صعصعه بن صوهان
خاندان
مطالعه حالات چهار فرزند صوحان (زید، عبدالله، سیحان و صعصعه) فضایی آکنده از عشقامام علیعلیه السلام در این خاندان را به تصویر میکشد. تنها درجنگ جمل، سه برادر (صعصعه، زید، سیحان) حضور داشتند و سیحان پرچمدار بود. وقتی او بهشهادترسید، زید پرچم را بدست گرفت و چون شهید شد، صعصعه پرچم را برافراشته نگاه داشت. فصاحت و بلاغت خصوصیت دوم این خاندان بود. دانشمندان تاریخ، عنوان«خطبا» را از ویژگیهای این خانواده دانستهاند.
دیدگاه متقابل
اصبغ بن نباته میگوید: صعصعه بن صوحان مریض شد. به همراهی علی علیه السلام برای عیادت وی به منزلش رفتیم. او که در بستر بیماری افتاده بود، با دیدن حضرت بسیار خوشحال شد. علی علیه السلام به او محبت فراوان کرد؛ اما موقع خداحافظی، فرمود: ای صعصعه! این دیدارتکلیف من بود؛ مبادا آن را موجب فخر و مباهات بر دیگران قرار دهی! صعصعه پاسخ داد: نه، یا امیرالمومنین! بلکه آن را اجر و ذخیره آخرتمیدانم.
علی علیه السلام فرمود: به خدا قسم من تو را کمهزینه (برای نظام اسلام) اما پرتلاش میبینم. صعصعه پاسخ داد: به خدا قسم شما در نظر من، بسیار آگاه به خداوند هستی و او در نظر شما بزرگ است. شما نیز نزد پروردگارت جایگاهی بلند داری و اهلحکمتو نسبت به مومنان، مهربان و رحیم هستی.
امام علی بن موسی الرضا علیه السلام نیز در ملاقاتی که با احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی داشتند، از صعصعه تجلیل زیادی کرد و به همین داستان اشاره فرمود.
علی(ع)نیز در نهج البلاغه در مورد او می فرماید:
«هذا الخطیب الشحشح...»
«این خطیب ماهر و توانا...»
ابن ابی الحدید می گوید: این عبارت را علی(ع)در مورد صعصعه بن صوحان فرموده است و همین افتخار برای او بس که علی(ع)او را به مهارت در سخن و فصاحت در لسان بستاید.
شعبی(از فقیهان و شاعران بزرگ قرن اول)می گوید: من فن خطابه وسخنرانی را از صعصعه بن صوحان آموختم. و جاحظ، دانشمند لغت ونحو(متوفای 255)می گوید: صعصعه از فصیح ترین مردم بود.
جالب آن که «عبدالملک بن مروان » که با علی(ع)و اصحابش خصومت داشته در باره صعصعه می گفت: «انه احضرالناس جوابا» ;او حاضر جواب ترین مردم بود.
قبل از آغاز نبرد نهروان، سفیر علی(ع)بود و برای سخن گفتن باکوردلان خوارج، حضرت او را به سوی ایشان فرستاد.