نقش خصلتهاى عربى در رشد اسلام
كتاب: تاريخ سياسى اسلام، سيره رسول خدا، ص 321
نويسنده: رسول جعفريان
محيط زندگى عرب جاهلى سبب رشد خصلتهاى ويژهاى در اعراب شده و آنان را به گونهاى خاص تربيت كرده بود.زندگى دشوار قبيلهاى بر افراد قبيله فشارهاى خاصى را اعمال كرده و الزامات جغرافيايى و اقتصادى،نيازها و شرايطى ويژه را بوجود مىآورد.اعراب در اين شرايط تربيت شده و در داشتن برخى خصلتها و ويژگيها برجستگى پيدا مىكردند.اگر چه در جاهليت از اين خصلتها و توانمنديها براى مفاسد و مقاصد مطابق با معيارهاى جاهلى بهرهگيرى مىشد،اما اصل و اساس آن خصال اين توان را داشت كه در مسيرهاى ديگرى نيز بكار گرفته شود.كما اين،كه برخى خصلتها در اصل در شمار ارزشهاى اخلاقى مثبت بود.
رسول خدا(ص)با تلاشهاى پيگير خود،توانست آن هدف والايى را كه اسلام انسان را به سوى آن فرا مىخواند،در صحابه جايگزين سازد،خصال موجود را در ارتباط با آنهدف والا بكار گيرد و بدين ترتيب،همان خصلتها توانسته است زمينهاى براى رشد اسلام گردد.
از جمله خصلتهاى عرب جاهلى،توانايى تحمل شدايد و سختيها بود.اين ويژگى در ساختن يك قوم و آماده كردن او براى مقابله با دشواريها و مشكلات،كاربرد جدى و عملى دارد.رسول خدا (ص)در مواجهه با مشركان و اشراف و قبايل بدوى عرب و نيز جنگهاى طولانى با آنها در مدينه،از اين ويژگى موجود در اصحاب خود بهره كافى برد،زيرا در آن شرايط مسلمانان گرفتار مشكلات فراوانى شدند،اما از آنجا كه عرب جاهلى در محيط گرم و سوزان عربستان در شرايط سخت و بدون آب و گياه زندگى كرده و با سختيها خو گرفته بود،توانست همراه پيامبر(ص)در محروميتها مقاومت نمايد و در مقابل فشارها تحمل لازم را نشان دهد.زندگى بدون رفاه در جاهليت،كه بيش از نود درصد مردم با آن درگير بودند،به اعراب صلابت خاصى داده و اين آمادگى را در آنان بوجود آورده بود كه حتى در برابر بىآبى بتوانند مقاومت كنند.مطالعه سيره،نشان مىدهد كه على رغم وجود مشكلات فراوان،كمتر اعتراضى از ناحيه صحابه بر رسول خدا(ص)شده است.
در اصل،عربها بويژه ياران پيامبر(ص)مردمان اشرافى نبودند بلكه بيشتر آنان از طايفه محروم و زير دست بودند.نويسنده در آثارى كه مطالعه كرده،تنها به يك مورد اعتراض در اين زمينه برخورد كرده و آن اين كه يكى از صفه نشينان مسجد مدينه كه معمولا افراد فقير در آنجا مىآمدند،مىگويد:در آنجا رسول خدا(ص)قدرى خرما ميان افراد قسمت مىكرد.يك روز،وقتى آن حضرت در حال نماز بود مردى فرياد زد:،اى رسول خدا!از بس خرما خورديم شكممان آتش گرفت .رسول خدا(ص)فرمود:به خدايى كه جز او خدايى نيست،اگر توانايى بدست آوردن نان و گوشت داشتم براى شما فراهم مىكردم. (1)
