.محبت فراگیر
از مرحوم آیتالله حاج شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به «نخودکی» چنین نقل شده است:
پس از مدتی زندگی در مشهد مقدس، تصمیم گرفتم برای همیشه به شهر نجف اشرف، نقل مکان کرده، در آنجا ساکن شوم. اما قبل از حرکت، مدتی در یکی از اتاقهای صحن عتیق رضوی در مشهد با خود خلوت کردم و به ریاضت نفس، مشغول شدم.
همچنان در حال ذکر و مراقبه بودم که ناگهان، پرده غیب برایم گشوده شد و دیدم درهای صحن مطهر عتیق بسته شد و یک منادی صدا میزند و میگوید: حضرت رضا علیهالسلام اراده فرمودهاند که از زوار خویش دیدن کنند.
پس از آن، در محلی جنب ایوان عباسی یک کرسی نهادند و حضرت روی آن قرار گرفت. بعد به دستور امام علیهالسلام در شرقی و غربی صحن عتیق، گشوده شد تا زوار از در شرقی وارد و از در غربی خارج شوند. بعد از دستور امام دیدم که تمام صحن، مملو از جمعیت است؛ جمعیتی از مردم که بعضی از آنان به صورت حیوانات مختلف بودند و به همین صورت انسان و حیواناز پیش روی حضرت عبور میکردند. اما قبل از آنکه از پیش روی امام علیهالسلام بگذرند. حضرت دست مبارک و پرنوازش خود را بر سر همه زوار حتی آنهایی که به صورت حیوان بودند، میکشید و اظهار مرحمت میفرمود:
پس از آن سیر و شهود معنوی و مشاهده آن رأفت عام و مهر و محبت عمومی از امام علیهالسلام از رفتن به نجف اشرف منصرف شده، تصمیم گرفتم برای همیشه در مشهد مقدس ساکن شوم و چشم امید به الطاف و عنایات آن حضرت بدوزم.[1]
[1] . مسیحای طوس، ص67-68، به نقل از نشان از بینشانها، ص 32.