چرا اهل بیت در داخل خانه مدفون شدند؟!

چرا اهل بیت در داخل خانه مدفون شدند؟!

در اين‏جا ممكن است اين سؤال مطرح شود كه با وجود بقيع، چرا پيكر عده‏اى از اقوام و فرزندان رسول خدا صلى الله عليه و آله در خارج از اين آرامگاه عمومى و در داخل خانه عقيل دفن گرديده است و اگر اولين جسدى كه در اين خانه دفن شده است، متعلق به فاطمه بنت اسد باشد، چگونه رسول خدا صلى الله عليه و آله شخصاً بدن او را بجاى داخل بقيع، در داخل منزل‏شخصى به خاك سپرده است؟!

پاسخ اين سؤال براى كسانى كه با تاريخ مدينه آشنايى داشته باشند، روشن است؛ زيرا آن روز دفن شدن افراد متشخّص و مورد احترام، به جاى گورستان عمومى، در داخل منازل و توجه به آرامگاههاى خصوصى بيش از آنچه امروز در دنيا مرسوم است، معمول ورايج بوده‏است. بعنوان مثال مى‏توان ازدفن شدن عبداللَّه پدرگرامى رسول‏خدا صلى الله عليه و آله در خانه نابغه‏[1] و رافع بن مالك‏[2] در خانه آل نوفل كه پس از شهادت وى در احد و انتقال جنازه‏اش به مدينه انجام گرفت و از سعدبن مالك‏[3] انصارى كه در كنار خانه «بنى قارط» دفن گرديده است ياد نمود، و همچنين دفن شدن خليفه اوّل و دوّم در داخل بيت رسول‏خدا صلى الله عليه و آله و پيشنهاد امام مجتبى عليه السلام در اين راستا از همين نمونه‏ها است.

واساساً دفن شدن رسول خدا صلى الله عليه و آله و حضرت زهرا عليها السلام در داخل بيت و حجره خويش از نظر اجتماعى نه تنها يك مسأله تازه و بى‏سابقه نبوده، بلكه نسبت به شخصيت آن دو بزرگوار، يك عمل عادى و طبيعى به حساب مى‏آمد.

آنچه در مورد رسول خدا صلى الله عليه و آله تازگى داشت، گفتار امير مؤمنان عليه السلام بود كه: «انَّ اللَّهَ لَمْ يقبض نَبيّاً في مكان الّا و ارتضاه لرمسه وانّي دافنه في حجرته التي قبض فيها».[4] كه صحبت از دفن شدن در محل قبض روح رسول خدا صلى الله عليه و آله بود، نه در داخل بيت و حجره بودن. و در مورد حضرت زهرا، موضوع حساس، دفن شدن آن حضرت طبق وصيتش‏مخفيانه و شبانه و بدون اطلاع سران قوم بوده، نه دفن شدن در داخل حجره‏ (و تولّي اميرالمؤمنين عليه السلام غسلها في جوف الليل و دفنها سرّاً بوصيّته منها في ذلك).[5]

جايگاه دعاى رسول خدا صلى الله عليه و آله در كنار خانه عقيل‏

همانگونه كه قبلًا آورديم در كتب حديث و تاريخ، روايات متعددى آمده است كه رسول‏خدا صلى الله عليه و آله در اوقات مختلف در كنار بقيع قرار مى‏گرفت و در آنجا به مناجات مى‏پرداخت و بر اهل بقيع دعا و از خداوند متعال براى آنان استغفار و استرحام مى‏نمود و گاهى نيمه‏هاى شب براى همين مقصود، رختخواب خويش را ترك و به سوى بقيع حركت مى‏نمود.

در ارتباط با اين مطلب و راجع به محل توقف و جايگاه دعاى آن حضرت در كنار بقيع روايتى در منابع مدينه شناسى و از علما و نويسندگاه اهل سنت نقل گرديده است كه داراى اهميت و متناسب با اين بحث تاريخى ما است.

