کمیل بن زیاد نخعی

کمیل بن زیاد نخعی

كميل در تبعيد:

در زمان حاكميت عثمان، برخي از شيعيانامام علیعليه السلام مانند: صعصعه و كميل نزد معاويه رفته و از او با لحني شديد درخواست نمودند از مقام خود كناره‌گيري نمايد! معاويه كه از آنان به ستوه آمده بود، ايشان را نزد عثمان فرستاد و عثمان نيز آن‌ها را به شهر «حِمص»تبعيد نمود[1]

کمیل در زمان امام حسن و امام حسین علیهما السلام

پس از شهادت حضرت امیر در ماه رمضان 40هجری، مردم کوفه با امام حسن مجتبیعلیه السلام بیعت کردند. جناب کمیل هم که همه خصایص حضرت امیر را در فرزندش امام حسن علیه السلام متجلی می دید، با حضرتش بیعت کرد و جزء سربازان و فدائیان حضرتش گردید. مرحوم مجلسی به نقل از ابن شهر آشوب، کمیل بن زیاد را از اصحاب امام حسنعلیه السلام می شمارد.

در زمان امام حسینعلیه السلام مردانی چون: کمیل و قنبر غلام حضرت علیعلیه السلام به دستور معاویه و یزید و به جرم دلدادگی و طرف داری از اهل بیتعلیهم السلام به زندان افتادند و درست یک روز بعد از واقعه عاشورا از زندان آزاد شدند.

دعای کمیل

مبحث ديگري كه در بررسي زندگينامه كميل شايان توجه است،«دعای كميل»است .این دعا یکی از ادعيه معروف است. علامه مجلسى آن را از بهترين دعاها می داند و آن دعاىحضرت خضر عليه السلاماست. حضرت امیرالمومنین عليه السلام آن را به كميل كه از خواصّ اصحاب آن حضرت است، تعليم داد.

چند حدیث به روایت کمیل:

  • 1.امام علیعليه السلام فرمود: يا كميل! مر اهلك ان يروحوا في كسب المكارم و يدلجوا في حاجة من هو نائم[۳۶]؛ اي كميل! به خاندانت امر كن در كسب اخلاق كريمانه، سرعت ورزند و به رفع حاجت نيازمندي كه در خواب است، بپردازند.
  • 2.امام رضاعليه السلام فرمود: از جمله فرمايشات علي عليه السلام به كميل اين بود كه يا كميل اخوك دينك فاحتط لدينك بما شئت[۳۷]؛ دين تو برادرت است پس تا مي‌تواني در مورد دينت احتياط نما!
  • 3.امام علي عليه السلام در مورد آداب غذاخوردن به كميل فرمود:هرگاه غذا مي‌خوري، آرام ميل كن، تا ديگران كه هم غذاي تو هستند نيز بهره‌مند شوند و هنگامي كه بر سر سفره قرار مي‌گيري، با صداي بلند حمد خدا كن تا ديگران نيز حمد خدا نمايند و بدين سبب براي تو اجر خواهد بود. معده خود را مملو از غذا قرار نده، بلكه بخشي را براي آب و بخشي را براي هوا(نفس) قرار ده.[۳۸]
  • 4.كميل مي‌گويد: از امام علي عليه السلام سؤال كردم اركان اسلام كدام است؟ حضرت فرمود: هفت چيز:

1.عقلكه اساس صبر است؛

2.حفظ آبرو و راستگويي؛

3.تلاوتقرآن، آن چنان كه شايسته است؛

4.دوست داشتن و دشمن داشتن در راه خدا؛

5.شناخت حق آل محمد ومعرفتبه ايشان؛

6.به جا آوردن حق برادران ديني و حمايت از ايشان؛

7.با مردم رفتار نيك داشتن.[۳۹]

  • 5.اميرمؤمنان علي عليه السلام در ضمن وصاياي بسيار مهم به كميل فرمود: هيچ علمي نيست مگر اين كه من فاتح آنم و هيچ سِري نيست مگر اين كه قائم عليه السلام خاتم آن است[2]

