مشاهدات يك جهانگرد از ويرانى بقيع‏

مشاهدات يك جهانگرد از ويرانى بقيع‏

به طورى كه در صفحات گذشته ملاحظه فرموديد حرم ائمه بقيع عليهم السلام از دو جنبه معنوى و ظاهرى و از نظر روحانى و شكوه و جلوه ساختمانى، در طول تاريخ و از دوران رسول خدا تا به امروز، قلوب مسلمانان و زائران و توجه نويسندگان و مورّخان را به خود جلب نموده است.

زيرا اينجا بزرگترين جايگاه عبادت و پرستش خداوند متعال و از بارزترين بقاع و بيوت رفيعى است كه: أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ.

اين‏خانه مهبط ملائكه وفرشتگان ومحل نزول رحمت‏الهى و بركات آسمانى است.

اينجا محل ابتهال به خداوند متعال و درخواست حاجات از قاضى الحاجات است.

اينجا محل قبول دعاها به بركت دفن پيكر چهار تن از معصومان و از اوصياى رسول خدا و فرزندان امير مؤمنان و فاطمه زهرا عليها السلام است.

از اين رو است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله براى بيان عظمت و اهميت اين جايگاه، به هنگام دعا بر اهل بقيع در كنار اين حرم كه آن روز به عنوان خانه عقيل مطرح بود توقف و از خداوند طلب رحمت و مغفرت مى‏نمود.

پس از آن حضرت و با دفن شدن پيكر پاك اين امامان توجه مسلمانان بدين نقطه جلب گرديد و هر زائرى پس از زيارت قبر و مسجد رسول اللَّه، در اين حرم و در كناراين قبور شريف قرار مى‏گرفت و در اين حرم در تمام ساعات روز، به روى زائران و ارادتمندان اين امامان باز بوده است.

و اما از نظر شكوه و جلوه ظاهرى، اين حرم شريف با گنبد و بارگاه كهن و سر به فلك‏كشيده‏اش و با ضريح زيبا و ظريفش، در طول تاريخ، در ميان ساير بقاع مانند قرص ماه در ميان ستارگان مى‏درخشيد و بر همه مقابر موجود در مدينه؛ از ياران و اقوام رسول خدا، نور و روشنايى مى‏بخشيد كه اينك در اثر جهل و نادانى كوته نظران و جور ظلم ستمگران، نه از آن عبادت كنندگان بجر به صورت محدود خبريست و نه از آن گنبد و بارگاه اثرى.

يكى از جهانگردان غربى به نام مستر ريترRETIR كه به فاصله كوتاه از ويرانى اين حرم و ساير مقابر و حرمها، بقيع را ديده، ويرانى آنجا را چنين ترسيم نموده است:

چون وارد بقيع شدم، آنجا را همانند شهرى ديدم كه زلزله شديدى در آن به وقوع پيوسته و به ويرانه‏اى مبدّل ساخته است؛ زيرا در جاى جاى بقيع بجز قطعات سنگ و كلوخ بهم ريخته و خاكها و زباله‏هاى روى هم انباشته و تيرهاى چوب كهنه و شيشه‏هاى درهم شكسته و آجرها و سيمانهاى تكه تكه شده، چيز ديگرى نمى‏توان ديد، فقط در بعضى از رهگذرهاى تنگ اين قبرستان از ميان اين زباله‏ها راه باريكى براى عابرين باز نموده‏اند. و اما آنچه در كنار ديوار غربى بقيع ديدم، تلى بود از تيرهاى قديمى و تخته‏هاى كهنه و سنگها و قطعات آهن روى هم انباشته كه اينها بخشى از زباله‏ها و بقاياى مصالح ساختمانهاى ويران شده‏اى بود كه در كنار هم انباشته بود ولى اين ويرانى‏ها و خرابيها نه در اثر وقوع زلزله و يا حادثه طبيعى، بلكه با عزم و اراده انسانها به وجود آمده است و همه آن گنبد و بارگاههاى زيبا و سفيد رنگ كه نشانگر قبور فرزندان وياران پيامبر اسلام بود، با خاك يكسان گرديده است.

او اضافه مى‏كند: چون براى مشاهده بيشترِ اين آثار، كه نشانگر قبور مسلمانان صدر اسلام و تاريخ‏سازان روزگار است، در ميان سنگ و كلوخ حركت مى‏كردم. از زبان راهنمايم شنيدم كه از شدت ناراحتى اين جمله‏ها را آهسته! تكرار مى‏نمود: «استغفراللَّه»، «استغفراللَّه». «لا حول ولا قوّة الا باللَّه».[1] مدارس آيات خلت من تلاوة ...

و گويى دعبل خزاعى همان وضع تأسف بار را به نظم آورده و با شعر خود مجسم‏كرده است كه نويسندگانى مانند ريترTETIR پس از قرنها آن را مشاهده و با قلم خود ترسيم نموده‏اند. و گويى دعبل قصيده خود را از زبان شيعيان؛ و ارادتمندان و پيروان اهل بيت عصمت و طهارت در عصر حاضر و در مورد حرم ائمه بقيع سروده و از محضر حضرت رضا عليه السلام به دريافت جايزه نايل گرديده است كه مى‏گويد:

مدارس آيات خلت من تلاوة


و منزل وحى مقفر العرصات‏




«آن خانه‏ها محل فرا گرفتن آيات قرآنى بود كه امروز خالى گشته و محل نزول وحى الهى بود كه به بيابان خشك و قفر مبدل شده است.»

منازل قوم يهتدى بهداهم‏


فتؤمن منهم زلة العثرات‏




«خانه‏هاى مردمانى كه ديگران به بركت آنان هدايت مى‏يابند، و در اثر عصمتشان از هر اشتباه و لغزش در امانند.»

منازل جبريل الامين يحلها


من الله بالتسليم و البركات‏




«خانه‏هايى كه جبرئيل امين از سوى خداوند به همراه سلام و بركات او، بر آنها نازل مى‏گردد.»

منازل وحى الله معدن علمه‏


سيبل رشاد واضح الطرقات‏




«خانه‏هايى كه محل وحى خدا و معدن علم، و راههاى رشد و روشن او است.»

منازل كانت للصلوة وللتقى‏


وللصوم والتطهير والحسنات‏




«خانه‏هايى كه پى ريزى آنها براى نماز و تقواست و اساس آنها براى روزه و پاكى و نيل به حسنات است.»

ديار عفاها جور كل منابذ


ولم تعف للايّام والسنوات‏[2]




«خانه‏هايى كه دست جاهلان ويرانشان ساخته، نه گذشت ايّام و سنوات و عوامل طبيعى.»گنبد حرم ائمه بقيع قبل از تخريب (اين عكس از آلبوم مخصوص سلطان عبدالحميدخان پادشاه عثمانى گرفته شده است كه سلطنت او از سال 1187 تا سال 1203 قمرى به مدت 16 سال بوده است. در طرف راست گنبد و بارگاه ائمه بقيع عليهم السلام قسمتى از بيت‏الاحزان و در طرف چپ حرم همسران و حرم دختران رسول خدا صلى الله عليه و آله مشاهده مى‏شود.)



[1] ( 1). موسوعة العتبات المقدّسه، 3/ 329

[2] ( 1) شرح تائيه دعبل خزاعى- علّامه مجلسى رضى الله عنه

ارسال نظر