فضیلتی از فضائل حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در قیامت

۱۳۹۹/۱۰/۲۷ ۰۹:۴۲:۲۸

ای اهل محشر! سرها را پایین افکنده و چشم ها را ببندید، این فاطمه است که به سوی بهشت می رود. آنگاه جبرئیل شتر بهشتی می آورد، در حالی که دو طرفش را دیباج آویزان کرده اند و مهار آن از لؤلؤ تازه است.

جابربن عبدالله انصاری می گوید:

به حضرت باقر«علیه السلام» عرض کردم: «فدایت شوم، یابن رسول الله! برای من حدیثی در فضیلت جده ات فاطمه زهرا بفرمایید تا هنگامی که آن را برای شیعیان بیان می کنم خوشحال گردند. امام باقر« علیه السلام » فرمود: پدرم و او از جدم، از رسول خدا«صلی الله علیه و آله» نقل می فرمود که: در روز قیامت برای انبیاء و رسل منبرهایی از نور برپا می شود و منبر من در روز قیامت از همه بلندتر است. آنگاه خداوند می فرماید: «خطبه بخوان»، پس خطبه ای بخوانم که احدی از انبیاء و رسل مانند آن را نشنیده است. پس برای اوصیاء نیز منبرهایی از نور برافراشته می شود و در میان آنها منبری برای وصی من علی بن ابی طالب نصب می گردد که از همه بلندتر است؛ آنگاه خداوند به علی« علیه السلام » می فرماید خطبه بخوان، پس خطبه ای می خواند که احدی از اوصیاء مانند آن نشنیده است.

آنگاه برای فرزندان انبیاء و رسل منبرهایی از نور نصب می گردد، پس برای دو فرزند و نوه و دو ریحانه ایام حیاتم (حسنین«علیهما السلام») منبری برپا می شود و به آنان گفته می شود خطبه بخوانید و آن دو خطبه هایی می خوانند که هیچ یک از فرزندان انبیاء و رسل مانند آن را نشنیده اند.

آنگاه منادی که جبرئیل است ندا می دهد: فاطمه دختر محمد« صلی الله علیه و آله » کجاست؟ آنگاه فاطمه« سلام الله علیها » برمی خیزد، [تا اینکه فرمود:] خدای تعالی می فرماید: « ای اهل محشر! کرامت و بزرگواری از آن کیست؟» محمد و علی و حسنین« علیهم السلام » عرض می کنند: «برای خدای واحد قهار. آنگاه خداوند می فرماید: ای اهل محشر! من امروز کرامت و بزرگی را برای محمد و علی و فاطمه و حسنین« علیهم السلام » قرار دادم.

ای اهل محشر! سرها را پایین افکنده و چشم ها را ببندید، این فاطمه است که به سوی بهشت می رود. آنگاه جبرئیل شتر بهشتی می آورد، در حالی که دو طرفش را دیباج آویزان کرده اند و مهار آن از لؤلؤ تازه است. حضرت بر آن سوار می شوند و خدای متعال صدهزار فرشته را در طرف راست و صدهزار فرشته در سمت چپ وی می فرستد، و صدهزار فرشته را مأمور می فرماید تا حضرت فاطمه«سلام الله علیها» را روی بال های خود سوار کنند تا ایشان را به در بهشت برسانند. وقتی که به در بهشت می رسند، حضرتش می ایستد، خدای متعال می فرماید: «ای دخت حبیب من! چرا توقف کردی و حال آنکه من تو را امر کرده بودم به بهشت من درآیی؟» حضرت صدیقه« سلام الله علیها » عرض می کند: «پروردگارا دوست می دارم که ارزش و قدر و قیمت من در مثل چنین روزی شناخته شود». خداوند می فرماید: «یا بنت حبیبی! ارجعی فانظری من کان فی قلبه حب لک او لاحد من ذریتک خذی بیده فادخلیه الجنه!؛ ای دختر حبیب من! برگرد و بنگر هر که در قلبش محبت تو و یا محبت یکی از فرزندان تو باشد، دستش را بگیر و او را داخل بهشت نما.»

