در برابر تو

خداوندا تو بی گمان کلام مرا می شنوی
جایگاه مرا می نگری
و بر نهان و آشکارم نیک آگاهی
چیزی از من بر تو پوشیده نیست
من آن بی نوای تهی دستم
فریاد خواه پناه جو
هراسان ترسیده
اقرار کننده و معترف به گناه
از تو درخواست می کنم همچون درخواست یک درمانده
و نزد تو می نالم همچون نالش یک گنهکار خوار
تو را می خوانم همچون خواندن یک ترسیده ی زیان دیده
چونان کسی که سر در برابر تو فرود آورده
و اشک از دیدگانش روان گشته
و پیکرش در برابر تو به خواری فرو افتاده
و بینی اش در برابر تو به خاک مالیده شده
بار خدایا!
مرا از فراخواندن خود ناامید مگردان
با من مهربان و نوازشگر باش
ای بهترین کسی که از او در خواست می کنند
ای بهترین بخشنده

ارسال نظر