعه كبيره را مي خوانند، به آئينه مي نگرند و عكس امام را مي بيند و در بيابان سلوك، جاي پاي امام را به روشني در مي يابند.و بر همان جايي پا مي گذارند كه امام گذاشته و همان گونه خود را مي آرايند كه امام آراسته است. زيارت جامعه براي آنان نه تنها مدح و ثناي امام است و عرض ولايت پذيري، بلكه منشور تشيع و ولايت، و آيين پيروي از امام است. آنان صفات امام را قرائت مي كنند و صفات خويش را بر صفات امام عرضه مي دارند و با ميزان صفات الهي امام، خود را مي سنجند و در پي كم كردن فاصله هاي صفات اخلاقي و عرفاني و سياسي بين تمام ابعاد وجودي خويش با مقتداي خويش هستند. براي آنان، زيارت يعني همسان سازي وجود خويش با امام.

10. براي برخي ديگر از ولايت مداران درياي اطاعت، انگيزه زيارت ديدن نور وجود امام و بلكه اتحاد پيداكردن با نور امام و فاني گشتن در وجود او است. آنان نيامده اند كه براي خود چيزي بطلبند، بلكه آمده اند كه بر نگردند و خود را و روح خود را براي امام هديه آورده اند.

سفر آنان «هجرت از بيت نفس الي الله و الي رسوله» مي باشد. آنان آمده اند از نفسانيت و خودبيني برهند و ذوب گردند و جز امام را نخواهند و جز نور امام نبينند. آنان فقط خواهان عشق امام و تجلي اراده امام هستند. هدف، انگيزه، درد، همّ، غم، دعا، حزن، شادي و همه هستي آنان، خواسته هاي امام است. ديگر زيارت كلمه اي نيست كه گنجايش بيان اين وصال را داشته باشد. عارف واقعي، اتحاد وجودي و نوري با امام پيدا مي كند و دائم الحضور مي گردد؛ هر جا باشد امام پيش اوست و او پيش امام است. او هر كاري مي كند كار او نيز، كار امام است. اراده، حرف، راهنمايي، آثار و بركات، غم و غصه او، همه و همه در حقيقت منسوب به امام است؛ همان گونه كه همه حركات و گفتار امام عليه السلام منسوب به خداست.

اين زائران براي خود حاجت نمي خواهند. اين زائران خود باب الحوائج مي گردند و باب امام مي شوند و گاه خود امام، براي معرفي مقام او، مردم را عملاً يا قولاً به سراغ او مي فرستد و امام، حاجت ها را به دست او مي دهد. هدف اين عارف از زيارت امام، طلب حاجت نيست؛ بلكه او خود امام را مي خواهد .[2]



[1] . زیارت جامعه کبیره

[2] . مهدی‌زاده،میرستار، مقاله بلور معرفت، آداب معنوی زیارت معصومین علیهم‌السلام.

ارسال نظر