حضرت عباس عليه السلام در آينه روايات و زيارات
1. حضرت عباس عليه السلام در آينه روايات
الف) گفتار حضرت على عليه السلام
امام على عليه السلام پس از تولد فرزندش، عباس عليه السلام، وى را در آغوش كشيد و فرمود:
عباس عليه السلام در پيشگاه خداوند داراى مقام بسيار ارجمندى است. خداوند به جاى دستان او كه در دفاع از دين خدا از پيكر جدا مىشود، به او دو بال خواهد داد و او با آن دو بال، بسان جعفر طيار، در فضاى بهشت، چونان فرشتگان، پرواز مىكند.[1]
ب) گفتار حضرت فاطمه عليها السلام
در روايتى از امام باقر عليه السلام آمده است:
وقتى قيامت برپا مىشود، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به امير مؤمنان على عليه السلام مىفرمايد: به فاطمه عليها السلام بگو براىشفاعت امت چه چيز را به پيشگاه خداوند عرضه مىدارى؟ حضرت على عليه السلام پيام ايشان را مىرساند و حضرت فاطمه زهرا عليها السلام در پاسخ مىفرمايد: دو دست بريده پسرم عباس عليه السلام براى اين مقام [شفاعت] كافى است.[2]
ج) گفتار امام حسين عليه السلام
سخنان بسيارى از حضرت امام حسين عليه السلام در شأن حضرت عباس عليه السلام نقل شده است كه از علاقه فراوان ايشان حكايت مىكند. عصر عاشورا با سخنى در اوج عشق و علاقه به حضرت عباس عليه السلام فرمود: «ارْكَبْ بِنَفْسِى انْتَ ...»[3]؛ «فدايت شوم، سوار بر اسب شو.»
امام در فراق او، دستهاى خويش را بر كمر مىگيرد و مىفرمايد:
الآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِى وَ قَلَّتْ حِيلَتِى[4] وَ شَمَّتْ بِى عَدُوِّى.[5]
اكنون كمرم شكست و راه چاره بر من بسته شد و دشمنم نسبت به من پردهدر شد.د) گفتار امام سجاد عليه السلام
امام سجاد عليه السلام در ذيل حديثى طولانى، عمويش عباس عليه السلام را چنين توصيف مىكند:
خدا عباس عليه السلام را رحمت كند كه ايثار كرد، آزموده شد و جانش را فداى برادرش ساخت، تا آنجا كه دو دستش از تن جدا شد و خداى پاك و بلند مرتبه به جاى دو دستش، دو بال به او داد تا در بهشت همراه با فرشتگان، به وسيله آنها پرواز كند؛ همانگونه كه براى جعفر بن ابى طالب عليه السلام مقرر ساخت. به راستى كه عباس عليه السلام را در پيش خداى بلندمرتبه و سترگ، جايگاهى ويژه است كه همه شهيدان در روز رستاخيز، بدان غبطه مىخورند و رشك مىبرند».[6]
ه) گفتار امام صادق عليه السلام
امام صادق عليه السلام فرمود:
عموى ما، حضرت عباس بن على عليه السلام، داراى بينشى ژرف و ايمانى استوار بود. در ركاب برادرش جهاد نمود و از آزمون الهى پيروز درآمد و با شهادت، رحل زندگى برچيد.[7]
[1] ( 1). العباس عليه السلام، ص 75
[2] ( 1). همان، ص 452
[3] ( 2). الإرشاد، ج 2، صص 92- 93
[4] ( 3). مثير الأحزان، ص 84؛ الخوارزمى، مقتل الحسين عليه السلام، ج 2، ص 30
[5] ( 4). بحرالعلوم، مقتل الحسين عليه السلام، ص 322
[6] ( 1). شيخ صدوق، الامالى، ص 547
[7] ( 2). اعيان الشيعه، ج 7، ص 430