ما منتظریم از سفر برگردی...

ما منتظریم از سفر برگردی یک روز شبیه رهگذر برگردی با کاسه آب و مجمری از اسپند ما آمده‌ایم پشت در برگردی وقتی سر شب که رفتنت را دیدیم گفتیم نمی‌شود سحر برگردی ما منتظر توایم آقا نکند یک جمعه غروب بی خبر برگردی من گوشه‌نشین کوچه برگشتم ای کاش که از همین گذر برگردی پرواز نمی‌کنیم از اینجا باید در فصل نبود بال و پر برگردی وقتش ...

ادامه مطلب ...

آقا بیا...

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد شاید دعای مادرت زهرا بگیرد آقا بیا تا با ظهور چشم‌هایت این چشم‌های ما کمی تقوا بگیرد آقا بیا تا این شکسته کشتی ما آرام  راه ساحل دریا بگیرد آقا بیا تا کی دو چشم انتظارم شب‌های جمعه تا سحر احیا بگیرد پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت تا قبل از آن که کار ما بالا بگیرد آقا خلاصه یک نفر باید بیاید تا ...

ادامه مطلب ...

گنبد شکسته

هرکس که رفت دیدن صحن و سرای تو آتش گرفت سوخت و جودش برای تو گنبد شکسته بود و  ضریحی نمانده بود افتاده بود پرچم و گلدسته های تو یادم نمی رود صف زوار خسته را تشنه گرسنه تا بخورند از غذای تو آن گوشه ای که پله به سرداب می رسد پیچیده بود زمزمه ی ربنای تو خاکی تر ازحریم تو آقا ندیده ام حتی پرنده پر نزند در هوای تو حالا دوباره اشک مرا ...

ادامه مطلب ...

همراه با امام زمان گریه می کنیم...

امروز با تمام توان گریه می کنیم همراه با امام زمان گریه می کنیم در پشت دسته های عزا سوی سامرا در لابلای سینه زنان گریه می کنیم شاید نماز ظهر رسیدیم در حرم آن لحظه با صدای اذان گریه می کنیم آقا اگر به مرقدشان راهمان دهند در روضه ی مبارکشان گریه می کنیم در غصه اسارت مردی که سالها از او نبوده نام و نشان گریه می کنیم بر لحظه ای که آب ...

ادامه مطلب ...