ادب تشرف به محضر ائمه علیهم السلام۴

آداب موقع زیارت

1.حضور قلب

از آداب معنوی زیارت، حضور قلب است. توجه قلبی دائم یا احساس حضور دائمی، در محضر یاری که بر قلب ما بیشتر از ظاهرمان آگاه است و بر آن توجه دارد می تواند همچون اِکسیری که مس را طلا می کند، زیارت معمولی ما را به عروج ملکوتی و تعالی نورانی و عرفانی مبدل سازد و به جای پر کردن جامی تنگ، دریایی وسیع از معرفت و وصال را بر روح ما به ارمغان آورد.

حضور قلب در نماز، ملاک قبولی آن است. مادامی که قلب عارف با خداست به همان اندازه خداوند رو به سوی او می نماید و همان اندازه از نماز او را می شنود، می پذیرد، جواب می گوید و اجر می دهد.

حضور قلب یا توجه دل به خدا در همه عبادات مهم ترین راز قبولی عبادت است. این امر در عبادات مهم همچون نماز اهمیت فوق العاده پیدا می کند تاآن جا که می توان گفت: حقیقت نماز که گفتگوی بنده با خداست همان توجه قلب است و همان مقدار نماز محسوب شده قبول می گردد. و مابقی، پوسته ای تو خالی و لباسی بی تن و روح است که پیچیده شده، بر سر غافل کوفته می شود.

گفتگوی زائر با امام نیز همین ادب را می طلبد

مادامی که قلب و روح زائر با امام استو رو به امام دارد، امام نیز رو به او می نماید و به درد دل او گوش جان می سپارد و با قدرت اراده خویش در جان او تصرف می نماید و کلمه کلمه گفتار او، با لحظه لحظه توجه و رأفت امام همراه می گردد.

2.مِدحَت به قدر معرفت

اگر بر مردم عامی شعری در اوج بلاغت و فصاحت و حاوی تمام ریزه کاری ها و فنون ریز صناعت ادبی، بخوانی،جز کسالت بر او نخواهد افزود، آن چه برای او قابل فهم و درک است اشعاری عامیانه و گویای زبان حال اوست و بس.از این رو اشعار عامیانه در میان عوام رواج دارد و بر عکس این قضیه نیز صحیح است. یعنی اگر نزد شاعران، شعر عامیانه و خالی از لطایف ادبی قرائت کنی او را زجر داده ای.

در انتخاب زیارت نامه نیز هر فردی باید معیار گزینش را، میزان درک و معرفت خویش و تناسب حال فعلی و کشش و جذبه درونی خود قرار دهد. اگر زائر در اوج درک و علم سیر می کند، بهتر است زیارتنامه های مفصل و دارای مضامین عالی و ناب و ژرفرا برگزیند و بر زبان جاری سازد؛ زیارتنامه هایی مانند زیارت جامعه کبیره؛ دعای عالیة المضامین، زیارت جامعه ائمة المؤمنین، زیارت ششم و هفتم مطلقه امیرالمؤمنین، زیارت امیر المؤمنین در روز غدیر خم و زیارت عاشورا با دعای علقمه و... در هر فرصتی یکی از آن زیارات را می توان زمزمه کرد تا همواره در گلستان معارف و باغ های معرفت سیر نمود و همواره از گلها و میوه های تازه و جالب بهره مند شد.

برای افراد کم سواد، اگر خواندن زیارتنامه های مفصل و بلند معنا، کسل کننده و ملال انگیز باشد و نتوانند جان خود را با روح عالی زیارت نامه پرواز دهند، بهتر است یکی از ادعیه پر محتوا و کوتاه را انتخاب نمایند مثل دعای توسل، که با مضامین ساده و سازنده تألیف یافته و با تکرارهای لازم روح او را پرورش می دهد و اوج حالات معنوی و شدت توسل را همراه دارد و معانی آن بعد از چند بار تکرار محفوظ می گردد. از این رو، زیارت نامه های زیادی در مورد حضرت سید الشهداء، توسط ائمه علیهم السلام انشا شده است که برخی از آنها یک سطر بیشتر نیست و برخی زیارت نامه ها بیش از 30 صفحه است که در کتاب وزین و ارزشمند «کامل الزیارات» نقل شده است. و این به سبب اختلاف مرتبه علم یا درک مخاطب است و هرکس باید متناسب علم، درک و معرفت و حال فعلی خویش؛ ترجمان زبان حالش را دریابد و آیینه درونش قرار دهد و بر محضر امام عرض ادب و معرفت صادقانه نماید. رعایت این نکته لطیف بر میزان صداقت در گفتار و زیارت می افزاید و با ایجاد مطابقت بین گفتار و حال، نسیم معنوی و ارتباط و استفاده روحی را مُیسّر و دو چندان می کند، اهل شعر گاه یک زیارت نامه را با یک بیت عرضه می دارند و اهل سوز یک مثنوی سخن را در یک لحظه بارش اشک بیان می کنند.

