حال و هوای زائران ایرانی در بقیع...

۱۳۹۷/۰۴/۳۰ ۰۹:۳۹:۵۶

هرجای حرم که باشی، نماز صبح را که خواندی کمی آن طرف تر در بهشت بقیع همه زائران ایرانی را پیدا می کنی. مخصوصا که حالا زائران ایرانی هم رفته رفته وارد مدینه می‌شوند و تدریجاً تعدادشان بیشتر می‌شود.

شاید در مسجدالنبی نتوان زائران ایرانی که فعلا تعدادشان نسبت به حجاج سایر کشورها کمتر است را راحت پیدا کنی، اما یک قرار نانوشته برای ما وجود دارد که هرجای حرم که باشی، نماز صبح را که خواندی کمی آن طرف تر در بهشت بقیع همه زائران ایرانی را پیدا می کنی. مخصوصا که حالا زائران ایرانی هم رفته رفته وارد مدینه می‌شوند و تدریجاً تعدادشان بیشتر می‌شود.

زائران ابتدا به زیارت رسول خدا و حضرت فاطمه زهرا (س) می‌روند و با دل‌شکسته برای حضور در بقیع پرپر می‌زنند تا بتوانند ساعتی را به زیارت ائمه ، عباس عموی پیامبر(ص)، فاطمه بنت اسد، ام البنین(س) و صحابه پیامبر(ص) بروند. برای اینکه از حرم حضرت رسول خدا (ص) به بقیع برسی باید از کوچه‌های بنی هاشم بگذری؛ همانجایی که منزل ائمه اطهار(ع) بوده و شیعه خاطرات زیادی از آن دارد. هرچند حالا با طرح توسعه حرم، دیگر اثری از آن کوچه ها نیست، اما شیعه خوب می‌داند از کجا گذر می کند. از باب البقیع حرم رسول خدا (ص) که خارج شدی و به سمت بقیع حرکت کردی ناخودآگاه دلت می لرزد و به مظلومیت ائمه و شیعه گریان می شوی تا کوچه بنی هاشم را رد کنی و به درب ورودی بقیع برسی و به زیارت ائمه مظلوم بروی.

اما چه زیارتی، وارد بقیع که می‌شوی و چشمت به قبور ائمه می‌افتد تازه می‌فهمی که ائمه بقیع و شیعه در چه غربتی به سر می برند. آن هم در مدینه شهر رسول خدا و پشت کوچه بنی هاشم. قبور مطهر امام حسن مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام جعفر صادق(ع) و امام محمد باقر(ع) را در مقابل داری. کدام شیعه است که با مشاهده غربت این امامان، اشکش جاری نشود ولی باید حواست باشد که اجازه ایستادن نداری. شیعه باید استخوان در گلو از مقابل قبور ائمه بگذرد. ماموران که با نگاه به زائران، به خوبی ایرانی ها و شیعیان را تشخیص می دهند، اجازه تجمع مقابل قبور ائمه را نداده و همه را به جلو هدایت می‌کنند.

به راهت که ادامه دادی و از کنار قبور همسران و دختران پیامبر هم که گذشتی، حالا مراقبت‌ها کمتر شده و ماموران دیگر تو را به جلو هل نمی دهند. حالا فرصتی هست برای اشک ریختن. مگر می‌شود به زیارت امام معصوم بیایی ولی زیارت نخوانی و اشک نریزی؟ اما اینجا اجازه زیارت خواندن هم نداری و اشکت را هم نباید ببینند.

باید به راهت ادامه دهی. قبور شهدای احد را رد کنی یک قبر می‌ماند که دل شیعه برایش پر می‌زند. قبر ام البنین(س) مادر حضرت عباس(ع). این قبر هم در بقیع غریب است و شیعه باید دورادور برای مادر عباس اشک بریزد همانجایی که باز مراقبت‌ها بیشتر می‌شود تا مبادا شیعه سیر بگرید.

حجاج مجبورند از دور برای مظلومیت ائمه بگریند. ذکر مصیبتی برای امام حسین (ع) براه می‌افتد، حجاج پاکستانی و افغانستانی هم کم کم در حلقه مصیبت و عزاداری آرام حجاج ایرانی شرکت می کنند. گویی عشق به ائمه از یاد همه برده است که اینجا حق ایستادن و گریه کردن ندارند.؛اما ماموری از راه می رسد و حال و هوای شیعه را بهم می زند.

حالا باید با دل شکسته و چشمان اشک بار راه خروج از بقیع را پیش بگیری به این امید که به زودی بازگردی و با گریه بر مظلومیت شیعه، خود را سبک کنی البته باید حواست باشد که اشکت را نبینند.

ارسال نظر