حدود روضه از ديدگاه شيعه
نظريه شيعه در محدوده روضه، هم از جهت طول و هم از جهت عرض، با اقوال اهل سنّت متفاوت است. و طبق رواياتى كه از ائمه هدى عليهم السلام نقل شده، روضه نه همه فضاى مسجد است و نه تنها آن بخش از مسجد كه در دو قول گذشته از اهل سنت نقل كرديم، بلكه محدوده روضه از ديوار محراب در جنوب، كه امروزه با نردههاى فلزى مشخص است، آغاز و در شمال، به چهارمين ستون منتهى مىگردد؛ يعنى يك ستون بيشتر از آنچه اهل سنّت مىگويند و حد دوّم آن در شرق، داخل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله و بيت فاطمه زهرا عليها السلام است و در سمت غرب محاذى منبر شريف مىباشد.
دليل حدّ اوّل (از جنوب تا شمال) رواياتى است كه از ائمّه عليهم السلام نقل شده، از جمله:
كلينى رحمه الله با اسناد از مرازم و او از امام صادق عليه السلام نقل مىكند:
«قالَ: سألتُ أبا عبدِ اللَّه عليه السلام عمّا يقول الناس في الروضة، فقال: قال رسولاللَّه صلى الله عليه و آله فيما بين بيتي ومنبري روضة من رياض الجنّة ومنبري على تُرعَة من ترع الجنّة فَقُلْتُ لَهُ جُعِلتُ فِداك فما حدّ الروضة، فقال بعدُ أربعاساتين من المنبر الى الظلال. فقلت: جعلت فداك منَ الصَّحْنِ فيها شيء؟ قال: لا»[1]
مرازم مىگويد: «از امام صادق عليه السلام پرسيدم از آنچه مردم (اهل سنّت) در روضه مىگويند، فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است فاصله بيت و منبر من باغى از باغهاى بهشت است و منبر من بر درى از درهاى بهشت قرار گرفته است. عرض كردم فدايت شوم! حد روضه كدام است؟ فرمود: فاصله چهار ستون، از منبر تا سايهبانها.
عرض كردم فدايت شوم! از صحن مسجد هم چيزى جزو روضه هست؟ فرمود: نه»
بر اساس مضمون اين روايت و امثال آنست كه ابن شهراشوب نظر علماى شيعه را چنين نقل مىكند:
«وقالوا حدّ الروضة ما بين القبر والمنبر الى الأساطين الّتي تلي صحن المسجد».[2]
همچنين از مضمون اين روايت و روايات ديگر و نقل مدينه شناسان استفاده مىشود كه مدّتى طولانى و در زمان ائمه عليهم السلام بخشى از مسجد (بيرون از مسجد اصلى) در سمت شمال و در نزديكى صحن، داراى سايهبانى بوده كه از آن به «ظلال» و «مظلّه» تعبير شده است.
اين بود حد روضه از جنوب به سمت شمال.
و اما در سمت شرق مسجد، همانگونه كه گفتيم حد روضه عبارت است از فضاى داخلى بيت رسول خدا صلى الله عليه و آله و همچنين داخل بيت فاطمه زهرا عليها السلام و در غرب عبارت است از محاذى اين بيوت تا موازات منبر شريف.
و در اين زمينه نيز رواياتى در منابع حديثى نقل گرديده است كه متن بعضى از آنها را در اينجا مىآوريم:
1- كلينى با اسناد از جميل بن درّاج نقل مىكند كه:
«سَمِعتُ أبا عبداللَّه عليه السلام يقول: قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله ما بين مِنبري وبيوتي روضةٌ من رياض الجنّة ومِنبَري على تُرعة من تُرَعِ الجنّة وصلاة في مسجدي تعدل ألف صلاة فيما سواه من المساجد الّا المسجد الحرام. قال جميل قلت له بيوت النبي وبيت علي منها؟ قال: نعم و أفضل».[3]
جميل مىگويد: «از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مىفرمود: فاصله منبر و خانههاى من باغى است از باغهاى بهشت و منبر من در بالاى درى از درهاى بهشت قرار دارد و يك نماز در مسجد من معادل هزار نماز در ساير مساجد، بجز مسجد الحرام است.
جميل مىگويد: پرسيدم آيا خانههاى پيامبر صلى الله عليه و آله و خانه على عليه السلام هم از روضه است؟! فرمود: آرى، بلكه افضلاند.»
به طورى كه ملاحظه مىكنيد در متن اين روايت، مانند حديث ششم كه از منابع اهلسنّت آورديم، به جاى «بيت»، «بيوت» به صورت جمع آمده است و در اين روايت همهخانههاى پيامبر و خانه امير مؤمنان عليه السلام كه در واقع آن هم از بيوت النبى صلى الله عليه و آله است، جزو روضه معرفى گرديدهاند.
2- همچنين جميل بن درّاج نقل مىكند كه:
«قلت لأبي عبداللَّه عليه السلام: الصلاة في بيت فاطمة مثل الصلاة في الروضة»؟ قال: وأفضل».[4]
3- از يونس بن يعقوب آمده است:
«قلت لأبي عبداللَّه عليه السلام: الصلاة في بيتِ فاطمة أفضل أو في الروضة؟ قال: في بيت فاطمة»[5]«يونس بن يعقوب گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم آيا نماز در خانه فاطمه برتر است و فضيلت بيشترى دارد يا در روضه؟ فرمود: در خانه فاطمه.»
توضيح اين كه در سال هشتاد و هشت هجرى خانه فاطمه زهرا عليها السلام و به فاصله كمى، ديگر خانههاى متعلّق به پيامبر اسلام، كه در كنار مسجد قرار داشتند، به دستور وليد ابن عبدالملك و به مباشرت عمر بن عبدالعزيز تخريب گشته، به فضاى مسجد ضميمه گرديدند و در زمان امام صادق عليه السلام تا سال 668 به همان صورت باقى بودند و مانند ساير نقاط مسجد، به هنگام عبادت و نماز مورد استفاده قرار مىگرفتند تا اينكه در اين سال به دستور ملك ظاهر بيبرس بندقدارى پادشاه مقتدر مصر، دور خانه پيامبر و فاطمه زهرا عليها السلام نرده كشيدند و بار ديگر از مسجد جدا كردند و اين سؤالها كه از نماز خواندن در داخل خانه پيامبر و فاطمه عليهما السلام به عمل آمده ناظر به وضعيت آن زمان است.
[1] ( 1). فروع كافى، ج 4، ص 555
[2] ( 2). مناقب، ج 3، ص 365
[3] ( 1). فروع كافى، ج 4، ص 556
[4] ( 2). همان.
[5] ( 3). همان.