دل نوشته زیبای دانشجویی از کربلا؛
روبروی باب القبله که می ایستم،تو را می بینم...

۱۳۹۷/۰۶/۱۳ ۰۹:۲۹:۲۷

هرموقع نامت را شنیدم زیر لب آه کشیدم.هربار که در تلویزیون خیل عاشقانی که توفیق زیارت نصیبشان شده را می دیدم زیر لب آه می کشیدم...

نَفَسُ المَهموم لظُلمناتَسبیح؛سالها می گذرد و هرموقع نامت را شنیدم زیر لب آه کشیدم.هربار که در تلویزیون خیل عاشقانی که توفیق زیارت نصیبشان شده را می دیدم زیر لب آه می کشیدم.روضه خوان می گفت برایتان آه بکشیم و خودش می گفت؛

آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک

نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک......

و من آه می کشیدم....هرکسی که برایم از کربلا و خاطراتش می گفت و در انتها یادش بخیر را زیرلب می گفت،آه می کشیدم.دوستانم که برای حلالیت طلبیدن و خداحافظی به دیدارم می آمدند،وقتی مقصدشان را می پرسیدم، زیر لب آه می کشیدم...عمریست که آه می کشم و در تبِ فراقت می سوزم و اشک های چشمانم شعله های عشق را در تنم شعله ور می کنند.

اینک در مقابل تو می ایستم و دهانم حتی به اندازه آه کشیدن هم باز نمی شود.الان فقط چشمانم حریص شده اند و می خواهند تلافی کنند روزگارِ هجران را.....چشمانم شده اند زبانِ تمام آه کشیدن هایم.....

روبروی باب القبله که می ایستم،تو را می بینم..

سلام آقای تمام آه های در سینه حبس شده ی من....

آه.....ثُمَّ آه.....

به گزارش خبرنگار لبیک از کربلای معلی ،کاروان دانشگاهیان استان اصفهان ،مراسم سلام اول خود را مقابل باب القبله حرم مطهرامام حسین (علیه السلام) برگزار کردند.در این مراسم علاوه بر روضه خوانی و مدیحه سرایی،اذن دخول به حرم مطهر خوانده شد و پس از آن زائران اباعبدالله (علیه السلام) برای اولین بار به زیارت آن حضرت مشرف شدند.

در ادامه دعوت می کنیم گزارش تصویری این مراسم را مشاهده بفرمایید.

ارسال نظر