سیره اخلاقی امام رضا علیه السلام

.سیره اخلاقی امام رضا علیه السلام

یکی از ابعاد مهم زندگی امام رضا علیه السلام، بُعد اخلاق و رفتارهای ایشان است. خصوصیات اخلاقی و فضایل وجودی آن حضرت، به گونه‌ای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. آن جناب با مردم در نهایت ادب، تواضع و مهربانی رفتار می‌کرد و هیچ‌گاه خود را از مردم جدا نمی‌نمود. در ذیل به گوشه­ای از ویژگی های عالی انسانی آن حضرت اشاره می شود:

1.احسان و بخشش:

احمد بن عبيدالله از سلسله‏ي سند خود از غفاري روايت کرده است که گفت: مردي از خاندان ابورافع، غلام پيامبر خدا (ص) که چنين و چنان بود، از من طلبي داشت که آن را مطالبه مي‏کرد و اصرار داشت که آن را به او بپردازم. هنگامي که آن را فهميدم، نماز صبح را در مسجد پيامبر اکرم (ص) خواندم و عازم ديدن امام رضا عليه‏السلام گرديدم. در آن روز او در وادي عريض بود. هنگامي که به نزديک خانه‏ي او رسيدم، از جاي خود برخاست در حالي که يک پيراهن و يک ردا پوشيده بود. وقتي به او نگاه کردم، جلوي او شرمنده شدم. هنگامي که به من رسيد، ايستاد و به من نگاه کرد. من به امام علیه‌السلام سلام دادم. ماه، ماه رمضان بود، گفتم: غلام شما چنين و چنان کرده و از من قرضش را خواسته و به خدا قسم، مرا رسوا کرده است. 
من با خود در اين فکر بودم که امام علیه‌السلام به وي خواهد گفت که مرا به حال خود رها کند. به خدا قسم من درباره‏ي بدهي خود و مقدار دقيق آن، چيزي به او نگفتم. امام به من فرمود: بنشين تا برگردم.
من آنجا بودم تا هنگام غروب شد و نماز مغرب را خواندم. خواستم بروم ولي چون روزه بودم، به زحمت افتادم. ناگهان امام رضا عليه‏السلام وارد شد و آنجا جمعيتي زياد بودند که گريان از امام علیه‌السلام طلب مي‏کردند و حضرت به آنها صدقه مي‏داد. سپس از آنها دور شد و به داخل منزل رفت. بار ديگر بيرون آمد و مرا فراخواند. من از جا برخاستم و با او رفتم. او نشست و من هم با او نشستم. من درباره‏ي حاکم مدينه شروع به صحبت کردم، وقتي صحبتم تمام شد، به من فرمود: فکر مي‏کنم که تاکنون چيزي نخورده باشي. 
جواب دادم: بلي. 
براي من دستور غذا داد و آن را جلوي من گذاشتند. به خدمتگزارش فرمود که با من غذا بخورد. من و خدمتگزار از غذا سير شديم. در اين لحظه امام علیه‌السلام فرمود: بالش را بلند کن و آنچه را در زير آن است، بردار. 
من بالش را بلند کردم و دينارهاي زيادي ديدم، آنها را برداشتم و در آستينم گذاشتم. امام علیه‌السلام به چند نفر از خدمتکارانش فرمود تا مرا تا خانه‏ام همراهي کنند و آنها نيز اين کار را کردند. زماني که به خانه رسيدم، چراغي خواستم و دينارها را شمردم، جمعاً 48 دينار بود، در حالي که من تنها 28 دينار به آن مرد بدهکار بودم. بر روي يکي از آن دينارها نوشته شده بود: «طلب آن مرد تنها 28 دينار است و بقيه مال توست.».[1]


2. تواضع:

مردی از اهالی بلخ می‌گوید: در سفر خراسان با امام رضا علیه السلام همراه بودم. روزی سفره گسترده بودند و امام همه خدمتگزاران حتی سیاهان را بر آن سفره نشاند تا همراه ایشان غذا بخورند. من به امام عرض کردم: فدایت شوم بهتر است اینان بر سفره‌ای جداگانه بنشینند، امام فرمود: «ساکت باش، پروردگار همه یکی است، پدر و مادر همه یکی است و پاداش هم به اعمال است».[2]

3. مهمان نوازی:

بزنطى روایت نموده: حضرت رضا علیه السلام مرکبى برایم فرستاد که نزد او بروم، من سوار شده بر آن حضرت وارد شدم و تا پاسى از شب نزد او ماندم، چون امام خواست برخیزد به من فرمود: فکر نمی­کنم در این موقع بتوانى به مدینه باز گردى، عرض کردم: آرى فدایت شوم. فرمود: امشب را نزد ما بمان و صبح به یارى خداى -عزّ و جلّ- حرکت کن. عرضه داشتم: -فدایت شوم- مانعى ندارد همین کار را مى‏کنم حضرت به کنیزش فرمود: بستر خواب مرا براى وى بگستر، و ملحفه مرا که در زیر آن می خوابم بر آن بستر بیفکن، و مخدّه و بالش مرا زیر سر او بگذار… .[3]

4. رعایت حقوق دیگران:

یکی از یاران امام رضا علیه السلام می‌گوید: «روزی همراه امام به خانه ایشان رفتم. غلامان حضرت مشغول بنایی بودند. امام در میان آنها غریبه‌ای دید و پرسید: این کیست؟ عرض کردند: به ما کمک می‌کند و به او دستمزدی خواهیم داد. امام فرمود: مزدش را تعیین کرده‌اید؟ گفتند: نه، هر چه بدهیم می‌پذیرد. امام برآشفت و به من فرمود: من بارها به اینها گفته‌ام که هیچ­کس را نیاورید مگر آن که قبلاً مزدش را تعیین کنید و قرارداد ببندید. کسی که بدون قرارداد و تعیین مزد، کاری انجام می‌دهد، اگر سه برابر مزدش را بدهی باز گمان می‌کند مزدش را کم داده‌ای، ولی اگر قرارداد ببندی و به مقدار معین شده بپردازی، از تو خشنود خواهد بود که طبق قرار عمل کرده‌ای و در این صورت اگر بیش از مقدار تعیین شده چیزی به او بدهی، هر چند کم و ناچیز باشد، می‌فهمد که بیشتر پرداخته‌ای و سپاسگزار خواهد بود».[4]



[1].الكافي (ط - الإسلامية) ، ج‏1 ، ص487

.

[2] . الکافی، ج ۸، ص ۲۳۰

[3] . عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج ‏۲، ص ۲۱۲ و ۲۱۳

[4] . الکافی، ج ۵، ص ۲۸۸ و ۲۸۹

ارسال نظر