متن روايت بنا به نقل سمهودى از اولين مدينه شناس و مورّخ «ابن زباله» زنده در سال 199 ه چنين است:

عَنْ خالِدِبْنِ عَوْسَجة: «كُنْتُ ادْعُولَيْلَة الى زاوِية دار عَقيلِ بْنِ ابي‏طالِبْ الّتي تَلي بابَ الداّر فمَرّ بي جَعْفَر بْنُ مُحَمّد عليه السلام يُريدُ العُرَيْضَ مَعَهُ اهْلُهُ فَقالَ لي اعَنْ اثَر وَقَفْتَ هيهنا؟ قُلْتُ: لا. قالَ: هذا مَوْقِفُ نبي اللَّه- صَلَى‏اللَّه عَلَيهِ وَ آلِه وَ سَلّم- بالّليل اذا جاءَ لِيَسْتَغْفِرَ لأَ هْلِ الْبَقيع».[6]

خالدبن عوسجه مى‏گويد: «شبى رو به سوى زاويه خانه عقيل كه در جنب درب اين خانه قرار گرفته است، دعا مى‏كردم جعفربن محمد عليه السلام كه به همراه خانواده‏اش عازم عُرَيْضْ بود، مرا در آن حال ديد و پرسيد آيا درباره اين محل خبر و مطلب خاصى شنيده‏اى؟ گفتم: نه، فرمود: اينجا جايگاه دعاى رسول خداست، زيرا آن‏حضرت شب‏هنگام كه براى استغفار اهل بقيع مى‏آمد در اينجا توقف مى‏نمود.»

استحباب و استجابت دعا در اين جايگاه‏

سمهودى پس از نقل اين روايت از ابن زباله، از وى چنين بازگو مى‏كند كه: اين خانه متعلق به عقيل و همان خانه است كه او و برادر زاده‏اش عبداللَّه بن جعفر در آن دفن شده‏اند واستادم (زين مراغى) مى‏گفت: بهتر است مسلمانان در اين محل به دعا و مناجات بپردازند و من شخصاً از افراد زيادى از اهل دعا و معنا شنيده‏ام كه دعا در كنار اين خانه و در نزديكى اين قبر مستجاب است. آنگاه اضافه مى‏كند: و اين استجابت دعا شايد به‏بركت وجود قبر عقيل ويا به‏جهت قبر عبداللَّه بن جعفر است كه خداوند به پاداش كثرت بذل وجودش استجابت دعا و قضاى حوائج را در كنار قبر وى قرار داده است.

ابن زباله سپس مى‏گويد: و از اتّفاقات جالبى كه در اين محل براى يكى از افراد متدين و مورد وثوق رخ داده است اين است كه او به هنگامى كه در اين محل مشغول دعا و راز و نياز بوده چشمش به صفحه كاغذى كه در پيش رويش بوده مى‏افتد و بعنوان تفأل آن را بر مى‏دارد و با حيرت و تعجب مشاهده مى‏كند كه در هر دو طرف صفحه، اين آيه نوشته شده است: «وَ قالَ رَبُّكُمْ ادعوني اسْتَجِبْ لَكُمْ»

پاسخ سمهودى و توجيه او!

سمهودى پس از بيان تعليل و توجيه ابن زباله و با قبول اصل روايت و استجابت دعا در اين جايگاه و در كنار اين خانه، به ردّ گفتار ابن زباله پرداخته، مى‏گويد: من تاكنون در گفتار هيچ يك از مورخان و مدينه شناسان دليل و نشانى از دفن شدن عبداللَّه بن جعفر در اين محل نيافته‏ام، بلكه مورخان در اصل محل دفن وى، اختلاف نظر دارند كه آيا در مدينه است ياد در ابواء.[7] سمهودى سپس مى‏گويد: اما دليل استجابت دعا در اين محل نه دفن شدن عبداللَّه بن جعفر بلكه همان است كه در گفتار جعفر بن محمد عليه السلام آمده است كه اين محل جايگاه دعاى رسول خدا صلى الله عليه و آله بوده است و در تأييد آن اضافه مى‏كند: و از اينجاست كه دعا كردن‏در تمام اماكن و نقاطى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در آنها دعا نموده است مستحب و مستحسن است؛ زيرا در اين اماكن به بركت دعاى آن حضرت اميد اجابت دعا و نيل به آمال بيش از نقاط ديگر است.[8] و اين بود نظريه و توجيه سمهودى و اشكال وى به توجيه ابن زباله در بيان علت استجابت دعا در كنار خانه عقيل.

