۱۳۸۸/۰۸/۲۴ ۱۵:۵۱:۳۹
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج به نقل از امور حج و زیارت صدا و سیما، يكى از مهمترين ابعاد حج كه وجه مميز حج ابراهيمى با حج غير ابراهيمى است بعد اجتماعى حج است. از آنجا كه اسلام دينى اجتماعى است احكامى كه در اين دين وضع شده خالى از بعد اجتماعى نيست، حتى اگر به صورت فردى اقامه شود و نمونه بارز آن حج است. قرآن مجيد در اينباره مىگويد:
«وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَى كُلِّ ضَامِر یَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجّ عَمِيق لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِی أَیَّام مَعْلُومَات ...؛ مردم را براى حج دعوت كن تا پياده و سواره بر مركبهاى لاغر از هر راه دور بيايند تا شاهد منافع گوناگون خويش باشند و نام خدا را در ايام معينى ببرند.»
آيه فوق به صراحت بيان مىكند كه حج مشتمل بر منافع دنيوى و اخروى است و در آيه ديگر قرآن مجيد مىفرمايد:
«جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيتَ الْحَرام قِياماً لِلنّاس؛ خداوند كعبه، بيتالحرام را وسيلهاى براى سامان بخشيدن به كار مردم قرار داده است.» همچنين در روايتى از امام رضا(ع)، منافع سرشار حج و ابعاد عبادى ـ اجتماعى آن ذكر شده است، آن حضرت پس از ذكر منافع معنوى، به منافع مادى مىپردازد و مىگويد:
«تجديد الحقوق وخطر الأنْفُس عَنِ الْفساد وَ مَنْفعة من فی الْمشرق و المغرب وَمَنْ فی البَرّ والْبَحْر و ممّن يحجّ و ممّن لا يحجّ من تاجر وجالب و بايع و مشتر وكاتب ومسكين وقضاء حوائج أهل الأطراف المواضع الممكن لهم الاجتماع فيها كذلك ليشهدوا منافع لهم»
به طور كلى مىتوان ابعاد اجتماعى حج ابراهيمى را در چند محور مورد بررسى قرار داد:
شناخت ملل مختلف و ارزيابى امكانات
موسم حج مناسبترين و بهترين فرصت براى آشنایى و ارتباطات مسلمانان با يكديگر است. امام صادق(ع) در پاسخ به پرسش علت تشريع حج مىگويد:
«اِنَّ اللهَ خَلَقَ الْخَلْقَ... و َأَمَرَهُمْ بِما یَكُونُ مَنْ أمرِ الطّاعةِ فی الدّينِ وَ مَصْلَحَتِهِم مِنْ أَمْرِ دُنْياهُم فَجَعَلَ فِيه الإجْتماع مِنَ الشَّرْقِ وَالْغَرْبِ وَلِیَتَعارَفُوا؛ خداوند مردم را آفريد... و آنچه از دستورهاى دينى و مصلحتهاى دنيوى آنان بود مقرر داشت. پس حج را تشريع كرد تا مردم از شرق و غرب گردهم آيند و با يكديگر آشنا شوند.» حج مركز اجتماع سالانه جهانى مسلمانان است كه در آن مراسم معارفه عمومى انجام مىگيرد.
امام راحل(قدس سره) در اينباره فرمودند: «حج بهترين ميعادگاه معارفه ملتهاى اسلامى است كه مسلمانان با برادران و خواهران دينى و اسلامى خود از سراسر جهان آشنا مىشوند.» البته اين آشنایى و معارفه زمينه بررسى مشكلات امت اسلامى را فراهم مىكند.
تحكيم وحدت بين مسلمانان
در ميان احكام اجتماعى اسلام، شايد كمتر مسئلهاى را بتوان يافت كه به اندازه «وحدت» از آن سخن رفته باشد. دهها آيه قرآن به صورت مستقيم و غيرمستقيم درباره وجوب وحدت و پرهيز از اختلاف ديده مىشود. قرآن مجيد وحدت و تأليف بين قلوب را از نعمتهاى الهى مىداند و مىفرمايد:
«و َاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَیْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَة مِنْ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا؛ همگى به ريسمان خدا در آويزيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد كه دشمنان يكديگر بوديد و او در ميان دلهاى شما الفت داد و به نعمت او با هم برادر شديد و بر لبه پرتگاه آتش بوديد و او شما را از آن برهاند.»
معيار بهترين امت مسلمانان بودن اين است كه امر به معروف و نهى از منكر مىكنند و به خدا ايمان دارند. در اهميت اين موضوع همين بس كه امام على(ع) آن را برتر از همه اعمال نيك دانسته است
همچنين در روايات بسيارى از معصومين(عليهم السلام)، موضوع وحدت امت اسلامى مطرح شده است، حضرت على(ع) مىفرمايند:
«اَلْزِمُوا السّواد الأَعْظم فاِنّ يد الله على الجماعة اياكم والفرقة فان الشاذّ من الناس للشيطان كما ان الشاذ من الغنم لذئب؛ با اكثريت باشيد كه دست خدا با جماعت است و از تفرقه بپرهيزيد كه جدامانده از مردم بهره شيطان است همان گونه كه گوسفند دورافتاده از گله نصيب گرگ بيابان است.» چه موسمى بهتر از موسم حج و چه مكانى برتر از مكه براى تحقق اين امر خطير وجود دارد.
