گريه از ديدگاه فقه شيعه‏

گريه از ديدگاه فقه شيعه‏

تا اينجا موضوع گريه رسول خدا صلى الله عليه و آله و صحابه را از ديدگاه تاريخ و حديث، مورد بررسى قرار داديم، اينك مناسب است اشاره‏اى داشته باشيم به حكم فقهى اين مسأله و چگونگى آن از ديدگاه فقهاى شيعه و اهل سنت:

گريه رسول خدا صلى الله عليه و آله در مرگ ابراهيم و عثمان بن مظعون و در كنار قبر يكى ازدخترانش‏[1] و همچنين بهنگام مرگ عده‏اى از صحابه و يارانش و در شهادت پسر عمويش جعفر بن ابى‏طالب‏[2] و عمويش حمزه‏[3] و دستور صريح و دعوت آن حضرت از بانوان مدينه، جهت گريه نمودن براى حمزه‏[4] و به پيروى از روش اهل بيت عصمت و طهارت؛ مانند گريه حضرت زهرا عليها السلام در رحلت جانگداز رسول خدا صلى الله عليه و آله‏[5] و بهنگام در گذشت خواهرش رقيه‏[6] و گريه ممتد و طولانى حضرت على بن الحسين عليه السلام در شهادت پدر بزرگوارش و موارد مشابه آن در منابع شيعه و اهل سنت بطور متواتر نقل گرديده است. آرى بر اساس اين سنت قولى و عملى است كه فقهاى شيعه بر جواز گريه كردن- حتى با صداى بلند- فتوا داده و در موارد خاصى مانند گريه نمودن بر پيامبر و اهل بيتش قائل بر استحباب آن شده‏اند، به شرط آن كه توأم با عمل و گفتار حرام؛ مانند نوح به باطل و يا در منظر و حضور نامحرمان نباشد.

به عقيده نگارنده، گفتار (سيرين) هم كه در صفحات قبل نقل نموديم، دقيقاً با همين شرايط تطبيق مى‏كند كه مى‏گويد: «كلّما صحت أنَا و اختي ما ينهانا فلما مات نهانا عن الصياح».

بهنگام مرگ ابراهيم، تا مجلس خالى از اغيار است و ديگران از مرگ وى مطلع نشده‏اند، رسول خدا از ناله و شيون ماريه و سيرين مانع نمى‏گردد ولى پس از مرگ وى، كه طبعاً افراد بيگانه و نامحرم حضور پيدا خواهند نمود، بانوان را از «ناله و شيون» نهى مى‏كند نه از اصل «گريه»



[1] ( 1). صحيح بخارى، ج 1، كتاب الجنائز باب 70 باب من يدخل قبرالمرأة، ح 1277

[2] ( 2). استيعاب، ج 1، ص 275

[3] ( 3). سيره حلبيه، ج 2، ص 323

[4] ( 4). وسائل الشيعه، ج 2، باب 70 و باب 87 از ابواب دفن.

[5] ( 5). سيرى در صحيحين، ج 2، ص 402- 401

[6] ( 6). جواهر الكلام، ج 4، ص 394

ارسال نظر