بررسى و تحليل اصل موضوع‏

به نظر نويسنده، گفتار هر دو مدينه شناس داراى اشكال و ايراد است و تحليل و برداشت آنان از اين روايت مهم كه ناظر بر يك حقيقت والا و نكته حساس است، نادرست مى‏باشد، زيرا مطلب مهم و نكته ظريف و قابل توجه در اين روايت شريف، اين جمله از گفتار امام صادق عليه السلام است كه فرمود: «هذا مَوْقِفُ نَبِيّ اللَّهِ بِالَّليل اذا جاءَ لِيَسْتَغْفِرَ لِأَهْلِ الْبَقيعِ» پس از اينكه آن حضرت از خالدبن عوسجه پرسيد: آيا راجع به اين محل كه ايستاده‏اى و مشغول خواندن دعا هستى خبر و مطلب خاصى براى تو نقل شده است؟ و او جواب منفى داد، امام عليه السلام فرمود: اين محل جايگاه هميشگى پيامبر است شب هنگام كه براى استغفار بر اهل بقيع مى‏آمد در اين محل توقف مى‏فرمود.

آرى اين مطلب است كه قابل دقت و بررسى است كه چرا رسول خدا صلى الله عليه و آله محل خاصى را در مقابل درب خانه عقيل جهت دعاى خود اختصاص داده و در دل شبها در اين جايگاه مخصوص و در كنار اين خانه با خداى متعال به راز و نياز مى‏پرداخته است.

و اين نكته اصلى و حساس از روايت است كه بايستى مورد توجه و محور بحث و تحليل نويسندگان و مدينه شناسان همانند: «ابن زباله» و «سمهودى» قرار مى‏گرفت و با حل اين موضوع اصلى، مسأله فرعى و جنبى آن؛ يعنى استحباب و استجابت دعا در اين مكان نيز روشن مى‏گرديد.



[1] ( 1). در محل دفن عبداللَّه در آينده بحث مستقل خواهيم داشت.

[2] ( 2). رافع بن مالك انصارى از شخصيتهاى بارز و از صحابه و ياران با وفاى رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‏باشد او براى بيعت با رسول خدا به مكه مسافرت نموده و در بيعت عقبه اول و دوم حاضر گرديد و پس از فراگرفتن چند سوره از قرآن، به مدينه مراجعت و به دعوت اقوام و عشيره‏اش به اسلام مشغول شد و در دو جنگ مهم بدر و احد حضور داشت كه در جنگ احد به شهادت رسيد و جنازه‏اش به مدينه حمل و در خانه آل نوفل به خاك سپرده شد.- اسدالغابه، ج 2، ص 158- اصابه، ج 1، ص 499- وفاءالوفا، ج 3، ص 941

[3] ( 3) سعدبن مالك ساعدى( پدر سهل ساعدى) از صحابه و از انصار است. وى كه براى شركت در جنگ بدرآماده مى‏گرديد مريض شد و از دنيا رفت. جنازه‏اش را در كنار خانه بنى قارط به خاك سپردند. رسول خدا او را عملًا از شركت كنندگان در جنگ محسوب نمود و سهم وى را از غنائم جنگى به فرزندانش تحويل داد. اسدالغابه، ج 2، ص 289- اصابه، ج 2، ص 34- استيعاب، ج 2، ص 35

[4] ( 4) اعلام الورى، ص 144

[5] ( 1). همان، ص 158

[6] ( 2). وفاء الوفا، ج 3، ص 890- اخبار المدينه ابن نجار، ص 157. در نسخه موجود از اخبار المدينه جمله:« يريد العريض و معه اهله» وجود ندارد.

[7] ( 1). وبنا به‏نقل رافعى در« عنوان النجابة فيمن دفن بالمدينة من الصحابة» محتمل است قبر عبداللَّه در مكه باشد.

[8] ( 1). وفاء الوفا، ج 3، ص 890

ارسال نظر