قبولم نما،گرچه آلوده ام...
به هنگام پیری مرانم ز پیش
 كه صرف تو كردم جوانی خویش
الا ای جگر گوشه‌ی فاطمه
كه بردی دلِ اهل دل را همه
كی‌ام من؟ كه باشم هوادار تو
هوادار تو هست دادار تو
من از كودكی عاشقت بوده‌ام
قبولم نما، گرچه آلوده‌ام
به عشق تو هر كس كه منسوب شد
اگر بود بد، عاقبت خوب شد
غمت حاصل زندگانیّ من
به راه تو طی شد جوانیّ من
من از ریزه‌خواران خوان تو‌ام
اگر چه بدم، میهمان تو‌ام
ز در راندگانت حسابم مكن
گدایم، كرم كن، جوابم مكن
به كوی وفا آشیانم بده
سگ خانه‌ام استخوانم بده
مبادا برانی مرا از درت
به بازوی بشكسته‌ی مادرت

ارسال نظر