مسجد صعصعه بن صوحان:

مسجد صعصعه بن صوحان:

يكى از مساجد متبركه و بسيار قديمى است كه در كنار مسجد سهله و مسجد زيد بن صوحان قرار دارد. صعصعه بن صوحان يكى از ياران وفادار و مخلص اميرالمؤمنين على بن ابى طالب (ع) بود. اين مسجد (پس از اين‏رو به ويرانى نهاده بود) و اخيراً تعميرات زيادى در آن انجام شده است. نماز خواندن و دعا كردن در اين مسجد بسيار مستحب است و بويژه برخواندن دعائى كه صعصعه بن صوحان در نماز شب مى‏خوانده تأكيد شده است.

برخى را گمان بر اينست كه صعصعه در كوفه مدفون باشد اما در حقيقت صعصعه را با معاويه تنش‏ها و درگيرى‏هاى فراوانى بود كه باعث شد مغيره بن شعبه به دستور معاويه او را از كوفه به (جزيره) و يا (بحرين) و يا جزيره (ابن كافان) تبعيد كند و او در همان جا درگذشت‏[1].در كتاب الاستيعاب آمده است كه صعصعه بن صوحان در زمان پيامبر كودكى بيش نبود و موفق به زيارت پيامبر نگرديد. او مردى فاضل، ديندار و سخنورى بليغ و از اصحاب نزديك حضرت على (ع) بود.

در كتاب رجال كشى آمده است كه: چون معاويه به كوفه درآمد تعدادى از اصحاب نزديك حضرت على (ع) كه امام حسن (ع) براى ايشان امان‏نامه دريافت كرده بود بر معاويه وارد شدند و چون صعصعه بر معاويه وارد شد، معاويه گفت: به خدا سوگند كه خوش نداشتم روزى را ببينم كه تو با امان‏نامه بر من وارد شوى.

صعصعه گفت: به خدا سوگند كه من نيز خوش نداشتم كه روزى بعنوان اميرالمومنين بر توسلام كنم. سپس بر او سلام كرد.

معاويه گفت: اگر راست مى‏گويى بر بالاى منبر برو و على (ع) را لعن كن.

پس صعصعه بر بالاى منبر رفت و پس از حمد وثناى الهى چنين گفت: (اى مردم من اكنون از نزد مردى مى‏آيم كه شر خود را پيشاپيش فرستاده وكار خير خود را به تأخير انداخته است و او به من دستور داده كه على (ع) را لعن كنم، پس او را لعن كنيد كه خدا او را لعن كند). پس همه اهل مسجد آمين گفتند.

معاويه گفت: به خدا سوگند كه منظور تو لعنت كردن من بود، پس بايد دوباره بر بالاى منبر بروى و او را نام برده و سپس لعنت نمايى. پس صعصعه دوباره بالاى‏منبر رفت و گفت: اى مردم اميرالمومنين معاويه مرا فرمان داده كه على بن ابى طالب (ع) را لعن كنم، پس او را لعن كنيد.

اين بار نيز مردم آمين گفتند و باز معاويه گفت: به خدا سوگند كه اين بارهم منظور او من بودم، او را از اينجا بيرون كنيد و اجازه ندهيد كه در شهرى كه من درآن هستم سكونت اختيار كند، پس او را از شهر كوفه بيرون كردند.

صعصعه در پايدارى برحق استوار و در مبارزه با ستمكاران پابرجا ومحكم بود ودر روايات آمده است كه روزى صعصعه بن صوحان بيمار شد و حضرت على (ع) به عيادت او رفت و به او گفت: اى صعصعه مبادا كه عيادت من از تو باعث فخر كردنت بر قوم وخويشان گردد.

صعصعه گفت: اى امير مؤمنان هرگز چنين نيست، بلكه عيادت تو ذخيره و اجر آخرت من است.

حضرت على (ع) فرمود: به خدا قسم كه تو دوستى كم خرج هستى ولى در عوض يارى دهنده بزرگى هستى.

صعصعه جواب داد: اى امير مؤمنان به خدا سوگند كه به خداوند عالم‏ترى، و خداوند در چشمت بزرگ و عظيم است و تو در كتاب خداوند حكيم هستى و تو نسبت به مؤمنين رئوف و رحيم هستى.

در كتاب تهذيب الكمال آمده است كه: (صعصعه در جنگ صفين در كنار اميرالمؤمنين (ع) بود و يكى از فرماندهان حضرت به شمارمى‏رفت، و اما در جنگ جمل او و دو برادرش زيد و سبحان حضور داشتند و در بين اين سه برادر سبحان‏خطيب بود و پرچم نيز در دست او بود و چون به شهادت رسيد زيد برادر ديگرش پرچم را به دست گرفت و چون او نيز به شهادت رسيد، صعصعه پرچم را به دست گرفت. او در روزگار معاويه در كوفه درگذشت.

در شبى كه حضرت على (ع) از دنيا رحلت فرمود فرزندان آن حضرت جنازه مطهرش را از كوفه به نجف حمل نمودند و صعصعه از جمله مشيعين بود و چون از كار دفن آن حضرت فارغ شدند صعصعه نزد قبر مقدس ايستاد و مشتى از خاك برگرفت و بر سر خود ريخت و گفت: پدر و مادرم فداى تو باد اى اميرالمؤمنين گوارا باد تو را كرامتهاى خدا، اى ابوالحسن! به راستى كه مولد تو پاكيزه بود و صبر تو قوى و جهاد تو عظيم و تو به آنچه آرزو داشتى رسيدى و تجارتى سودمند كردى و به نزد پرورگار خود رفتى و از اين نوع كلمات بسيار گفت وگريه سختى كرد و سايرين را نيز به گريه در آورد و او در حقيقت سر قبر آن حضرت و در آن دل شب مجلس روضه منعقد كرد و درآن صعصعه روضه خوان بود و مستمعين امام حسن (ع) و امام حسين (ع) و ابوالفضل العباس (ع) و محمد بن الحنفيه و ساير فرزندان و بستگان آن حضرت بودند و چون اين كلمات به پايان رسيد روى به جانب امام حسن و امام حسين (ع) و ساير آقا زادگان كردند و ايشان را تعزيت و تسليت گفتند و سپس جملگى به كوفه مراجعت نمودند.

شيخ حرز الدين در كتاب المراقد مى‏گويد: قبر صعصعه بن صوحان در منطقه (الثويه) در نجف واقع شده است و برخى از بحرينى‏ها به من گفتند كه در سرزمين ما قبر مشهور و معروفى است كه مى‏گويند قبر صعصعه بن صوحان است.اين قبر در جزيره عسكر قرار دارد و در نزد عامه مسلمانان چه شيعه و چه سنى مورد احترام و تقدير است.[2]



[1] ( 1) ابن حجر، الاصابه فى تمييز الصحابه، ج 3، ص 200

[2] ( 1) حرزالدين، مراقد العارف ج 1 ص 40

ارسال نظر