امام راحل (ره) منادى حج ابراهيمى در اينباره مىگويد: «از جمله وظايف در اين اجتماع عظيم، دعوت مردم و جوامع اسلامى به وحدت كلمه و رفع اختلافات بين طبقات مسلمين است كه خطبا و گويندگان و نويسندگان در اين امر حياتى اقدام نمايند و كوشش كنند در بوجود آوردن جبهه مستضعفين كه با وحدت جبهه و وحدت كلمه و شعار «لا اِلهَ اِلاّ الله» از تحت اسارت قدرت هاى شيطانى و اجانب و استعمارگران واستثمارگران بيرون آيند و با اخوت اسلامى بر مشكلات غلبه پيدا كنند.»
اهتمام به امور مسلمانان
يكى از فرايض خطير و اساسى كه نشانه مسلمانى است، اهتمام به امورِ مسلمانان است. از رسول خدا(ص) روايت شده است كه: «مَنْ أصْبَحَ لا یَهْتَمّ بأموُر الْمسلِمِين فَلَیْسَ بِمُسْلِم؛ هركسى صبح كند و به امور مسلمانان همت نگمارد، مسلمان نيست.» البته اهتمام به امور مسلمانان، به عنوان كلى است كه يك سلسله فرايض ديگر، مانند اصلاح ميان مردم، برآورده ساختن نياز مردم و سود رساندن به آنان از مصاديق آن محسوب مىشود. بديهى است كه تحقق اين مقصود در سطح وسيع، در مراسم حج ميسور است.
امام خمينى(قدس سره) در اينباره میفرمايد: «اكنون كه موسم حج بيتالله الحرام است و مسلمين از اطراف جهان به زيارت خانه خدا آمدهاند، لازم است در خلال اعمال شريفه حج به يكى از بزرگترين فلسفه اين اجتماع عظيم توجه داشته و به وضع اجتماعى و سياسى كشورهاى اسلامى رسيدگى كرده و از گرفتارىهاى برادران ايمانى خود مطلع گشته و در رفع آن در حد وظيفه اسلامى و وجدانى كوشش كنند. اهتمام به امر مسلمين از فرايض مهم اسلام است.»
امام راحل (قدس سره) فرمودند: «حج بهترين ميعادگاه معارفه ملتهاى اسلامى است كه مسلمانان با برادران و خواهران دينى و اسلامى خود از سراسر جهان آشنا مىشوند.» البته اين آشنایى و معارفه زمينه بررسى مشكلات امت اسلامى را فراهم مىكند.
رايزنى و شور و مشورت و مبادله فرهنگى
در اسلام شور و مشورت از جايگاه ويژهاى برخوردار است. در قرآن ضمن اين كه يك سوره «شورى» ناميده شده، در سه آيه به شورا پرداخته شده است. خداوند متعال به پيامبرش دستور مىدهد كه در امور اجتماعى با مردم مشورت كند و مىفرمايد: «وَشاوِرْهُمْ فِی الأَمْر»؛ و در كار با آنان مشورت كن» و امام صادق(ع) يكى از فوايد حج را همين رايزنى و تبادل فرهنگى مىداند آنجا كه مىفرمايد: «فجعل فيه الاجتماع مِنَ الشرق والغرب وليتعارفوا و... لتعرف آثار رسول الله (ص) وتعرف اخباره ويذكر وَلا ينسى؛ اجتماع مردم شرق و غرب را در آيين حج مقرر داشت تا آثار پيامبر(ص) و اخبار او شناخته شود و مردم آنها را به خاطر آورند و هرگز فراموش نكنند. »
اجراى فريضه مهم امر به معروف و نهى از منكر
يكى از ابعاد اجتماعى حج، انجام مسئوليت همگانى و نظارت عمومى و ملىِ امر به معروف و نهى از منكر است، امر به معروف و نهى از منكر اختصاص به مسائل فردى و فرعى و جزئى ندارد و از تكيه و تأكيداتى كه اسلام بر اين فريضه دارد و توبيخ شديدى كه تاركان آن را كرده، معلوم مىشود كه نظر اسلام تنها به اصلاح فرد و تغيير در روش و گفتار افراد نيست بلكه افزون بر آن، اصلاح اجتماع در سرلوحه برنامههاى اسلام قرار دارد. قرآن مجيد امتى را مىستايد كه به اين وظيفه خطير عمل مىكنند آنجا كه مىفرمايد:
«كُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنْ الْمُنكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِالله؛ شما بهترين امتى هستيد كه براى مردم پديد آمدهاند؛ زيرا امر به معروف و نهى از منكر مىكنيد و به خدا ايمان داريد.»
