تاريخ ضريح ‏هاى ائمه بقيع عليهم السلام‏

تاريخ ضريح ‏هاى ائمه بقيع عليهم السلام‏

پس از بررسى تاريخ بقعه و حرم ائمه بقيع، مى‏رسيم به بررسى تاريخ ضريح‏هاى سه‏گانه اين بزرگواران:

آنچه از تاريخ به دست مى‏آيد، اين است كه قبور ائمه بقيع و جناب عباس، از قديم‏الايام يعنى پيش از قرن هفتم، داراى ضريح و صندوق بوده‏اند كه به مناسبت نزديكى و اتصال قبور ائمه عليهم السلام همه آنها در داخل يك ضريح و قبر جناب عباس به علت فاصله آن با اين قبور، داراى ضريح مستقل بوده است و در قرنهاى اخير علاوه بر اين دو صندوق، يك ضريح مشبك و چوبين بزرگ هم ساخته شده كه هر دو صندوق در داخل آن قرار داشته‏اند.

صندوق قديمى‏

همانگونه كه اشاره شد، اين دو صندوق از نظر تاريخى داراى قدمت و سابقه بس طولانى، مخصوصاً ضريح ائمه بقيع، از نظر استحكام و ظرافت و زيبايى جالب توجه بوده است. بطورى كه مؤلفان و تاريخ‏نويسان در وصف آن، قلم‏فرسايى‏ها كرده و اين ظرافت و زيبايى را به وسيله نوشته‏هايشان به نسلهاى آينده منتقل نموده‏اند كه ما گفتار چند تن از اين مورّخان را در اختيار خواننده ارجمند قرار مى‏دهيم:

1- تا آنجا كه ما به دست آورده‏ايم، در تاريخ براى اوّلين بار كه از صندوقِ قبورِ ائمه بقيع سخن به ميان آمده و ظرافت و زيبايى آن توصيف شده، به وسيله جهان گرد معروف ابن جبير (متوفاى 614 ه.) مى‏باشد كه او درباره اين قبور و ضريح آنها مى‏گويد:

... و قبرشان بزرگ و از سطح زمين بلندتر و داراى ضريحى از چوب مى‏باشد كه بديعترين و زيباترين نمونه است از نظر فن و هنر، و نقوشى برجسته از جنس مس بر روى آن ترسيم و ميخكوبى هايى به جالبترين شكل در آن تعبيه شده است كه نماى آن را هر چه زيباتر و جالبتر نموده است.سپس مى‏گويد: ضريح ابراهيم فرزند پيامبر نيز به همين شكل است.[1] 2- خالدبن عيسى البلوى كه در سال 740 اين ضريح شريف را زيارت كرده، مشابه همين مطالب را نقل نموده و مى‏گويد: «والقبران‏ [قبر العبّاس و الائمّة الأربعة] مرتفعان عن الأرض متسعان مُغَشَّيان بألواح ملصقة ابدع الصاق مرصعةٌ بصفائح الصفر و مكوكبة بمسامير على أبدع صفة و أجمل منظر».[2]

3- ابن بطوطه جهانگرد معروف نيز ميگويد: «ورأس الحسن الى رجلي العبّاس وقبراهما مرتفعان عن الأرض متسعان مغشّيان بالواح بديعة الالصاق مرصعة بصفائح الصفر البديعة العمل».[3]

4- سمهودى مورخ و مدينه شناس معروف (متوفاى 911) مى‏گويد: «وقبر العبّاس و قبر الحسن مرتفعان من الأرض متسعان مغشّيان بالواح ملصقة ابدع الصاق مصفحة بصفائح الصفر مكوكبة بمسامير علي أبدع صفة و أجمل منظر».[4]

دو نكته قابل توجه‏

اين بود مشاهدات تعدادى از نويسندگان و مورخان درباره ضريح ائمه بقيع عليهم السلام در طول هفت قرن از اوائل قرن هفتم تا اوائل قرن چهاردهم هجرى.

