اربعین دریایی از خاطرات عشق به سیدالشهداست

۱۳۹۷/۰۸/۱۴ ۰۹:۰۴:۲۵

کمرش خم شده ، اما گامهایش استوار است . به نظر می رسد بیش از ۸۵ بهار را پشت سر گذاشته باشد . جلو رفته سلام می کنم ...


کمرش خم شده ، اما گامهایش استوار است . به نظر می رسد بیش از 85 بهار را پشت سر گذاشته باشد . جلو رفته سلام می کنم .

گفتگوی خبرنگارپایگاه اطلاع رسانی حج از مشهد با یک زائر اربعین :

اهل کجایی و چرا زائر اربعین شدی ؟

می گوید من ایرانیم . مگر فرقی می کند کجای ایران باشم . اهل تربت جام است . محمد طاها خود را متعلق به ایران می داند و می گوید شور حسینی در سراسرجهان خلق عالم را به پا کرده ، من هم یک عدد ناچیزم در میان این جمعیت عظیم . اولین سفرم است . خدا یار شد و بخت همراه و من زائر آقا شدم . همین که به عشق زیارتش قدم می زنم برایم شوق وصال است . معلوم نیست می توانم رنگ ضریحش را از نزدیک ببینم یا نه ، اما صدای نعم به لبیکش را می شنوم .

سختی های راه را چگونه تحمل کردی ؟

قدم زدن در راه حسین مگر سختی دارد؟ تازه الان که همه موکبها آماده خدمت هستند . مگر زائری را می توان یافت که تشنه یا گرسنه باشد . شاید پایش آبله زده باشد اما دلش شاد و مسرور است که در مسر لبیک به حسین علیه السلام قدم می زند . با جابر همراه است و با هرقدم گرهی از گرههای دنیایی اش باز می شود.

چرا تا به حال عازم سفر اربعین نشدی ؟

شاید نطلبیده بود؟ اصلش را بخواهی خودم غفلت کرده ام و الان افسوس می خورم که این سالها چرا نیامدم و چه گوهر با ارزشی را از دست دادم . خدا را شاکرم که باز هم مرا یاری کرد تا دیر نشده مزه این سفر را بچشم و گرنه بعدها حسرت آن را می خوردم .

چه توصیه ای به هم وطنانت داری ؟

سفر اربعین سفر با ارزشی است که پیر و جوان نمی شناسد . این قافله همه نوع انسان عاشق را که شیفته امامش باشد می پذیرد ، خواه کودک ، خواه جوان و خواه پیرمرد . مهم آن است که بسم الله بگویی و هوس کرب و بلا کنی ، راه بیفتی ، بقیه اش با تو نیست ، تو را با عشق می برند . هرلحظه که به جلو قدم بر می داری شور حسین در دلت شعله ورتر می گردد. مبادا عزیزان این نعمت را از دست بدهند .

چه خاطره خوبی از این سفر داری ؟

اشک از گوشه های چشمش جاری می شود. این سفر سراسر خاطره است . خاطراتی که درهیچ جایی مثل آن را نمی یابی . من 85 بهار از عمرم گذشت و خاطره ای ندارم ولی در این چند روز دهها خاطره دارم . وقتی می بینم کودک 5 ساله همه هستی اش یعنی چند شکلات را در ظرفی گذاشته و از زائران اربعین پذیرایی می کند یا پیرزنی که رنگ چهره اش نشان می دهد ماهها غذای خوبی نخورده با تهیه چند کباب و نان به بدرقه زائران امام آمده من چه بگویم . جوانی که غرور جوانی را کنارگذاشته و پای من پیرمرد را ماساژ می دهد .اربعین دریایی از خاطرات عشق به آقاست که نمی توان به راحتی وصفش کرد ، باید رفت و دید و مزه اش را چشید .

ارسال نظر