چگونگى قبر و ضريح منسوب به فاطمه عليها السلام‏

چگونگى قبر و ضريح منسوب به فاطمه عليها السلام‏

اكثر مورّخان كه به معرفى قبّه و ضريح ائمه بقيع پرداخته و به بعضى از جزئيات آنها اشاره‏اى دارند. متأسفانه در مورد چگونگى قبر منتسب به فاطمه عليها السلام سكوت اختيار نموده‏اند، فقط در آثار بعضى از نويسندگان است كه گاهى مطالب و جزئيات در اين زمينه‏منعكس گرديده است و ذكر همين مطالب داراى ارزش تاريخى و گره گشاى نقاط مبهم، پس از گذشت هفتاد سال از انهدام اين حرم و ساير آثار در بقيع و خارج آن است.

و از مجموع اين مطالب و بر اساس نقل اين نويسندگان كه خود شاهد عينى بودند، معلوم مى‏شود كه قبر منتسب به فاطمه زهرا عليها السلام يا فاطمه بنت اسد، در عين حال كه در داخل بقعه ائمه بقيع قرار داشت، اما نه در وسط اين حرم شريف، بلكه در سمت جنوبى آن و در داخل طاقنمايى در مقابل محراب قرار گرفته بود و گر چه از سطح زمين قدرى بلندتر و مشخص و مورد احترام زائران بوده و زيارت حضرت زهرا عليها السلام در كنار اين قبر خوانده مى‏شده، ولى داراى ضريح معمولى، همانند قبور جناب عباس و ائمه عليهم السلام نبوده، بلكه يك روپوش قيمتى و گلابتون به روى اين قبر كشيده مى‏شده، آن هم ظاهراً به هنگام موسم حج و در مواقع كثرت زائران و در قرنهاى اخير در قسمت مقدّم اين طاق نما، شبكه‏اى از فولاد به صورت حائلى در ميان اين قبر و فضاى داخل حرم، تعبيه گرديده بود كه اين شبكه در اصطلاح عامه، به «ضريح حضرت فاطمه» معروف بود؛ همانگونه كه محراب به عنوان «محراب فاطمه» معروف شده است و اين قسمت از حرم داراى تزيينات مختصرى مانند شمعدان و چلچراغ بوده است.

و اينك گفتار اين نويسندگان:

ميرزا حسين فراهانى مى‏گويد: در وسط همين بقعه متبركه در طاقنماى غربى [جنوبى‏] قبرى است كه به ديوار يك طرف آن را ضريح آهنى ساخته‏اند و مى‏گويند قبر فاطمه زهرا عليها السلام است. در اين بقعه مباركه ديگر زينتى نيست مگر دو چلچراغ كوچك و چند شمعدان برنجى، و فرش زمين بقعه حصير است.[1] نايب الصدر شيرازى مى‏گويد: و آثارى در آن بقعه در پيش روى ائمه به طرف ديوار؛ مانند شاه‏نشين ضريح وپرده دارد، مى‏گويند جناب صديقه طاهره عليها السلام مدفون است.[2] سيد اسماعيل مرندى مى‏گويد: و محراب قبر حضرت فاطمه عليها السلام را زيارت مى‏كنند،ليكن قبر فاطمه بنت اسد است و هم پرده دارد. و در مورد فرش حرم مى‏گويد: چون كه حضرت در ميان اهل سنت افتاده‏اند هيچ زينت ندارند، فرش مستعمل دارد، امسال از يزد يك نفر كلان دوز (؟) فرش بسيار خوب فرستاده بود، نينداخته بودند، در بالاى هم مانده بود.[3] فرهاد ميرزا مى‏نويسد مرقد مطّهر حضرت صديقه در بقعه بقيع روبه روى ضريح ائمه اربعه عليهم السلام و عباس بن عبدالمطلب عمّ رسول اللَّه است يك پرده از گلابتون آويخته‏اند و در آن پرده نوشته‏اند سلطان احمد بن ... سنة احدى وثلاثين ومأة بعد الألف (1131). در اين مدّت كه فزون از يكصد و شصت سال است آن پرده خوب مانده چندان كهنه نشده چنين معلوم است كه در ايام آمدن حاج مى‏آويزند و بر مى‏دارند.[4] و سيف الدوله مى‏نويسد: هم در اين بقعه علامتى از قبر صديقه طاهره هست.[5]



[1] ( 1). سفر نامه ميرزا حسين فراهانى، ص 228

[2] ( 2). تحفه الحرمين، ص 227

[3] ( 1). توصيف مدينه- فصلنامه ميقات حج، شماره 5، ص 118.

[4] ( 2). سفرنامه فرهاد ميرزا، 156

[5] ( 3). سفر نامه سيف الدوله، ص 143

ارسال نظر