ويژگي ها و خصوصيات حرم شريف:
حرم شريف بقيع داراى ويژگىها و خصوصياتى بوده كه در اينجا شش مورد از آنها را يادآورى مىكنيم:
1- حرم بقيع هشت ضلعى بوده است
بطورى كه در گذشته ملاحظه فرموديد، بيشترِ نويسندگان در آثار تاريخى و سياحتنامههاى خود، كه در باره حرم و گنبد و بارگاه ائمه بقيع سخن به ميان آوردهاند، عظمت، ارتفاع، قدمت و استحكام آن را مورد توجه قرار داده و از اين ابعاد به معرفى آن پرداختهاند، ولى مرحوم ميرزا محمّد حسين فراهانى[1] كه در سال 1302 ه. اين حرم شريف را زيارت نموده، به دو جنبه ديگر آن نيز توجه كرده است. او به هشت ضلعى بودنساختمان حرم از نظر مهندسى و همچنين به چگونگى داخل و خارج اين گنبد شريف از لحاظ رنگ اشاره نموده و در ضمن معرفى قبور افراد مشهور در بقيع، چنين مىنويسد: «اوّل چهار نفر از ائمه اثنىعشر- صلوات الله عليهم اجمعين- است كه در بقعه بزرگى كه به صورت هشت ضلعى ساخته شده است واقعند و اندرون و گنبد آن سفيد كارى است».[2] 2- حرم بقيع داراى دو در بوده است
بنا به گفته ابن نجار، مدينه شناس معروف (متوفاى 647) حرم ائمه بقيع، داراى دو در بوده است كه يكى از آنها هميشه و در تمام ساعات روز، به روى زائرين باز بوده است. وى در ضمن اشاره به عظمت و قدمت وارتفاع ساختمان اين گنبد و بارگاه مىنويسد: «و عليها بابان يفتح أحدهما فى كل يوم للزيارة».[3] 3- محراب حرم بقيع
يكى ديگر از خصوصيات اين حرم شريف وجود محراب در داخل آن مىباشد. در اين مورد سمهودى مىنويسد: «و رأيت في أعلى محراب هذا المشهد: أمر بعمله المنصور المستنصر باللّه».[4]
4- حرم بقيع خادمانى داشته است
شواهد تاريخى نشانگر اين است كه حرم شريف بقيع نيز مانند ساير حرمها داراى خادم، كفشدار و زيارتنامه خوانهاى متعدد بوده است. در اين زمينه ما به نقل مطالبِ سه تن از نويسندگان كه هر يك داراى نكات قابل توجه و حائز اهميت مىباشد، مىپردازيم:
نايب الصدر شيرازى مىگويد: سه شنبه هيجدهم (محرم 1306 ه.) به عنوانآستانبوسى حضرت مجتبى عليه السلام به بقيع رفتم، با اين كه سه ساعت از آفتاب برآمده بود، خدام نيامده بودند. ساعتى در بيرون بقعه، روى زمينِ عرشِ مكين نشسته، دو سودانيه كفشدار صحبتى مىنمودند كه اسامى خدام از اين قرار است: سيد عبدالكريم، سيد جعفر، سيد زين العابدين، سيد احمد من بنى الحسن.
سپس مىگويد: سؤال نمودم «كَمْ رِيالٍ يُوصَل الَيِهِم مِن طَرَفِ الحاجِ؟ قالَتا لا تَقُلْ رِيال بَل ليرات وَ جِنات[5] وَ الُوفَ وَ مِآت» بعد از ساعتى آمدند درِ روضه مباركه را گشودند و مشرف شدم، انگشتر فيروزجى داشتم، تمنا نمودند، نياز نمودم[6].
