فضيلت بقيع‏

فضيلت بقيع‏

در فضيلت بقيع حديث‏هاى متعدّدى از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل گرديده است. از جمله در حديثى چنين فرمود: «يحشر من البقيع سبعون ألفاً على صورة القمر ليلة البدر»[1] از بقيع هفتاد هزار نفر محشور خواهند شد كه صورت آنان مانند ماه چهارده شبه خواهد درخشيد.

و در حديث ديگر چنين فرمود: «يحشر من هذه المقبرة سبعون ألفاً يدخلون الجنّة بغيرحساب وكأنّ وجوههم القمرليلية البدر»؛[2] «از بقيع هفتاد هزار نفر كه صورتشان مانند ماه چهارده شبه است محشور خواهند شد و بدون حساب وارد بهشت خواهند گرديد.»

درباره حضور شبانه رسول خدا صلى الله عليه و آله در بقيع و دعا و طلب مغفرت آن حضرت نسبت به اهل بقيع كه گاهى روز و گاهى شب هنگام انجام مى‏گرفت در حديث و تاريخ مطالب فراوان نقل شده است.

در حديثى چنين آمده است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در بقيع حضور مى‏يافت و اهل قبور را بدين گونه مورد خطاب قرار مى‏داد. «السَّلامُ عَلَيكُم يا أَهلَ الْقُبُور يَغفِرُ اللَّهُ لَكُم وأنتم لَنا سلف ونحن بالأثر»؛[3] «درود بر شما خدا ما و شما را بيامرزد. شما پيش آهنگان ما بوديد و ما هم در پى شما خواهيم آمد.»

در حديث ديگر آمده است كه مى‏فرمود: «السلام عليكم قومٌ مؤجلون أتانا وأتاكم ما توعدون. اللّهم اغفر لأهل البقيع الغرقد»؛[4] «درود بر شما اى كسانى كه اجل شما و آنچه‏به ما و شما وعده داده‏اند فرا رسيد. خدايا اهل بقيع غرقد را بيامرز.»

«إنّي امِرتُ أن أدعو لهم».

از عايشه نقل شده است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله شب هنگام و آنگاه كه همه چشمها به خواب مى‏رفت به آرامى رختخواب را ترك نموده و از منزل خارج مى‏شد. خود من و گاهى «بريره» خدمتكارم به‏دستور من او را تعقيب مى‏كرديم و مى‏ديديم كه به بقيع مى‏آمد و در آنجا توقّف طولانى مى‏نمود و مكرّر دست‏ها را به سوى آسمان برمى‏داشت و به دعا و استغفار بر اهل بقيع مشغول مى‏گرديد. يكبار پس از مراجعت رسول خدا صلى الله عليه و آله از علّت اين عمل استفسار نمودم؛ در پاسخ من فرمود: «إنّي أُمرت أن أدعو لهم»؛ «من از طرف خدا مأموريت دارم كه بر اهل بقيع استغفار كنم.» عايشه مى‏گويد: عرض كردم اگر من به بقيع رفتم چه بگويم وبر آنان چگونه درود بفرستم. فرمود بگو: «السلام على أهل الديار من المؤمنين والمسلمين ويرحمهم اللَّه المستقدمين منّا والمستأخرين وإنّا إن شاء اللَّه للاحقون».[5]



[1] ( 1). ابن شبه، تاريخ، 1/ 96

[2] ( 2). همان، 91؛ وفاء الوفا، 3/ 883

[3] ( 3). ترمذى، سنن، 2/ 258، حديث شماره 1059

[4] ( 4). سمهودى، وفاء الوفا، 3/ 885

[5] ( 1) ابن شبّه، تاريخ، ج 1، ص 89، 90 و 95

ارسال نظر