کیفیت زیارت

در زیارت باید به کیفیت آن پرداخت، نه به کمیت آن. اگر زائر یک سلام با حال و با معرفت ارزانی بدارد، بهتر از صد دوره دعای مفصل و زیارت نامه طولانی است که بدون معرفت خوانده شود. امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس دو رکعت نماز بخواند که بداند چه می گوید: بر می گردد در حالی که بین او و خدا، گناهی نمانده است.1

و اگر با حفظ کیمیای کیفیت، کمّیّت نیز افزایش یابد نورٌ علی نور خواهد بود و این دو همدیگر را یاری و ازدیاد خواهند بخشید.برخی که کمیت را در زیارت برگزیده اند، بر خود فشار می آورند تا برخی دعاهای طولانی را، ولو در حال کسالتِ ملالت بار، به اتمام برسانند، که باید گفت خواندن زیارت نامه؛ زمزمه معرفت، عرضه محبت، کسب عرفان، تعمیق باور و غلیلان احساس است و مربوط به روح و احساس و حال و معناست و بی توجه، حاصل نمی گردد. پس نباید خویش را خسته کرد. قرائت بی روح دعا و زیارت نامه، معنا و روحانیت قلب را می خشکاند و دل را زیارت زده می کند و در لایه های درونی وجود، خستگی و دل زده گی ایجاد می نماید.گاه غفلت از این نکته و تحمیل و فشار مقطعی بر نفس، انفصال و جدایی طولانی بعدی را در پی خواهد داشت.

جا دارد بحث دیگر مطرح شود و آن رمز و راز ایجاد کیفیت و حال در هنگام زیارت است. چند مطلب برای دستیابی به کیفیت در هنگام زیارت باید مورد توجه قرار گیرد:

یکی تقوا در جزئیات است، تقوا در جزئیات کلید عنایات معصوم است و تقوا در مقدّمات، رمز حال است و عنایات، رعایت نکات ریز اسلامی در معاشرتها با نزدیکان، همسر و بچه، راننده ماشین، خدمتکار منزل و... تشکر امام را در قالب عنایتِ حال، ایجاد توجه قلبی و شور، عطای حال گریه و عبادت، رفع حاجت و امثال آن در پی دارد.

مطلب دیگر، آرام نشستن در محضر امام است. که زائر، قلب و خیالات خود را از دنیا و توجه به دنیا و کارها و خاطرات دنیائی باز دارد و کمی آرامش روحی در قلب طوفانی دنیا زده ایجاد نماید.

در صورت نشستن در پرتو حضور امام، روح آرام می شود، و اگر انسان متوجه باشد و خود نیز تلاش کند تا روح را آرام کند و از توجه به دنیا باز دارد، این آرامش زودتر حاصل می شود.

ایجاد آرامش درونی در حرم مساوی با دریافت فیض، نورانی شدن درون، فرو ریختن باران رحمت و عنایت امام بر جان زائر می گردد.

مطلب بعدی استفاده از موقعیت بی مثال یعنی حریم امام است. چون حریم امام آثاری دارد که کیفیت مطلوب در آن جا زودتر حاصل می شود.

چون شیطان در حریم امام جولان ندارد و در آن جا زائر از وسوسه این دشمن در امان است. لذا نماز و عبادت در حریم امام، غنیمت است و سلامت از چنگ این دشمن پر کین و پر قدرت و خنّاس، در آن جا حاصل است. اندکی قبل از زیارت، خود را در محضر امام آرام نماییم و با یاد خدا و حجّت خدا، تمرکز و آرامش قلبی در خویش ایجاد کنیم. از این رو، در آداب زیارت فرموده اند که موقع حرکت به سوی حرم نیز، ذکر خدا بر قلب سایه افکنده، گامها کوتاه، آرام و با وقار برداشته شود و قلب خاضع و خاشع به سوی محضر سراسر عظمت و تجلی جلال الهی رهسپار گردد تا این آرامش و حضور حتی قبل از رسیدن به محضر امام حاصل شده باشد. بگذریم از آنانی که دائم در محضر یار هستند و لحظه ای غفلت نمی کنند.