در اينجا تذكر دو نكته را لازم مى‏دانيم:

نكته اوّل: بطورى كه ملاحظه فرموديد على رغم توصيف صندوق و ضريح ائمه بقيع در منابع متعدد، در هيچيك از اين منابع، در مورد تاريخ دقيق ساخت اين ضريح و يا بانى آن، ذكرى به ميان نيامده است، ولى با توجه به قدمت آن و اهتمام مجدالملك براوستانى به بناى حرمها و احداث گنبد و بارگاه ائمه هدى‏ و جناب ابراهيم و عثمان ابن مظعون در بقيع و ساختمان حرم كاظمين عليهما السلام و حضرت عبدالعظيم و ساير حرمها و مشابهت ضريح جناب‏ابراهيم با ضريح ائمه بقيع مى‏توان با ظن قريب به يقين ادعانمود كه ضريحهاى سه گانه در بقيع نيز به دستور وى ساخته شده است؛ زيرا بعيد است شخصى همانند مجدالملك با علاقه شديد و امكانات فراوانى كه در اختيار داشته است بقعه‏اى با آن عظمت بنا كند ولى از ساختن ضريح و صندوق بر روى اين قبور، غفلت ورزد.

بنابراين بانى ضريح ائمه بقيع و تاريخ تقريبى ساخت آن، روشن مى‏شود كه همزمان با ايجاد بقعه ائمه بقيع، در نيمه دوّم قرن پنجم هجرى، به دستور مجدالملك ساخته شده است.

نكته دوّم اينكه: از قرائن مختلف درباره كيفيت قبور ائمه هدى عليهم السلام بويژه از آنچه فرهاد ميرزا ذكر نموده كه در ذيل ملاحظه مى‏فرمائيد معلوم مى‏شود كه اين قبور قبل از تخريب بوسيله وهابيّون متصل بهم و بدون فاصله در داخل يك ضريح قرار گرفته بودند. و محيى لارى متوفاى 933 در سفرنامه منظومه‏اش «فتوح الحرمين» صفحه 87 باين معنى تصريح كرده و مى‏گويد

چون بميان فاصله‏شان اندكيست‏


مرقد اين چار تو گوئى يكى است‏

مشهد عباس عليه السلام‏


دور از ايشان است بقدر دو گام‏




اين بود اولين ضريح ائمه بقيع عليهم السلام با آن قدمت و سابقه تاريخى.

و اما ضريح دوم‏

سيد اسماعيل مرندى در كتاب خود؛ «توصيف مدينه» كه در سال 1255 تأليف نموده است، مى‏گويد:

و هر چهار تن مطهر در يك ضريحند ازچوب مشبك، و عباس در بالاى سر ائمه اربعه واقع شده و قبرش على حده است. در ميان ضريح و چهار معصوم متصل به يكديگر و در بالاى قبر مطهر پرده كشيده‏اند و يك قبّه بزرگ دارد.[5] و مرحوم فرهاد ميرزا مى‏گويد: صندوق ائمه اربعه در ميان صندوق بزرگ است كه‏عباس عمّ رسول اللَّه نيز در آن صندوق قرار گرفته است. متولّى آنجا درِ صندوق را باز كرده به ميان ضريح رفتم و دور ضريح طواف كردم، ميان صندوق و ضريح كمتر از نيم ذرع است كه به زحمت مى‏توان حركت كرد بلكه براى آدمهاى قطور متعسر است.[6] ميرزا محمد حسين فراهانى مى‏نويسد: در وسط اين بقعه مبارك صندوق بزرگى است از چوبِ جنگلى بسيار ممتاز و در وسط اين صندوق بزرگ دو صندوق چوبى ديگر است و در اين دو صندوق پنج نفر مدفونند يكى امام ممتحن حضرت حسن عليه السلام و ...[7] و اين بود گفتار شاهدان در مورد ضريح دوّم قبور ائمه بقيع كه در روى دو ضريح مجزا و مستقل متعلق به ائمه عليهم السلام و جناب عباس قرار گرفته بود.

ولى متأسفانه در اين منابع، از تاريخ اين ضريح هم كه مسلّماً پس از قرن دهم ساخته شده و همچنين از سازنده آن، كه چه كسى بوده است، هيچ اثرى به دست نيامد.

