به گزارش پایگاه اطلاع رسانی لبیک، ستاد عمره و عتبات دانشگاهیان مسابقات فرهنگی متنوعی قبل،حین و بعد از سفر برای زائرین دانشگاهی عتبات در نظر گرفته که یکی از آنها مجموعه مسابقات" چراغ راه هدایت" است.

سومین دوره مسابقه چراغ راه هدایت در شانزدهمین دوره عتبات دانشگاهیان میزبان زائرین دانشگاهی بود که از بهمن ماه 95 تا اردیبهشت ماه سال 96 به عتبات عالیات اعزام شدند و آثار خود را ارسال نمودند.

آثار دریافت شده در بخش های مختلف ادبی شامل شعر، داستان، سفرنامه، خاطره نگاری با محوریت " حضور در عتبات مقدسه" برگزار گردید و از بین آثار ارسال شده در بخش های مختلف داوری انجام شد و نفرات برگزیده معرفی شدند.

اثری که در ادامه می آید بخش هایی از سفرنامه پیمان بیگدلی؛دانشجوی رشته مخابرات دانشگاه زنجان یکی از برندگان این مسابقه در بخش سفرنامه نویسی است.

قصه سفر به کربلا همیشه با یک دلتنگی شروع می شود، دلتنگی نسبت به امامی که همه روضه های هیئت همیشه به او ختم می شود و این دلتنگی مخصوص ما عوام نیست و بلکه خواص نیز دچار چنین اشتیاقی نسبت به حضور در کربلای معلی و بین الحرمین،حرم امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل العباس(ع) می شوند.

تنها که باشی برای سفر به کربلا راحت تر می توانی تصمیم بگیری، ولی وقتی که تازه ازدواج کرده باشی و هنوز چند ماهی از ازدواجت سپری نشده باشد، کمی سخت است، زیرا که در دوران دانشجویی و با خرج های بالای عروسی تا چندین سال پس از آن نیز فکر مسافرت به خاطر کم تر کسی رسوخ می کند، اما اگر طالب زیارت باشی و طلبیده شده باشی، مسائل مادی دیگر جایی در مسیر تصمیمی که گرفته ای نخواهد داشت.

ایام اربعین سال 95 بود که با همسرم از طریق تلویزیون شاهد اجتماع میلیونی عزاداران حسینی در کربلا بودیم.در دو سال گذشته که مجرد بودم در آن حضور داشتم،اما امسال این توفیق را نداشتم. بغضمان شکست و دلتنگ کربلا شدیم و تصمیم گرفتیم که در اولین فرصت با هم به سفر کربلا مشرف شویم .

روزها سپری شد و دیری نگذشت که دعوت نامه ای از سوی سیدالشهدا(ع) برایمان ارسال شد و از آنجایی که اعتقاد قلبی برای حضور در این سفر داشتم ثبت نام اولیه برای شرکت در قرعه کشی را انجام دادم و مراحل خاصی که برای اعزام به عتبات دانشجویان در نظر گرفته شده بود را طی کردم.

نتایج قرعه کشی اعلام شد و وقتی زمان سفر مشخص شد بر خوشحالی من بیشتر افزوده شد و دلیل آن هم این بود که زمان سفر ما مصادف شده بود با سه مناسبت خاص . مناسبت اول تولد همسرم بود که در روز تولد همسرم قرار بود در شهر نجف باشیم. مناسبت بعدی ولادت حضرت زهراء (سلام الله علیها) بود که در این روز نیز به کربلا مشرف می شدیم، مناسبت سوم هم عید نوروز بود که در این روز نیز در کربلا حضور پیدا می کردیم .

شاید باورتان نشود اشتیاقی که برای زیارت سامرا در وجود من بود اگر بگویم بیش تر از کربلا بود دروغ نگفته ام.ارادت عجیبی به امامین عسکریین(ع) و علی الخصوص امام هادی (ع) داشتم. در زیارت اربعین که مجرد بودم از امام هادی(ع) خواستم کمکم کنند تا زودتر ازدواج کنم و حالا دوباره قسمت شده است تا به همراه همسرم به زیارت امامین عسکرین(ع) نایل شوم.