امين الدوله[7] در سفر نامه خويش مىنويسد:
يكشنبه يازدهم محرم 1316، على الصباح مُحرِم كعبه مقصود و فوز به مقام محمود شدم و از دل و جان، به آن آستان نماز آوردم. هوا روشن شد، هواى بقيع و زيارت ائمه هدى كردم، آنجا جز حاج صادق يزدى و يك ضعيفه كفشدار و يك سقّا كسى نبود. كليددار، متولّى و زيارت نامه خوان حضور نداشتند. در بقعه متبركه بسته و مقفل بود، بى آنكه سبب معلوم شود. از بيرون سر بر آستان نهاده، زيارت خواندم ونماز زيارت گزارده، برگشتم ... به چند نفر از حاجيها و هم سفرهاى ايرانى، حضور داده و بسته بودن در حرمِ ائمّه- صلوات اللّه عليهم اجمعين- به تواتر گفتند كه اين معامله به تعمّد است. در اين اثنا شيخ جزّاء و حاج صادق آمدند و خلاصه تحقيقات آنها اين كه: حضرت شريف به جناب شيخ الحرم، شرحى نوشته، توصيه كردهاند كه چون زوّار كِرام و مردم جليل و نبيل از ايرانيان، به مدينه طيّبه مىآيند، اهتمام كنيد خدّام و كليد داران و متولّيان طمع و توقع بىجا در اخذ و عمل ناروا را نكنند. شيخ الحرم نظر به توصيه شريف قدغن كردهاند از زوار چيزى گرفته نشود و چون دربقعه بقيع بر سبيل مقطوع از هر كس چند قرش گرفته مىشد سيد عبدالكريم برزنجى كليددار بقعه شريفه از حكم شيخ الحرم اعراض و در خانه نشسته، به بقيع نيامده است كه در به روى زوّار بگشايد. در اين مبحث بوديم كه سيد حسن هم وارد شد و گفت قضيه همين است. گفتم اين چه شيخ الحرم است كه حكمش در سيد عبدالكريم به نقيض مقصود اثر مىكند؟!
وى پس از شرح مفصّلى كه درباره ملاقات و بحث و گفتگويى كه با شيخالحرم داشته و منجر به باز شدن حرم بقيع گرديده است، مىگويد:
گفتم برويد و در حرم را باز كنيد تا من ...[8] شما را بدهم، رفت و ...[9] در را گشود، زوار هم الحق بى مروتى كردند و دست خود را بسته، نقيبى به كفشدار ندادند، چه رسد به كليددار! جناب حاج ميرزا آقا امام جمعه تبريز با همتِ بلند و نيت ارجمند، حاضر شدهاند در تبريز محلى معين كنند كه هر ساله هزار تومان براى خدام اين حرم مطهر، عايد شود.[10] ابراهيم رفعت پاشا كه براى آخرين بار در سال 1325 ه. به عنوان «امير الحاج مصرى» به حج مشرف شده است، مىنويسد: مردم مدينه در روزهاى پنجشنبه به زيارت بقيع مىروند و بر روى قبرها دستههاى گل و ريحان قرار مىدهند و هيچ شيعه داخل حرم اهل بيت نمىگردد مگر اين كه پنج قروش (به خدام) بپردازد، همانگونه كه به هيچ كس اجازه ورود به داخل كعبه و حجره نبوى داده نمىشود، مگر يك ريال بدهد، تازه اين براى افراد عادى است و از افراد ثروتمند وجه بيشترى دريافت مىشود.[11] گفتنى است: مقايسه گفتار ابن نجار با گفتار سه نويسنده ياد شده، نشانگر دگرگونى و تحوّلى است كه در حرم بقيع، در طول چندين قرن، در اثر شرايط، به وجود آمده است؛ بطورى كه در دورانهاى گذشته، در اين حرم مانند ساير حرمها در تمام روز، به روى زائران و علاقهمندان باز بوده ولى در قرن اخير كليددار و متولّيان آن، كسانى بودند كه جهت تأمينمعاش و كسب درآمدِ بيشتر، محدوديّتهايى براى زائران قائل گرديده و از آنان سلب آزادى مىنمودند.
