سرزمين عرفات

در فاصله حدود 21 کيلومتري شهر مکّه، سرزمين مقدّسي است با پيشينه تاريخي ديرينه که نامش عرفات است. حاجيان پس از پوشيدن لباس احرام، براي انجام حج تمتع، راهي آنجا شده و از ظهر روز نهم ذيحجه تا غروب آفتاب، در اين سرزمين وقوف مي کنند و به دعا و نيايش مي پردازند تا خداي رحمان، به آنها رحمت آورده بار ديگر اجازه ورود به حرم را به آنان عطا نمايد.
تشنگان معرفت، وعارفان عاشق، براي حضور در عرفات، شور و شوق فراوان از خود نشان داده، براي همنشيني با حضرت صاحب الأمر ـ ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ـ که همه ساله در اين موقف حضور دارند، سر از پاي نمي شناسند.
نوشتاري که در پيش روي داريد، عرفات را در ابعاد گوناگون مورد بررسي قرار داده است:
عرفات در لغت
عَرَفاتْ، از ريشه عَرَفَ گرفته شده و به گفته راغب: بيانگر شناخت آثار اشياء همراه با تفکّر و تدبّر است.(1) اين کلمه اسمي مفرد است که در لفظ به صورت جمع آمده، ليکن جمع بسته نمي شود. و شايد دليل آن تفکيک ناپذيري اماکن بوده، و با اين استعمال گوئي هر جزئي از اين سرزمين را عرفه دانسته اند.(1)
فرّاء گفته است: عرفات اگر چه به صورت جمع آمده، ليکن معرفه است و دليل معرفه بودن اش نيز آن است که الف و لام بر آن داخل نشود.(2)
اخفش نيز گفته است: عرفات بدان جهت منصرف است که تاء را به منزله ياء و واو در مُسْلِمين و مُسلِمُون، و تنوين را به منزله «نون» قرار داده اند و آنگاه که به صورت اسم استعمال گردد، اعراب آن به همان حال باقي مي ماند.(3)
جوهري همچنين گفته است: اين گفته مردم «نَزَلْنا عَرَفَةَ» و عرفه بصورت مفرد آمده، اين استعمال همچون «مُوَلَّد» است و عربي خالص و محض نمي باشد.(4)
نامگذاري عرفات
در اين که چرا عرفات را بدين اسم خوانده اند، اختلاف نظر وجود دارد:
1 ـ برخي گفته اند: آدم و حوا پس از رانده شدن از بهشت و فرود آمدن بر زمين، در اين سرزمين يکديگر را ملاقات نموده، همديگر را شناختند; از اين رو آنجا را عرفات ناميده اند.(5)
2 ـ گروهي ديگر عقيده دارند: از آن رو اين سرزمين را عرفات گويند که مردم در آن به گناهان خود اعتراف مي کنند.(6)
3 ـ امام صادق ـ عليه السلام ـ (در روايتي طولاني) پس از بيان ماجراي فرود آمدن آدم ـ ع ـ در عرفات و همراهي نمودن جبرئيل با ايشان، فرمودند:
«جبرئيل به آدم گفت: هنگامي که خورشيد غروب کرد، هفت مرتبه به گناه خود اعتراف کن و هفت مرتبه نيز توبه و طلب آمرزش نما. و آدم چنين کرد، پس آنجا عرفات ناميده شد; زيرا آدم در آن، به گناه خود اعتراف نمود و براي فرزندان او نيز سنت شد که ]در اين سرزمين[ به گناهان خود اعتراف کرده، از خداوند آمرزش بخواهند، همانگونه که آدم چنان کرد ...»(7)
در روايتي ديگر، معاوية بن عمار گفته است: از امام صادق ـ ع ـ پرسيدم: چرا عرفات را عرفات ناميده اند؟ فرمود: جبرائيل همراه با ابراهيم روز عرفه بيرون شد، پس به هنگام غروب آفتاب، به ابراهيم گفت: اي ابراهيم به گناهت اعتراف کن و مناسک خود را بشناس، پس عرفات ناميده شد بخاطر گفته جبرئيل که گفت: «اعتراف کن» و او اعتراف کرد.(1)
4 ـ ديگري گفته است: از آن جهت که حاجيان در اين سرزمين با يکديگر آشنا مي شوند، اين روز را روز «عرفه» و اين سرزمين را «عرفات» نام نهاده اند.(2)
5 ـ و نيز گفته اند: چون عرفات سرزميني مقدس و با عظمت است، آن سان که گويي با بوي خوش آنجا را عطرآگين نموده اند، لذا عرفاتش ناميده اند.(3)
6 ـ برخي را نيز عقيده بر آن است که: چون يکي از معاني «عِرْف» صبر و بردباري است و حاجيان براي رسيدن به عرفات و وقوف در آن رنج و زحمت فراواني را متحمّل مي شوند، بدين جهت اين مکان را عرفات ناميده اند و در تأييد اين نظر، شعري را نقل کرده اند که:
قُل لابن قيس أخي الرقيات *** ما أحسن العِرْفَ في المصيبات!(4)
7 ـ و سرانجام گفته اند: چون جبرئيل مناسک حج را به ابراهيم خليل الرحمان آموخت و وي را نسبت به عرفه آگاه ساخت، آن گاه به او گفت: أَعَرفت؟ و ابراهيم پاسخ داد: آري. از اين رو آنجا را عرفات ناميده اند.(5) از مجموع آنچه گفته شد شايد بتوان گفت اعتراف به گناه که در وجه تسميه دوّم و سوّم آمده و امام صادق ـ ع ـ نيز مهر تأييد بر آن نهاده اند، بهترين دليل نامگذاري اين سرزمين مقدّس به «عرفات» است.

صحرايي است به درازاي  12کيلومتر در شش کيلومتر و نيم ،در فاصله بيست و يک کيلومتري شمال مکه ، بر سر راه طائف در جهت شمالي اين دشت کوهي است که آن را جبل الرحمه يا جبل عرفات نامند صحراي عرفات در اين سال ها درختکاري  شده و هر حاجي بايد از ظهر روز نهم ذي الحجه تا غروب شرعي آن روز در اين صحرا به قصد قربت وقوف نمايد.

ارسال نظر