سوّمين ضريح‏

مرحوم سيّد محسن امين‏[8] (1371- 1282 ه. ق.) به مناسبت ممانعت مردم مدينه از توسعه حرم ائمّه بقيع به وسيله سلطان قايتباى مى‏نويسد: در دوران ما هم چنين اتفاقى بوقوع پيوست؛ زيرا در اصفهان ضريح ديگرى از فولاد براى قبور ائمه بقيع به صورتى ظريف و زيبا ساخته شد كه در قسمت‏هاى بالاى آن اسماء حسنى با آب طلا و خط زيبا ترسيم شده بود. پس از جلب موافقت دولت عثمانى به وسيله دولت ايران و انتقال آن به جدّه «سران» مردم مدينه از ورود آن به اين شهر مخالفت نمودند و پس از سه سال توقف‏ضريح در جدّه ايرانى‏ها با پرداختن مبلغ كلانى به مخالفان و جلب موافقت آنان ضريح به مدينه منتقل گرديد ولى باز هم مدينه‏اى‏ها از نصب آن در محلّ صندوق قبلى به بهانه اينكه اين صندوق وقف است و تغيير آن جايز نيست امتناع ورزيدند در نهايت قرار شد ضريح بر روى صندوق قبلى نصب شود و چون در ساخت آن چنين حادثه‏اى پيش‏بينى نشده بود و در اثر عدم تناسب حجم و ابعاد ضريح و صندوق بالاجبار به توسعه آن اقدام و اين عمل موجب نقص در بعضى جوانب آن شد كه با نصب قطعات چوبى همرنگ با ضريح اين نقص به ظاهر ترميم شد.

مرحوم سيّد امين مى‏افزايد من اين قطعات را كه وصله ناجور شده و از زيبايى ضريح كاسته بود در سال 1321 ه. كه پس از انجام اعمال حجّ به مدينه مشرّف شدم مشاهده نمودم و مجدّداً در سال 1330 ه كه از دمشق مستقيماً به زيارت مدينه موفق بودم ضريح را با همان كيفيت ديدم و با همان شكل باقى بود تا در سال 1343 به وسيله وهابيان به هنگام تخريب گنبد و بارگاه و قبور ائمه هدى از بين رفت.[9] بتنونى مصرى كه در سال 1327 ه سفر حجّ نموده درباره همين ضريح مى‏نويسد:

«ومقصورة سيدنا الحسن فيها فخيمةٌ جدّاً وهي من النحاص المنقوش بالكتابة الفارسيّة وأظنّ أنّها من عمل الشيعة الأعجام».[10] ضريح حضرت حسن عليه السلام در داخل اين بقعه، خيلى جالب و زيبا است و از فلز ساخته شده و خطوطى فارسى بر آن نقش بسته است. به گمانم از آثار شيعيان عجم باشد.



[1] ( 1). رحلة ابن جبير- چاپ دارالكتاب اللبنانيه، ص 144

[2] ( 2). تاج المفرق فى تحلية علماء مشرق- چاپ مطبعة فضاله مغرب ج 1، ص 289- 288

[3] ( 3). رحله ابن بطوطه، ص 119. وى اين كتاب را در سال 757 نوشته است.

[4] ( 4). وفاء الوفا، ج 3، ص 916

[5] ( 1) توصيف مدينه، مجله ميقات حج- شماره 5 ص 118

[6] ( 1) سفر نامه فرها ميرزا چاپ علمى، ص 140

[7] ( 2) سفر نامه فراهانى، ص 228

[8] ( 3) سيد محسن جبل عاملى ملقّب به امين متولّد روستاى شقراى جبل عامل تحصيل كرده حوزه علميه‏نجف مقيم دمشق از بزرگان علماى اماميّه و از مفاخر شيعه اثنى‏عشريه در قرن چهاردهم مؤلّف ده‏ها جلد كتاب سودمند در موضوعات مختلف از جمله آنهاست. كتاب اعيان الشيعه كه قبلًا در بيش از پنجاه جلد واخيراً در ده مجلّد بزرگ و قطور در لبنان چاپ شده همانگونه كه از اسمش پيداست كتابى است پر ارزش و از محاسن جهان شيعه در عصر حاضر و كتاب ديگر او كشف الارتياب است در رد وهابيت و بهترين تأليف در موضوع خود. رفع اللَّه في الخلد مقامه.

[9] ( 1). كشف الارتياب: 324

[10] ( 2). رحله بتنونى، ص 237. اين كتاب سفرنامه حجّ سال 1327 ه است كه در سال 1329 در مصر چاپ شده‏است.

ارسال نظر