5- تزيينات حرم بقيع
حرم ائمه بقيع، همانند ساير حرمها، داراى ضريح، روپوش، چلچراغ، شمعدان و فرش بوده است.
6- حرم بقيع صحن نداشته
بر خلاف حرم ساير ائمه و بقعه و بارگاهِ بيشترِ امام زادگان كه علاوه بر ساختمان حرم و بقعه، داراى صحن و حياط وگاهى داراى صحنهاى متعدد و وسيع مىباشند. حرم مطهر بقيع، داراى صحن و سرا نبوده است. شاهد بر اين مطلب، اين است كه نه تنها در گفتار هيچ يك از مورّخان و جهانگردان به وجودِ صحن و سرايى براى اين حرمِ شريف، تصريح و يا اشارهاى نگرديده، بلكه در كلمات بعضى از آنان نبودن صحن و سرا در حرم بقيع بوضوح ذكر شده است؛ از جمله در سفر نامه سيف الدوله كه در سال 1279 ه. سفر حج نموده، چنين آمده است: و اما بقيع در خارج قلعه مدينه به طرف شرق واقع است، مدفن ائمّه بقيع، بقعهاى دارد بدون صحن.[12] و نايب الصدر شيرازى مىگويد: چنانكه جناب اجلّ اكرم، وزير اعظم، امينالسلطان- ادام الله اقباله- در چند سال قبل، بناى ساختمان صحن براى بقعه متبرّكه حضرت مجتبى عليه السلام داشتند وكلا[13] صلاح ندانستند و عذرهاى بدتر از گناه آوردند.
و همو مىگويد: خداوند توفيق دهد كسانى را كه سعى نمايند صحن بسازند.[14] و اين بود قسمت دوم اين بحث و نكاتى در ويژگىها و خصوصيات حرم شريف بقيع.
[1] ( 3). ميرزا محمد حسين فراهانى در سال 1264 ه. در قريه آهنگران از قراى فراهان متولد گرديد، پدرشميرزا مهدى معروف به ملك الكتاب از شعرا و خوشنويسان دوران فتحعلى شاه است.
[2] ( 1). سفر نامه فراهانى( ص 228 اين كتاب) به كوشش مسعود گلزارى در سال 1362 شمسى چاپ شده است.
[3] ( 2). اخبار مدينة الرسول، چاپ مكتبة دارالثقافه، مكه مكرمه، ص 153. همين مطلب در وفاء الوفا، ج 3، ص 916 آمده است.
[4] ( 3). وفاء الوفا، ج 3، ص 916
[5] ( 1). جمع جنى واحد پول مصر است.
[6] ( 2). تحفة الحرمين، ص 257
[7] ( 3). امينالدوله ميرزا على خان در سال 1315 ه. ق. در اوائل سلطنت مظفرالدين شاه، به نخستوزيرى رسيد و در سال 1316 عزل گرديد و در سال 1322 ه. از دنيا رفت. وى در ايجاد رسمالخط جديد( شكسته نستعليق) و طرز ساده نويسى سرآمد زمان خويش به شمار مىآيد. نك: لغتنامه دهخدا. و مىتوان سفرنامه او را به عنوان نمونهاى از رسمالخط وى، معرفى نمود كه در كتابخانه عمومى آيةاللّه العظمى مرعشى قم به شماره 253337 موجود است.
[8] ( 1). يك كلمه ناخوانا.
[9] ( 2). يك كلمه ناخوانا.
[10] ( 3). سفرنامه امين الدوله- اين سفرنامه شماره صفحه ندارد.
[11] ( 4). مرآت الحرمين، ج 1، ص 427. اين كتاب در سال 1343 ه. در مصر چاپ شده است.
[12] ( 1). سفر نامه سيف الدوله به تصحيح على اكبر خدا پرست، چاپ 1364 ش. ص 143
[13] ( 2). منظور وى از« وكلا»، سران و امراى مدينه است كه از طرف حكام عثمانى تعيين مىگرديدند.
[14] ( 3). تحفه الحرمين، ص 212