ويژگى ديگر اعراب آشنايى با جنگ و درگيرى و حتى عادت بدان بود.در جاهليت،جنگهاى مداوم قبايل بر سر آب،مرتع و جز آن،روحيه خاصى،خصوصا در اعراب باديه بوجود آورده بود.جنگهاى بيست ساله و چهل ساله،آن هم در ميان دو قبيله،كه احتمالا كل جمعيت آن از چند هزار تجاوز نمىكرد،نشانگر لجاجت شديد جنگى آنان است.طبيعى است كه نه تنها مردان بلكه حتى زنان و كودكانى كه در طى اين جنگها پرورش يافته و با آن خو گرفته بودند سلحشورانى مىشدند كه به راحتى مىتوانستند رو در روى دشمن ايستادهو مصيبتهاى جنگ را تحمل نمايند.بعدها وقتى رسول خدا(ص)براى سرنگونى حاكميتهاى ظالمانه و دفاع از كيان اسلام به جهاد بر ضد دشمنان پرداخته و مجبور شد تا در طى ده سال در مدينه،بيش از هشتاد«غزوه»و«سريه»داشته باشد،از اين روحيه سلحشورى اعراب استفاده برد،زيرا روشن است كه مردمى ترسو كه تاب تحمل زخم كوچكى را هم ندارند،نمىتوانستند چنين حركتهاى نظامى گستردهاى را پى در پى در فاصلههاى كوتاه انجام دهند،اما از آنجا كه اعراب،در دوره جاهليت،با جنگ و ستيز پرورش يافته بودند،در جريان ظهور اسلام توانستند براى گسترش و نفوذ هر چه بيشتر اسلام در مناطق مختلف جزيرة العرب،كمك شايانى بنمايند.
اين روحيه سلحشورى بعدها در جنگهاى مختلف مسلمين با روميان و ايرانيان نيز بكار آمد،و لازم است در شمار عوامل پيروزىها و فتحها،براى اين خصلت عرب سهمى در نظر گرفته شود .البته نبايد غفلت كرد كه در طى جنگهاى مهم صدر اسلام،تنها چند نفر بودند كه با شجاعتهاى بىنظير خويش،دشمن را به شكست مىكشاندند و نبايد فراموش كرد كه دست كم دو بار،يكى در احد و ديگرى در حنين،كسانى از همين ياران،صحنه نبرد را ترك كردند.
از ديگر صفات بارز عرب جاهلى«مهمان نوازى»آنان است،عرب جاهلى با آنكه براى بدست آوردن منابع زيستى،دائما در تلاش بوده و براى رسيدن به آن به جنگ با رقبا مىپرداخت،در عين حال،در برخورد با مهمان و پذيرايى و حمايت از روحيهاى كاملا مساعد داشت.اين مسأله در مواردى توانست مسلمين را يارى نمايد و آنان را از رنج غريبى و تنهايى نجات بخشد.
وقتى مهاجرين از مكه به مدينه آمدند با آن كه تعداد آنها نسبت به توان اقتصادى مردم مدينه زياد بود،اما مردم مدينه با برخوردارى از روحيه مهمان نوازى،با آغوش باز مهاجرين را پذيرفتند و در اين راه از خود ايثار نشان دادند،بطورى كه انصار براى بردن مهاجرين به خانههاى خود،بين آنها قرعه مىانداختند. (2)
در قرآن نيز به ايثار آنان توجه داده شده است. (3) اين مسأله نه تنها در ميان انصار نسبت به مهاجرين بلكه در ميان تمامى مسلمين وجود داشت،روحيه مزبور،اگر چه از جاهليت به ارث رسيده بود،اما اسلام در تقويت آن سهم مؤثرى داشت.رسول خدا(ص)ضمن سخنى فرمود:اى مردم!خداوند اسلام را به عنوان دين براى شما برگزيد،پس با سخاوت و خوش اخلاقى با اسلام همراهى نيكو كنيد،آگاه باشيد كه سخاوت درختى است در بهشتو شاخههاى آن در دنيا قرار دارد،هر كدامتان سخاوتمند باشيد،همواره به شاخهاى از آن آويختهايد تا خداوند او را به بهشت در آورد».وجود چنين روحيهاى در ابتداى تشكيل حكومت در مدينه در ميان مسلمين سبب شد كه فقر به شكل معجزه آسايى از ميان جامعه برافكنده شود و همه را به نظام و مؤثر بودن آن در حل مشكلات اميدوار سازد.
پىنوشتها:
1ـ المعرفة و التاريخ،ج 1،ص .277
2ـ الطبقات الكبرى،ج 3،ص 396
3ـ حشر، .19