سلاطين اموى و بهره بردارى سياسى از قبور
سلاطين بنىاميه در دوران فرمانروايىخود، براىتثبيت و تقويت حكومت خويش، در كنار فشار فوقالعادهاى كه به ائمه اهلبيت عليهم السلام و شيعيانشان وارد مىكردند، در برخى موارد از سياست تخريب و تعمير قبور شخصيتها نيز بهرهبردارى مىنمودند. نمونههايى از اجراى اين سياست ناروا و ناشايست را مىتوان در موارد زير ملاحظه نمود.
1- ضميمه نمودن محلِّ دفن عثمان بن عفان به قبرستان بقيع، بدستور معاوية بنابى سفيان.[1] 2- حفر قنات و جارى نمودن آب از داخل قبور شهداى احد، مخصوصاً قبر حضرت حمزه، براى از بين بردن آثار اين شهيدان بدستور معاويه.[2] 3- انتقال قطعه سنگى كه به دست مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله در روى قبر عثمان بن مظعون قرارگرفته بود وقرار دادن آن در روى قبر عثمان بن عفان بوسيله مروان بن حكم.[3] تاريخ شاهد نمونههاى فراوان ديگرى از بهرهبردارى سياسى امويها از مدفن شخصيتها، از طريق تخريب و تعمير آنها مىباشد كه به موازات حديثسازى در مدح و ذمّ افراد و در فضائل و مطاعن شخصيتها حركت نموده است.[4]
[1] ( 1) تاريخ طبرى، چاپ دارالقلم بيروت، ج 3، ص 143.
كامل ابن اثير، چاپ دارالكتاب بيروت، ج 3، ص 91.
شرح نهج البلاغه ابن ابىالحديد به تحقيق محمد ابراهيم ابوالفضل، ج 10، ص 91.
[2] ( 2) مسند احمد بن حنبل، ج 3، ص 398- 397.
تاريخ المدينة ابن شبه، ج 1، ص 132.
دلائل النبوة بيهقى به نقل وفاء الوفا، ج 3، ص 939.
اسدالغابه، ج 2، ص 50.
[3] ( 3) تاريخ المدينه ابن زباله، به نقل وفاء الوفا، ج 3، ص 894 و 914.
تاريخ المدينه ابن شبه، ج 1، ص 102.
عمده الاخبار، ص 152.
اسدالغابه، ج 3، ص 387.
[4] ( 4) در توضيح اين مطلب به جلد اول سيرى در صحيحين از اين نويسنده مراجعه شود.