معيار بهترين امت بودن مسلمانان اين است كه امر به معروف و نهى از منكر مىكنند و به خدا ايمان دارند و در اهميت اين موضوع همين بس كه امام على(ع) آن را برتر از همه اعمال نيك دانسته و مىفرمايد: «اعمال البرّ كلّها و الجهاد فی سبيل الله عند الأمر بالمعروف والنهى عن المنكر الا كنفثة فی بحر لجّىّ؛ همه كارهاى نيك و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر جز دميدنى در درياى پهناور نيست.»
حج ابراهيمى حجى است كه زمينه تحقق اين فريضه الهى را فراهم میكند و به راستى كدام اجتماع از اين اجتماع پرشكوه حج بالاتر و كدام فرصت و شرايط سزاوارتر كه بتوان اين فريضه مهم را در سطح وسيع به مرحله اجرا در آورد!
امام بزرگوار (قدس سره) در پيامهاى خود به اين نكته اشاره كردهاند: «به دانشمندانى كه در اين اجتماع شركت مىكنند از هر كشورى كه هستند لازم است براى بيدارى ملتها بيانيههاى مستدلى با تبادل نظر صادر كرده و در محيط وحى بين جامعه مسلمين توزيع نمايند و نيز در كشورهاى خود پس از مراجعت نشر دهند و در آن بيانيهها از سران كشورهاى اسلامى بخواهند كه اهداف اسلام را نصب العين خود قرار داد، اختلافات كنار گذاشته براى خلاصى از چنگال استعمار چاره بينديشند.»
مرحوم علامه طباطبایى در توضیح منافع حج چنین مىنگارند:
مرحوم علامه طباطبایى در توضیح منافع حج چنین مىنگارند:
«منافع دو گونه است: دنیوى و اُخروى. »
منافع دنیوى عبارت است از آنچه سرمایه تعالى حیات اجتماعى انسان باشد و زندگى را رونق دهد و حوائج گوناگون را برآورده سازد و كاستىهاى مختلف در زمینه تجارت، سیاست، ولایت، مدیریت، و آداب و رسوم و سنتها و عادات و همكاریهاى مختلف و همیارى اجتماعى و نظایر آن را جبران كند.
هر گاه گروهها و اجتماعاتى از مناطق مختلف زمین، با نژادها و رنگها و با آداب گوناگون كه دارند، گرد آیند و یكدیگر را بازشناسند در حالى كه همه بر یك سخن، كه سخن حق است، متفقاند و پروردگار یگانه را بپرستند و به سوى یك قبله رو كنند، این وحدت روحانى، آنان را به اتحاد ظاهرى نیز فرا مىخواند و همانگونه كه گفتارشان یكى است عملشان را نیز همگون ساخته و از صمیم جان به تبادل امكانات و همیارى در حلّ مشكلات خود خواهند پرداخت و از آنچه در توان دارند در تعاون به یكدیگر بهره خواهند گرفت بدینسان هر جامعه كوچكى به جامعهاى بزرگ تبدیل مىشود و گروهها به یكدیگر مىپیوندند و تودهاى عظیم تشكیل داده و نیرو و توان و امكانات خود را بر یكدیگر مىافزایند، بدانگونه كه كوههاى سر به فلك كشیده در برابر آن تاب مقاومت نخواهند داشت و هیچ قدرت اهریمنى بر آنها فائق نخواهد آمد و بدیهى است كه هیچ عاملى چون اتحاد و همبستگى، براى حل مشكلات كارآیى ندارد و دستیابى به وحدت و همبستگى جز از طریق تفاهم میسر نیست و براى تفاهم هیچ چیز مانند دین و ایمان نقش نخواهد داشت.
اما منافع اُخروى؛ عبارت است از تقرّب به خدا و به آنچه عبودیت انسان را در قالب گفتار و عمل متبلور مىسازد. اعمال و مناسك حج در بردارنده انواع عبادات است؛ چون توجه به خدا و ترك لذائذ مادى و مشاغل زندگى و پیمایش طریق عبودیت با تحمل سختىها و طواف خانه خدا و نماز و قربانى و انفاق و روزه و امثال آنها ... .
عمل حج با اركان و اجزایى كه دارد، نمودار كاملى است از آنچه ابراهیم خلیل (علیهالسلام) در مراحل توحید و نفى شرك و اخلاص بندگى . بدین ترتیب تأسى به حضرت ابراهیم (علیه السلام) و آمدن مردم به زیارت خانه خدا این منافع اُخروى و دنیوى را در بَردارد و چون این منافع را دریافتند بدان چنگ خواهند زد، زیرا انسان بدینگونه سرشته شده كه خیر و منفعت خود را دوست بدارد و در طلب آن باشد.»
پایان پیام.اجاقی