راه های حصول کیفیت و توجه به امام

خوردن مال حلال، سراسر شور وعشق و حال، بار می آورد.خوردن مال شبه ناک، باعث حالی کسالت آور و بر زبان راندن سخنان زائد و بی فایده و کدر شدن قلب و آلوده شدن دل و خاموشی نورانیت قلبی و دوری معنوی پیدا کردن از محضر نور محض امام خواهد شد. خوردن مال حرام سراسر ظلمت می آورد و شهوت می زاید و شوق گناه می انگیزد و حال توجه به حق را می گیرد و قلب را کور می سازد و دل را از پرتو نور و صفا و جلا و ضیا خاموش می گرداند. پرخوری نیز ظلمت آور و حجاب افزاست و کم تر از مصرف شبه ناک نیست. لذا پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: دورترین حال بنده از خدا وقتی است که شکمش پر باشد. 2

امام صادق به حفص بن غیاث فرمود: «ابلیس روزی برای حضرت یحیی بن زکریّا علیه السلام ظاهر شد در حالتی که از او همه جور اشیاء آویزان بود!

یحیی علیه السلام گفت: اینها چیست؟ ابلیس گفت: اینها شهوت هایی است که با آنها فرزند آدم را صید می کنم. گفت: آیا چیزی از آنها برای من هم هست؟ گفت: گاهی می شود که از غذا، سیر شده ای و همین سیری، سنگینی آورده و از نماز، تو را باز داشته است.

یحیی گفت: (عهد می کنم) بر خداست به گردن من که شکم خود را هرگز از غذا پر نکنم.

و ابلیس گفت: (من نیز عهد می کنم) بر خداست به گردن من که، دیگر هیچ مسلمانی را نصیحت نکنم!

امام صادق علیه السلام در ادامه فرمود: ای حفص ؛ (ما نیز عهد بسته ایم که) برای خدا بر گردن جعفر علیه السلام و آل جعفر علیه السلام حق واجب است که هرگز شکم خود را از غذا سیر نکنند و بر خداست به گردن جعفر علیه السلام و آل جعفر علیه السلام که برای دنیا هرگز عمل نکنند»3.

و حضرت داود فرموده است: صرف نظر کردن از یک لقمه، با وجود احتیاج به آن، نزد من از بیست شب، شب زنده داری (و عبادت) دوست داشتنی تر است4.

اندرون از طعام خالی دار

تا در او نور معرفت بینی

تهی از حکمتی بعلت آن

که پری از طعام تا بینی

برای دریافت نورانیت و روحانیت بیشتر از محضر مبارک امام علیه السلام باید با شکمی خالی و در صورت امکان با حال روزه، به محضر او بار یافت. در حال گرسنگی و خالی بودن شکم، زودتر حالات نورانی در انسان ایجاد می شود و اوج می یابد و شدت می پذیرد. این از پایه های اساسی اهل سلوک و ولایت در راه پویش صراط عرفانی است و روایات بسیار زیادی بر این امر توصیه و تشویق نموده است.

کنترل زبان از تکلم به حرفهای حرام مثل غیبت،تهمت، مسخره کردن دیگران، اذیت و آزار مسلمین، طعنه و شماتت، خیانت، شایعه پراکنی، دروغ، آبروریزی، بدعت، تحریف، افترا و امثال آن، باعث پاکی قلب و حضور نورانی در محضر امام و پذیرفتن قلب پاک و سلیم می شود. بی مبالاتی در حرف زدن، به ویژه حرف های

گناه آلود باعث خشم و غضب امام می شود و هرگز چنین فردی در محضر روحانیت و نورانیت مالک ملک و ملکوت پذیرفته نمی شود و مورد لطف قرار نمی گیرد. و چنین فردی اگر انتظار نوازش نسیم رحمت امام و وزش باد عنایات رحیمانه و ویژه امام بر جان خویش را دارد، از عقل معیوب برخوردار است. امام از بار گناه او می کاهد و با عنایات خویش کمی جان او را سبک می نماید و در اثر کم شدن و سوختن گناهان، حال ظلمانی و گرفته او اندکی روشنی و صفا می یابد.

حفظ گوش از شنیدن کلام گناه آلود و شبهه ناک و بیهوده دیگر زمینه پاکی روح و رمز حضور نورانی پیدا کردن در محضر امام است. هر چه به مادیات و لذت های دنیایی کمتر توجه کنیم، باعث تضعیف قوای مادی و جسمی می شویم و موجب افزایش قوا و صفای توانهای روحی و ملکوتی خویش خواهیم گشت.

1) کافی، ج 3، ص 266، باب فضل الصلاة.
2) بحار، ج 66، ص 331، ح 5.
3) سفینة البحارج 1، ص 68 ؛ المحاسن، ص 439، ح 297.
4) مصباح الشریعه، ص 78؛ سفینة البحار، ج 1، ص 69.

ارسال نظر