محمّد بن عبدالوهاب بنيان‏گذار وهابيت‏

محمّد بن عبدالوهاب بنيان‏گذار وهابيت‏

مذهب وهابى و وهابى‏گرى منسوب است به شيخ محمّد بن عبدالوهاب تميمى نجدى و اين نسبت از نام پدر او «عبدالوهاب» گرفته شده است. گرچه وهابى ها اين نسبت را قبول ندارند و مى‏گويند «وهّابى» را دشمنان آنان به آنها اطلاق نموده و لذا خود را گاهى به اعتبار محمّد عبدالوهاب «محمّدى» و گاهى به اعتبار پيرويشان از صحابه و سلف صالح به اعتقاد خودشان «سلفيّه» مى‏نامند.

شيخ محمّد در سال 1115 ق. در شهر «عُيينيّه» از توابع نجد حجاز تولّد يافت.

پدرش در آن شهر قاضى بود و از علماى حنبلى به شمار مى‏رفت. شيخ محمّد در دوران كودكى به مطالعه كتاب هاى مذهبى؛ از تفسير، حديث، فقه و همچنين مطالعه آراء و عقايد مختلف سخت علاقه‏مند بود.

او فقه حنبلى را در زادگاهش و در نزد پدرش آموخت. سپس براى تكميل معلومات رهسپار مدينه منوّره گرديد و در آنجا به تحصيل پرداخت.

«احمد زينى دحلان» مورخ و معاصر شيخ محمد مى‏نويسد، محمّد بن عبدالوهاب در همان دوران تحصيل گهگاه مطالبى بر زبان مى‏راند كه از عقايدى خاص حكايت داشت؛ به طورى كه اساتيد وى نسبت به آينده‏اش نگران شده و مى‏گفتند: اگر اين فرد به تبليغ بپردازد، گروهى را گمراه خواهد كرد.

محمّد بن عبدالوهاب چندى بعد، مدينه را به سوى نقاط ديگر ترك كرد. چهار سال در بصره و پنج سال در بغداد و يك سال در كردستان و دو سال در همدان و اندك زمانى هم در اصفهان و قم رحل اقامت افكند، آنگاه به «حريمله» زادگاه پدرش رفت و تا زمانى كه پدرش زنده بود، وى كمتر سخن مى‏گفت و گاهى ميان او و پدرش نزاعى در مى‏گرفت ولى پس از درگذشت پدرش به سال 1153 كه شيخ محمد 38 سال داشت پرده از روى عقايد خود برداشت و تبليغات او در اين شهر افكار عمومى را بر آشفت؛ به‏گونه‏اى كه‏ناگزير شد اين شهر را به عزم اقامت در «عُيينيّه» زادگاهش ترك كند. پس از مدت كوتاهى اين شهر را نيز به‏اجبار ترك نمود و به‏ناچار نقطه سومى به نام «درعيه» را كه محمّد بن سعود جدّ آل سعود به عنوان رييس قبيله بر آن منطقه حكومت مى‏كرد، براى خود برگزيد.

او دعوت خود را با حاكم درعيه در ميان نهاد و هر دو پيمان بستند كه رشته دعوت از آن محمّد بن عبدالوهاب و زمام حكومت در دست محمّد بن سعود باشد و براى استحكام اين روابط، ازدواجى نيز ميان دو خانواده صورت گرفت. محمّدبن عبدالوهاب تبليغ خود را در پرتو قدرت حاكم آغاز كرد و به زودى هجوم به قبايل اطراف و شهرهاى نزديك شروع شد و سيل غنائم از اطراف و اكناف به شهر درعيه كه شهر فقير و بدبختى بود سرازير گرديد. و اين غنايم جز اموال مسلمانان منطقه نجد نبود كه با متّهم شدن به شرك و بت‏پرستى كه در صفحات آينده ملاحظه خواهيد كرد، اموال و ثروتشان بر سپاه محمّد بن عبدالوهاب حلال شده بود. و اين تهاجمها و قتل و غارتها از سوى وهابيان توسعه و ادامه يافت تا در حجاز يك حكومت سياسى- مذهبى كه مذهب آن وهابيگرى و اجراى عقايد و آراء ابن تيميه بود به وجود آمد.[1]



[1]تاريخ حرم ائمه بقيع عليهم السلام، ص: 36

ارسال نظر