بيت‏الاحزان يك حقيقت فراموش ناشدنى‏

بيت‏الاحزان يك حقيقت فراموش ناشدنى‏

هر زائر شيعى، از هر نقطه دنيا كه وارد مدينه منوره مى‏گردد، پس از زيارتِ قبر مطهر حضرت رسول صلى الله عليه و آله و اقامه نماز در مسجد آن حضرت و پس از زيارت قبور پاك ائمه بقيع عليهم السلام و ساير قبور متعلق به اقوام و عشيره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله عازم زيارت بيت‏الاحزان مى‏شود، به اين اميد كه اگر به قبر مطهر زهراى مرضيه عليها السلام دسترسى ندارد، آن حضرت را در محل ديگرى كه به وى منتسب است زيارت كند و اگر نمى‏تواند كه صورت خود را به خاك قبر يگانه يادگار رسول خدا بگذارد و ضريح مقدس آن حضرت را با اشك ديده بشويد، حداقل در جايگاهى كه دخت گرامى پيامبر صلى الله عليه و آله پس از رحلت پدر بزرگوارش و در ايام آخر عمرش هر روز چند ساعت از وقت خويش را در آنجا به عبادت و گريه و ناله سپرى نمود، نماز بخواند و به ياد اشكهاى آن حضرت اشك بريزد. اما اينك نه از چنين محلى خبرى است و نه از بيت‏الأحزان در بقيع، اثرى.

آيا اصلًا بيت‏الاحزان در حقيقت وجود دارد يا يك موضوع موهوم و خيالى بوده و بجز در لسان بعضى از خطبا و گويندگان وجود خارجى نداشته است؟!

در اين بخش از كتاب برآنيم محل واقعى و تاريخ ساختمان بيت‏الاحزان را، تا آنجا كه از كتب حديث و تاريخ به دست مى‏آيد و گفتار كسانى را كه در طول تاريخ و از قرن اول تا دوران تخريب، از نزديك اين بيت حزن را زيارت كرده و شاهد ساختمان آن بوده‏اند در اختيار خواننده ارجمند قرار دهيم تا معلوم شود كه بيت‏الأحزان يك واقعيت‏غير قابل انكار و يك حقيقت فراموش نشدنى است، اگر چه ساختمان آن ويران گرديده و در گوشه بقيع، از گنبد بيت‏الاحزان اثرى باقى نمانده است. ولى منابع حديثى و تاريخىِ متقن از محدثان، مورخان، نويسندگان معروف و دانشمندان مشهور از شيعه و اهل سنت در طول تاريخ آن را تأييد و تثبيت نموده‏اند كه اينك نمونه‏هايى از روايات و اعتراف مورخان را از نظر خواننده عزيز مى‏گذرانيم.

بيت‏الاحزان در منابع حديثى‏

از جمله منابع حديثى كه در آن از انگيزه به وجود آمدن بيت‏الاحزان سخن به ميان آمده، خصال شيخ صدوق رحمه الله مى‏باشد كه آن محدث بزرگ، در ضمن روايتى با اسناد از امام صادق عليه السلام نقل مى‏كند:

«و اما فاطمة فبكت على رسول‏اللَّه حتى تأذّى بها اهل المدينة فقالوا لها قد آذيتنا بكثرة بكائك فكانت تخرج الى المقابر ...»[1].

«فاطمه در مصيبت رسول خدا صلى الله عليه و آله آنقدر گريه نمود كه مردم مدينه از گريه او ناراحت شدند و اظهار نمودند با كثرت گريه‏ات ما را متأذّى نمودى ولذا خانه خود را ترك مى‏نمود و به كنار قبرها مى‏رفت ...»

صريح‏تر و روشن‏تر از روايت صدوق، گفتار فضه (خادمه حضرت زهرا عليها السلام است كه مرحوم علامه مجلسى در ضمن بيان جريان مفصل شهادت حضرت زهرا از زبان فضه، چنين نقل مى‏كند كه:

«ثمّ إنّه بنى لها بيتاً في البقيع نازهاً عن المدينة».[2]

«امير مؤمنان عليه السلام براى فاطمه، در بقيع و در خارج مدينه، خيمه‏اى برافراشت كه آن حضرت به همراه حسنين بدانجا مى‏آمد و پس از گريه طولانى به خانه‏اش مراجعت مى‏نمود.

توضيح اينكه: بطوريكه در كتب لغت آمده است، «بيت» در لغت به معناى «محل و مسكن» است خواه به شكل چادر باشد يا خانه‏اى از خاك و گل‏[3] و بطورى‏كه در آينده نيز خواهيم ديد، اولين بيت و مسكنى كه براى فاطمه زهرا در بقيع ساخته شده، بصورت چادر و خيمه بوده است.



[1] ( 1). خصال ابواب الخمسه- وسائل الشيعه، ج 2، ص 922، باب 87 از ابواب دفن.

[2] ( 2). بحارالانوار، ج 43، ص 177.

[3] ( 1). البيت المسكن سواء كان من شعر او مدر- اقرب الموارد.

ارسال نظر