خاطرات کمیل

کمیل بن زیاد به عنوان صاحب سرّ امام علی (علیه السلام) شناخته می شود. در طول مدت معاشرت با مولا، خاطرات زیادی از آن بزرگوار دارد که به مواردی از آن اشاره می کنیم:

1 .جریان مقدس نما

کمیل برخی از شبها همراه امام علی (علیه السلام) در مسجد کوفه به عبادت می پرداخت. شبی امام علی(علیه السلام) و کمیل پس از انجام عبادت از مسجد به طرف منزل حرکت کردند، در مسیر راه از منزلی، صدای حزینی به گوش رسید که کسی آیه (أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ...)را با صوتی بسیار حزین و جانسوز می خواند، کمیل از این حالت متأثر شد و در ذهن از او تعریف کرد. بدون آنکه سخنی به زبان آورد، مولا امیرالمؤمنین(علیه السلام) متوجه درون او شد و فرمود: «از زمزمه این مرد تعجب نکن، او اهل آتش است. خبرش را در آینده به تو خواهم داد.»

کمیل از حرف امام متعجب شد.مدت زمانی گذشت تا اینکه جنگ نهروان پیش آمد و همانطور که امام خبر داده بود، عده زیادی از خوارج کشته شدند. پس از جنگ، امام علی(علیه السلام) در حالی که شمشیری به دست داشت، که از آن خون می چکید، از میان سرهای بریده خوارج می گذشت; نزد کمیل آمد و شمشیرش را روی سر بریده ای گذاشت و فرمود:یا کمیل!( أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ...)، کمیل فهمید که این شخص همان شخصی است که آن شب با سوز و گداز به راز و نیاز مشغول بود، در این لحظه خود را روی پاهای امام انداخت و استغفار کرد.[3]

دعای کمیل

دعای کمیل، یادگار امام علی(علیه السلام) از دعاهای معروف و مشهور میان شیعیان است که آن را شبهای جمعه با سوز و گداز قرائت می کنند. مولای عارفان این دعا را که به دعای «حضرت خضر» نیز مشهور است، به کمیل بن زیاد نخعی آموخت.کمیل در این باره می فرماید:«با مولایم در مسجد بصره نشسته بودم، عده ای از اصحاب امام، دور او را گرفته بودند، یکی از اصحاب از امام پرسید:مراد از فرمایش خداوند که می فرماید: (فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْر حَکِیم)،16چیست؟ حضرت فرمود: مراد شب نیمه شعبان است. به آن کسی که جانم در دست اوست، بنده ای از بندگان خدا نیست مگر اینکه آنچه از نیک و بد بر او جاری می شود در شب نیمه شعبان تا آخر سال در مثل چنین شبی برای او تقسیم می گردد و هیچ بنده ای آن شب را احیا نمی دارد و دعای خضر را نمی خواند مگر این که دعای او مستجاب می شود.

سپس حضرت به منزل رفت، شبانگاه به خانه مولا رفتم و در را کوبیدم، فرمود: ای کمیل، تو را چه مطلبی است؟ جواب دادم: ای امیرالمؤمنین، درباره دعای خضر آمده ام. حضرت فرمود: بنشین و چون این دعا را حفظ کردی در هر شب جمعه یا در ماهی یک بار یا سالی یک بار یا در عمرت یک بار، آن را بخوان که خدا برای تو چاره می سازد و یاری ات می کند و روزی ات می دهد و مغفرت الهی شامل تو می شود. ای کمیل، طول مدت رفاقت تو با ما واجب شد که خواهش تو

را انجام دهیم. سپس فرمود بنویس: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْء..[4]



[1] الكامل في التاريخ، ج 3، ص 144.

[2] بحارالانوار، ج 1، ص 267

[3] . سفینة البحار، دارالاسوه، ج7، ص538

[4] . الاقبال بالاعمال الحسنه، سید رضی الدین ابن طاووس، ج3، ص331

ارسال نظر