حضرت باقر« علیه السلام » فرمود: «والله ای جابر! در آن روز حضرت زهرا« سلام الله علیها » شیعیان و دوستانش را برمی گزیند و انتخاب می کند، همانگونه که پرنده دانه نیکو را از دانه بد جدا می کند. وقتی که شیعیان سیده زنان دو عالم به آن بزرگوار نزدیک و بر در بهشت می آیند، خدای تعالی در قلب آنان چنین می افکند که در آنجا بایستند. وقتی می ایستند خداوند می فرماید: «ای دوستان من! توقف شما برای چیست؟» و حال آنکه فاطمه دخت حبیب من شفاعت شما را نموده است؟ پاسخ دهند: پروردگارا ما دوست داریم که در چنین روزی ارزش و منزلت مان شناخته شود. خداوند می فرماید: « ای دوستان من! برگردید و ببینید چه کسی به خاطر آنکه شما فاطمه را دوست می داشتید، شما را دوست می داشت؟ چه کسی به شما به خاطر دوستی فاطمه زهرا« سلام الله علیها » غذا داد؟ چه کسی شما را به خاطر دوست داشتن فاطمه« سلام الله علیها » لباس پوشانید؟ چه کسی به شما به خاطر دوستی فاطمه شربتی نوشانید؟ چه کسی به خاطر فاطمه« سلام الله علیها » و دوستی وی، غیبت غیبت کننده ای را از شما رد کرد؟ پس دستش را بگیرید و او را وارد بهشت نمایید (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 8، ص 51)

حدیث مرگ جاهلی و شهادت حضرت زهرا علیها السلام

امام صادق(علیه السلام) به نقل از پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «هر آن‌کس که بمیرد در حالی‌که امام زمانش را نشناخته باشد، بر مرگ جاهلیت مرده است»1

با توجه به این روایت، از مخالفان امامت امام علی(علیه السلام)؛ سؤال می‌شود:

آیا حضرت زهرا(علیها السلام) که دختر پیامبر و جزو اهل بیت ایشان است، و بنابر روایت پیامبر(صلی الله علیه و آله)؛ پاره تن ایشان است2 هنگامی که از دنیا رفت، مسلمان از دنیا رفت یا به مرگ جاهلی؟ مسلماً احدی از مسلمانان در این‌باره شک ندارد که حضرت زهرا(علیها السلام)، که افتخار اسلام و بانوی اول آن است، نمی‌تواند به مرگ جاهلی از دنیا رفته باشد؟!

سؤال دومی که مطرح می‌شود آن است که: اگر حضرت زهرا به مرگ جاهلی از دنیا نرفته است، پس باید امام زمانش را شناخته باشد تا به مرگ جاهلی از دنیا نرفته باشد، حال سؤال این است که امام واجب الاطاعه‌ای که حضرت زهرا(علیها السلام) به او ایمان داشته است، چه کسی بوده است؟

با توجه به این‌که ایشان در زمان خلیفه اول به شهادت رسیده‌اند، گویا شخصی چنین ادعا کند که امام و پیشوای او که باید همه مسلمانان نیز به آن اعتقاد می‌داشتند، خلیفه اول بوده است. اما بنابر روایاتی که در کتاب‌های اهل سنت آمده است، حضرت فاطمه(علیها السلام) در هنگام شهادتشان، با خشم و غضبی که از ابوبکر در دل داشتند از این دنیا رفتند.3

اگر خلیفه اول؛ امام واجب الطاعه می‌بود، معنا نداشت شخصیتی مانند حضرت زهرا که باید از امامش پیروی کند، از او خشمگین باشد؟! بنابراین، امام و پیشوای حضرت زهرا(علیها السلام) شخصی غیر از خلیفه اول بود و به تحقیق، دیگر مسلمانان در جایگاهی نبودند که بتوان، آنان را به عنوان امام و پیشوای حضرت زهرا(علیها السلام) معرّفی کرد، مگر امام علی(علیه السلام) که مناقب و فضائل حضرتش و اعتراف حضرت زهرا(علیها السلام) به امامت ایشان،4 گویای این مطلب است.

1.مَنْ مَاتَ وَ لَا (لم)یَعْرِفُ إِمَامَهُ، مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّه»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج۲، ص۲۰، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم،۱۴۰۷ق.

2.شیخ صدوق، الأمالی، ص۱۰۴، اعلمی، بیروت، چاپ پنجم،۱۴۰۰ق.

3.در روایتی که از عائشه نقل شده است، چنین آمده: «…حضرت زهرا(س) از ابوبکر خشمگین شد و او را ترک کرده و با او دیگر سخن نگفت تا آن‌که از دنیا رفت»؛ شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد، تحقیق: الأرنؤوط، شعیب، مرشد، عادل و دیگران، اشراف: ترکی، عبد الله بن عبد المحسن، ج۱، ص۲۰۵، مؤسسه الرساله، بیروت، چاپ اول،۱۴۲۱ق.

4.شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج۱، ص۴۶، نشر جهان، تهران، چاپ اول،۱۳۷۸ق.

ارسال نظر