قبر عقيل پس از تخريب بقيع‏

قبر عقيل پس از تخريب بقيع‏

تاريخ‏نويسان از بيست سال قبل از تخريب بقعه عقيل مطلب نوشته و عكس تهيه كرده‏اند و آن را براى آيندگان بيادگار گذاشته‏اند. جالب اين كه قبر عقيل پس از انهدام ساختمان آن نيز براى كسانى كه آشنايى با آثار مدينه منوره و قبور بقيع شريف دارند، معلوم و مشخص است و نويسندگان اخير در نوشته‏هاى خود اين قبر را در ميان چند قبر موجود در بقيع، مشخص نموده‏اند؛ براى نمونه:

1- احمد آل ياسين (متوفاى 1380 ه. ق.) كه از علما و نويسندگان مدينه منوره است، در كتاب «تاريخ المعالم المدينه» اش كه نقشه بقيع فعلى را ترسيم و قبور را با شماره‏گذارى تعيين نموده، ششمين شماره را قبر عقيل بن ابى‏طالب و ابوسفيان بن حارث ابن عبدالمطلب معرفى مى‏كند.[1] 2- همچنين على حافظ، زنده در سال 1405 در «فصول من تاريخ المدينةالمنوره» محل قبر عقيل و ابوسفيان ابن حارث را چنين معرفى مى‏كند: «به فاصله چهل متر از درغرب جنوبى (بقيع) كه‏در داخل دو جدول سيمانى حركت مى‏كنيد سه قبر را مشاهده خواهيد نمود، اين قبرها به عقيل و ابوسفيان و عبداللَّه بن جعفر- مرد سخى عرب- تعلق دارد.»[2]

شرح حال ابوسفيان و عقيل‏

ابوسفيان بن حارث بن عبدالمطلب، پسر عموى رسول خدا صلى الله عليه و آله و برادر رضاعى و جزء اصحاب و ياران آن حضرت است. بعضى از مورّخان نام او را مغيره گفته‏اند، ليكن اكثريت برآنند كه نام او همان كنيه او است.[3] در منابع تاريخى آمده است: او از جمله كسانى است كه از نظر قيافه، شباهت به رسول خدا داشت. همانگونه كه رسول خدا صلى الله عليه و آله علاقه شديد نسبت به ابوسفيان داشت و بر وى مژده بهشت داده بود و به وى مى‏فرمود: «أرجو أن تكون خلفاً من حمزة»[4]؛ «اميدوارم جايگزين حمزه باشى.»

ابوسفيان قبل‏از فتح مكّه‏اسلام را پذيرفت در فتح مكّه، و جنگ حنين جزء لشكريان اسلام و از فداكاران مخلص رسول خدا صلى الله عليه و آله بود. به طورى كه در يك درگيرى شديد و عقب نشينى مسلمانان، حفاظت از جان رسول خدا صلى الله عليه و آله را به همراه اميرمؤمنان عليه السلام به عهده گرفت. وفات او در سال بيستم هجرت واقع شد و در قبرى كه از پيش در خانه عقيل آماده كرده بود به خاك سپرده شد. نقل شده است كه ابوسفيان به هنگام مرگش توصيه نمود كه بر من گريه نكنيد؛ زيرا از روزى كه اسلام را پذيرفته‏ام مرتكب هيچ گناهى نشده‏ام.[5] در علّت مرگ او مى‏نويسند كه در سفر حجّ به هنگام حلق غدّه‏اى كه در سر او بود در اثر برخورد با تيغ زخمى شده و همين عارضه تشديد و موجب مرگ او گرديد.

مدفن ابوسفيان‏

به‏طورى كه قبلًا از مورخان نقل‏نموديم ابوسفيان در همان محلّى كه عقيل دفن شده به خاك سپرده شده است و كيفيت آن را مورّخان، از جمله ابن شبه (متوفاى 262 ه. ق.) از عبدالعزيز كه از قديمى‏ترين مورّخ مدينه است، نقل مى‏كند: «روزى عقيل بن ابى‏طالب ديد كه ابوسفيان بن حارث در حالى كه به شدّت بيمار است در بين قبرها قدم مى‏زند.

انگيزه اين كار را پرسيد ابوسفيان پاسخ داد در پى محل مناسبى هستم تا وصيت كنم بدن مرا در آنجا به خاك سپارند. عقيل او را به داخل خانه‏اش هدايت كرد و در محوطه آن، محلى را براى ابوسفيان مشخص نمود كه در آنجا قبرى برايش آماده ساختند تا اين كه پس از چند روز ابوسفيان بن حارث از دنيا رفت و در همين قبر دفن گرديد (فأدخله داره و أمر بقبرٍ فحفر فى قاعتها ... حتى توفى فدفن فيه.)[6] و در بعضى منابع آمده است كه ابوسفيان قبر خويش را با دست خود آماده نمود و به فاصله دو روز از دنيا رفت.



[1] ( 3). تاريخ معالم المدينه، ص 244 و 245

[2] ( 1). فصول من تاريخ المدينه المنوره.

[3] ( 2). در كتابهايى كه اخيراً نوشته شده، بجاى« ابوسفيان»،« سفيان بن حارث» آمده است كه در اثر عدم توجه نويسنده مى‏باشد.

[4] ( 3). اسد الغابه، ج 5، ص 213؛ الاصابه، ج 4، ص 90

[5] ( 4). اسد الغابه، ج 6، ص 146؛ و سير اعلام النبلاء، ج 1، ص 203 و ص 204

[6] ( 1). تاريخ مدينه، ابن شبّه، ج 1، ص 127؛ وفاء الوفا، ج 3، ص 911؛ عمدة الأخبار، ص 156

ارسال نظر